به همسرم خیانت کردم اما پشیمونم چجوری جبران کنم؟
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و راحتتر شدن ارتباط میان زنان و مردان در جامعه امروزی، متاسفانه آمار خیانت نیز به شدت افزایش یافته است. گاهی زنان و یا مردان در شبکههای اجتماعی و یا در محیط کارشان با کسی آشنا میشوند، ممکن است از ابتدا این آشنایی و صمیمت به قصد خیانت نباشد و فقط یک ارتباط ساده باشد اما در نهایت منجر به خیانت به همسرانشان شود.
فردی که خیانت کرده ممکن است خیلی زود به اشتباه خودش پی ببرد و بفهمد که رابطههایی از این دست نه تنها سودی برایش ندارد بلکه زندگی و داشته هایش را نابود میکند.
اما سوال اینجاست کسی که از خیانت خود پشیمان است چطور باید اشتباهش را جبران کند؟ چطور آسیبی که روح و روان همسرش زده است را باید برطرف کند؟ در این مقاله سعی داشتهایم تا ابتدا دلایل خیانت و سپس راهکارهای جبران آن را بیان کنیم.
در این زمینه بخوانید؛
چرا مردها نمی گویند دوستت دارم؟ / میشه با این مسئله کنار اومد؟
شش سیگنالی که هشدار می دهد به طلاق نزدیک شده اید
چجوری شوهرمونو دلتنگ خودمون کنیم؟
مخفی نگه داشتن راز خیانت احساس گناه و استرس را در پی دارد
زمانی که به همسرتان و پیوند مقدستان خیانت میکنید، در واقع خودتان را از یک زندگی راحت و آرام محروم ساختهاید. اکثر افرادی که مرتکب خیانت میشوند، جامعهستیز نیستند؛ این افراد وجدان دارند و زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی برای اکثرشان دردناک و زجرآور است. بخش بزرگی از همسر خائن میخواهد که صادق و وفادار باشد و به تعهد خود پایبند بماند؛ با این توصیف همسر گناهکار دائماً از احساس گناه و خیانت به خود رنج میبرد. خیانت کردن به ارزشهای خود حتی چشمهای خیانتکار را با خواب آرام شبانه بیگانه میکند.
لذت نبردن از هیچ کدام از روابط
یکی از پیآمدهای خیانت کردن این است که نه از رابطه با همسر مشروع خود لذت میبرید و نه رابطه با عشق غیرمجازتان برایتان لذتبخش است. هیچ یک از این روابط مبتنی بر اعتماد کامل نیست و هیچ یک از این دو نمیتواند جفت گم شده فرد خائن باشد و با او یکی شود. به این ترتیب همسر خائن خود را از یک رابطه کامل و لذتبخش محروم میکند. بسیاری از افرادی که زندگی زناشوییشان را آلوده به خیانت کردهاند، اعتراف میکنند که از هیچ کدام از روابطشان لذتی نبردهاند.
حس گناه و خیانت در قبال فرزندان
همسر خیانتکاری که میداند نه تنها به همسرش، بلکه به نوعی به فرزندانش نیز خیانت میکند، نمیتواند مانند سابق از رابطه با فرزندانش لذت ببرد. چنین پدر یا مادری لذت رابطه با فرزندان را از خودش دریغ میکند. بارها و بارها از افرادی که مرتکب خیانت شدهاند، شنیدهایم که حس گناه و حس خیانت به فرزندان باعث دور شدن عاطفی آنها از پارههای تن خودشان شده است.
به علاوه والدین گناهکار برای فرار از حس خیانت به خود و فاصله گرفتن از فرزندانشان، حضور فیزیکیشان نیز کمرنگتر میشود. این دوری و کناره گرفتن راهکار همسر خیانتکار برای مدیریت احساسات دردناک شرم و گناه است. البته فرد خیانتپیشه با محروم کردن فرزندش از بودن در کنار والدین خود، این حق طبیعی را از کودک بیگناه سلب ساخته و در حق او جفا روا داشته است. دوری از فرزندان به روشهای مختلف به والد خیانتکار آسیب میزند، این خیانت عواقب درازمدتی را به روابط او با فرزندانش تحمیل میکند و فرزندان نیز به دلیل نداشتن پیوندی صمیمی و قوی با پدر یا مادر خود دچار مشکلات عاطفی درازمدت میشوند.
