به نقل از اقتصاد آنلاین: این جمله را بسیار شنیدهایم«سن رشد عقلی مهم است، نه سن شناسنامهای» سن نشاط، احساسی است که فرد درباره سن خود دارد، مثلاً مردی در ۴۰ سالگی حسی مشابه حس پسری بیست و چند ساله دارد و شرط درست بودن این احساس این است که دیگران هم دقیقاً همین نظر را داشته باشند؛ در زمینه سن عاطفی- عقلانی هم زمانی میتوانیم فردی را بالغ بدانیم که وابستگی بیمارگونه و شدید به خانواده نداشته و حل مسأله را بلد باشد مثلاً هنگامی که مشکل اقتصادی به وجود آمد دنبال راه درآمد دیگری باشد و بتواند در هر زمینهای در برخورد با مسائل مختلف به جای بحث و دعوا و روشهای کودکانه، روش مذاکره را در پیش بگیرد.
علیرغم اینکه نمیتوان سن تقویمی را در زمینه ازدواج ملاک قرار دارد ولی بهتر است پسران در سنین بین ۲۰ تا ۳۰ زندگیشان، برای ازدواج حدود ۳ تا ۷ سال بزرگتر از طرف مقابلشان باشند اما در سنین ۳۰ تا ۴۰ سالگی اصلاً اهمیتی ندارد که مرد از زن بزرگتر باشد (حتی میتواند برعکس هم باشد و مرد از زن کوچکتر باشد).
جالب است بدانید که بر اساس آمارهای قوه قضائیه تعداد طلاق در این نوع ازدواج که زن بزرگتر از مرد بوده، اتفاقاً پایینتر است.
سمیرا درویشی روانشناس بالینی ؛ در خصوص اینکه آیا اختلاف سن در ازدواج مهم است، اظهار کرد: بحث اختلاف سن در ازدواج موضوع مهمی است که ذهن بسیاری افراد را به خود مشغول کرده و از اینکه این کار را انجام دهند پشیمان شوند، میترسند؛ یادمان باشد زمانی که کسی را از ته دل دوست داشته باشیم سنمان و سن طرف مقابل دیگر چندان اهمیتی پیدا نمیکند، اما یک واقعیت هم وجود دارد در بعضی از مواقع تفاوت سنی واقعا مهم میشود.
این روانشناس بالینی بیان کرد: زمانی که نوجوان هستید، اقدام به ازدواج با کسی که میانسال است ایده چندان جالبی به نظر نمیرسد؛ تجربیات زندگی یک نوجوان هنوز بچهگانه است اما فرد میانسال فردی بالغ و با تجربه است و پستی و بلندی زندگی را پشت سر گذاشته، این تفاوتها میتواند چالش بزرگی در رابطه ایجاد کند، که گاهی جبران ناپذیر است و نمیتوانید به عقب برگردید، پس اشتباه نکنید.
درویشی ادامه داد: موفقیت یک ازدواج به سطح بلوغ و تجربیات دو طرف بستگی دارد؛ واقعیت این است زمانی که پای عشق و ازدواج به میان میآید فاصله سنی چندان اهمیتی ندارد اما تجربه به ما میگوید هر چه فاصله سنی دو طرف کم باشد شانس ساختن عشقی ماندگار برایشان بیشتر است.
وی افزود: عشق حسی است که بر همه چیز غلبه میکند، تفاوت سنی چه یکسال باشد، چه هفت سال و یا حتی بیشتر مسئلهای است که به رقابت با عشق برخواسته اما در بیشتر موارد در این رقابت شکست خورده است؛ مسئله این است باید ببینید آیا واقعا عاشق هستید یا خیر؟، نه اینکه ببینید کسی که دوستش دارید چند ساله است، عاشق بودن خیلی مهمتر از تفاوت سنی بین دو طرف است.
این روانشناس بالینی تشریح کرد: به یک مثال خوب اشاره میکنیم؛ مهدی و مهسا زوجی هستند که تفاوت سنی ۱۵ ساله دارند، هر دو طلاق گرفتهاند و ازدواجهایی واقعا بد را تجربه کردهاند، خوشبختانه آنها همدیگر را پیدا و عاشق هم هستند؛ به زندگی امیدوارتر شدهاند و به ساختن آیندهای سرشار از عشق فکر میکنند.