احساس خوبی درباره خودتان ندارید
با خیانت کردن حس عزت نفس خودتان، یعنی ارزیابی ذهنی خود از ارزش کلیتان را کاهش میدهید. زمانی که ما به ارزشهای خود خیانت میکنیم و سلامت و آرامش زندگی عزیزانمان را به مخاطره میاندازیم، مطمئناً ارزش بالایی برای خودمان قائل نخواهیم شد. به علاوه عواقب عزت نفس پایین غالباً جنبههای دیگری از زندگیمان را فرامیگیرد، برای مثال شغل و سلامتیتان را به خطر میاندازد. کاهش عزت نفس منجر به پایین آمدن بازدهی و کارایی در کار میشود و وادارمان میکند که انتخابهای بدی، مانند کنار گذاشتن ورزش یا روی آوردن به مشروب و مواد، در زندگی داشته باشیم که به نوبه خود عزت نفس را هر چه بیشتر کاهش میدهد.
نمیتوانید ارتباطی رضایتبخش با همسری داشته باشید که نسبت به او تعهد دارید
طبیعی است که وقتی انرژیتان بین دو رابطه تقسیم شده باشد، دیگر نتوانید رضایت همسرتان را جلب کنید. با این خیانت در واقع خودتان را از فرصت داشتن یک رابطه درازمدت بینظیر محروم ساختهاید. چنانچه بهترین بخش از وجودتان را صرف هر چه بهتر ساختن رابطهای کنید که نسبت به آن تعهد دارید، فرصت لذت بردن از رابطهای صمیمانه و پرحرارت را در اختیار خودتان قرار میدهید که به رشد و بالندگیتان کمک خواهد کرد.
همسر خیانتکار در واقع به خودش نیز خیانت میکند، چون:
او به دلیل مخفی نگهداشتن راز خیانت، همواره با استرس و حس گناه دست به گریبان است.
او نمیتواند از هیچ کدام از روابطش لذت ببرد.
با این خیانت به فرزندانش نیز خیانت کرده است.
حس خوبی درباره خود ندارد.
نمیتواند رابطه رضایتبخشی با همسر قانونی خود داشته باشد.
خیانت، پایان رابطه نیست در صورتی که از انجام آن پشیمان شده اید
شاید باورش سخت باشد، اما واقعیت این است که خیانت لزوماً به معنای پایان رابطه نیست. اگر واقعاً از خیانت خود پشیمان باشید، بخواهید رابطه نامشروعتان را به پایان برسانید و هر دو برای یافتن راهی برای ادامه زندگیتان آماده باشید، هیچ دلیلی ندارد که نتوانید زندگیتان را نجات دهید. البته بسیاری از همسران به این نتیجه میرسند که رابطهشان مسیر طبیعی خودش را طی کرده است و این خیانت نیز علامت و معلول وجود مشکل، نه علت آن است.
۸ دلیل فراموش نکردن عشق اول و عشق قدیمی
در هر حال همکاری و همفکری همسران با یکدیگر برای بررسی و حل این مشکلات، بهترین راهکار برای جبران خیانت و جلوگیری از فروپاشی زندگی مشترک است. فردی که مرتکب خیانت شده است، باید مسئولیت رفتار اشتباه خود را قبول کند و بهانه نیاورد. در این بین هر دوی همسران باید مسئولیت مشکلاتی را که قبل از خیانت در رابطهشان وجود داشته است، به عهده بگیرند.
راهکارهای جبران خیانت و ساختن دوباره زندگی
برای نجات دادن زندگی مشترک، التیام زخمهایی که به همسرتان زدهاید و ترمیم آسیبی که به اعتماد همسرتان وارد ساختهاید، باید مراحل زیر را اجرا کنید:
خیانت کردن را متوقف کنید
شاید به نظرتان آسان بیاید، اما در عمل متوقف کردن خیانت یک بار برای همیشه بسیار دشوار است. اما شما باید از عهده این کار بربیایید و به هیچ وجه از هیچ طریقی با آن فرد سوم تماس نگیرید.
دروغ نگویید
از بهانه آوردن برای توجیه خیانت خود دست بردارید. سعی نکنید که این رابطه نامشروع را توجیه کنید، هیچ توجیه قابل قبولی برای خیانت وجود ندارد.
مسئولیتپذیر باشید
همسرتان را سرزنش نکنید. شما حق انتخاب داشتهاید، میتوانستید ابتدا طلاق بگیرید و بعد رابطه جدیدی را شروع کنید، اما به جای آن تصمیم به خیانت کردن گرفتهاید. مسئولیت این گناه کاملاً به دوش شما است و باید از همسرتان عذرخواهی کنید.
تصمیم بگیرید
تصمیم بگیرید که آیا میخواهید به زندگی مشترکتان ادامه بدهید یا خیر. تصمیم همسرتان چیست؟ اگر هر دو برای نجات زندگیتان مصمم باشید، ازدواجتان محکوم به شکست نیست، چون هر دو هدف مشترکی دارید.