درویشی ادامه داد: این دو نفر نه تنها عاشق هم هستند بلکه فهمیدهاند مورد احترام قرار گرفتن، اعتماد کردن به هم، صادق بودن و ارزش گذاشتن بر هم دیگر چه ارزشی دارد؛ اول رابطه کمی در مورد اختلاف سنیشان تردید داشتند اما دیگر اینطور نیست الان فقط به عشقشان فکر میکنند و بس، سنشان دیگر اهمیتی ندارد، عاشق بودن و دوست داشتن همدیگر بر همه چیز غلبه میکند.
این روانشناس بالینی بیان کرد: در اغلب ازدواجها زمانی که تفاوت سنی بین دو طرف کمتر از ۱۰ سال باشد موفقتر هستند اما وقتی اختلاف بیشتر از ۱۰ سال باشد احتمال موفقیت ازدواج به تدریج کمتر میشود، به عبارت دیگر اگر اختلاف سنی بین دو طرف کمتر باشد احتمال موفق بودن رابطه بیشتر و بهتر میتوانند زندگی خود را اداره کنند و از زندگی کنار هم لذت ببرند، اما زمانی که اختلاف سنی زیاد باشد فردی که سن کمتری دارد شیطنتهای خاص خود را دارد که فرد دیگر توان تحمل این شیطنتها را ندارد در نتیجه زندگی به تدریج سرد میشود.
درویشی ادامه داد : عشق جادویی است که هر کسی تمایل دارد آن را در زندگی تجربه کند؛ عشق در زندگی خیلی مهمتر از اختلاف سن است چرا که سن یک مسئله نسبی و مهمتر از آن سن در رابطه خیلی کمتر از عشق اهمیت دارد، عشق بیحد و مرز است پس عاشق باشید و تا ابد به هم بمانید.
وی گفت: وقتی ۲ زوج جوان تصمیم میگیرند با یکدیگر زندگی کنند، به دلیل حس جوانی آنها انعطاف پذیری بیشتری در زندگی دارند، فرد در سنین پایینتر به دلیل وجود حس جوانی و تازهتر امکان تغییر فراوانی دارد اما افرادی که سن بیشتری دارند، مجال کمتری برای تغییر باقی گذاشتهاند.
این روانشناس بالینی یاد آوری کرد: وقتی که ۲ نفر جوان با هم ازدواج می کنند، برای دست یافتن به سازگاری تلاش میکنند و به نظر همدیگر توجه و خود را طوری تطبیق میدهند که مورد پسند دیگری واقع شوند و بدین ترتیب رضایت طرف مقابل را جلب کنند، حال آنکه با افزایش سن، انعطاف آدمی کاهش یافته و همین امر در زندگانی مشترک معضل آفرین است.
سارا گلستانی مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار کرد: در یک رابطه بیش از هر چیز درک طرفین از یکدیگر مهم است و زوجین باید درک درستی از یکدیگر در رابطه داشته باشند، در گذشته رسم بر این بوده که آقایان باید سنشان بالاتر از خانم باشد چرا که دیرتر بلوغ میشوند و این بلوغ باعث شده که مراحل رشد کمتری نسبت به خانم داشته باشند.
این مشاور خانواده ادامه داد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که به عصر اطلاعات معروف است و خیلی از مسائل نسبت به قبل متفاوت است؛ بنابراین رشد و بلوغ افراد دیگر با سنشان خیلی میانهای ندارد و فقط سن در افراد زیر ۱۸ سال اهمیت دارد چرا که سن رشدی کافی نداشتهاند اما بعد از ۱۸ سالگی باید تجربیات فرد را در نظر گرفت تا بتوان به رشد عقلی او پی برد.
گلستانی یادآوری کرد: اختلاف سن در حال حاضر دیگر خیلی معیار اصلی در ازدواج نیست به خصوص اگر افراد بالای ۳۰ سال باشند و درک از یکدیگر داشته باشند دیگر این مسئله اهمیتی در زندگی ندارد و به درک طرفین از زندگی بستگی دارد، اگر خانم بزرگتر باشد مشکلی نیست فقط نباید تفاوت درک داشته باشند.
مطلب پیشنهادی: زن بزرگتر از شوهر، بچه دار میشیم؟