صادق باشید
اگر میخواهید زندگیتان را حفظ کنید، با خودتان و همسرتان صادق باشید. تارهای درهم تنیده دروغی را که برای سرپوش گذاشتن روی خیانتتان ساختهاید، یک به یک از هم باز کنید. اگر میخواهید زندگیتان را از این دریای متلاطم به ساحل نجات برسانید، باید شفافیت، صداقت و راستگویی را پیشه کنید.
به قولهایتان وفادار بمانید
اگر قول دادهاید که راس ساعت معینی در مکان خاصی باشید، به قولتان عمل کنید. اگر قول دادهاید کاری را انجام دهید، حتماً قولتان را عملی کنید. قابل اطمینان باشید و زیر قولتان نزنید. اگر قابل اعتماد نباشید، نمیتوانید اعتماد همسرتان را به دست بیاورید.
بیغل و غش باشید
به خاطر داشته باشید که اعتماد همسرتان را تا حد زیادی از دست دادهاید. درباره جایی که هستید، کسی که با او هستید و همه چیز با همسرتان روراست و شفاف باشید. اکنون وقت مرموز بودن و طفره رفتن نیست.
به همسرتان فرصت بدهید
اگر احساساتتان در حد انفجار است یا عواطف یکی از شما به شدت برانگیخته شده است، اشکالی ندارد که مدتی از هم فاصله بگیرید. البته لازم نیست که مدتی طولانی از هم دور باشید. فقط قبل از صحبت کردن درباره موضوعات بحثبرانگیز یا ارتباط دوباره با هم مدتی به همسرتان فرصت بدهید تا اوضاع آرام شود و آبها از آسیاب بیفتد.
برای همسرتان وقت بگذارید
در عین حال که به همسرتان اجازه میدهید تا مدتی تنها باشد، باید برای او نیز وقت بگذارید. هر از گاه با هم بیرون بروید و وقتی همسرتان آمادگی کافی را پیدا کرد، دوباره نزد هم برگردید.
صبور باشید
انتظار نداشته باشید که همسرتان بلافاصله دوباره به شما اعتماد کند. جلب اعتماد دوباره همسرتان زمان میبرد.
با مراجعه به مشاور موافقت کنید
اگر همسرتان میخواهد به مشاور ازدواج مراجعه کند، نه نیاورید. امتناع از کمک گرفتن از مشاور نشان میدهد که شما برای نجات زندگیتان جدی نیستید. باید صادقانه مشکلاتی را که در زندگی شخصی و مشترکتان وجود دارد، بیابید و درباره آنها صحبت کنید. مشاوره هیجانمدار و رهایی از احساسات مخرب روش مناسبی برای مدیریت درد ناشی از خیانت و یافتن راهی برای ایجاد ارتباطی سالم و موثر با یکدیگر است.
بخواهید که ببخشید
باید خودتان را ببخشید، البته منظورمان این نیست که ناجوانمردانه خودتان را از مخمصه نجات دهید، واقعیت این است که احساس گناه تا پایان عمر بر دوشتان سنگینی خواهد کرد.
توجه کنید
هرگز، هیچگاه همسرتان را ترغیب نکنید که موضوع را فراموش کند و از آن بگذرد. گوش شنوایی برای شنیدن دردها و رنجهای همسرتان داشته باشید. در ترس منتظر نمانید که این آتش زیر خاکستر دوباره روزی شعلهور شود. صادقانه با هم صحبت کنید و بگذارید همسرتان بداند که شما از این خیانت پشیمان هستید و دیگر او را با این درد آزاردهنده تنها نخواهید گذاشت. مادامی که همسرتان میخواهد درباره اندوه و خشمش صحبت کند، حتی اگر به نظرتان بیاید این گلهگذاری تا ابد ادامه دارد، به او گوش بدهید. اگر میخواهید شانههای همسرتان دیگر این دردی را که شما مسببش بودهاید، تحمل نکند، خودتان باید این بار را از او بگیرید. به خاطر داشته باشید که شما یا احتمالاً هر دو مدتی طولانی از زندگی مشترک خود ناراضی بودهاید.
قطعا خیانت، اشتباهی است که عواقب و صدمات بسیاری بدنبال دارد اما هر انسانی در یک برهه از زندگی ممکن است اشتباه کند، اگر به موقع متوجه اشتباه خود شدهاید حتی یک ثانیه را هم از دست ندهید و برای جبران خیانتی که به شریک زندگیتان کردید تمام تلاشتان را بکنید. برای جبران خیانت اولین قدم خیانت نکردن است. به همسرتان دیگر دروغ نگویید، مسئولیت اشتباهتان را بپذیرید، با او صادق باشید، در جلب اعتمادش بکوشید، صبور باشید و زمان بیشتری با او صرف کنید. برای اینکه بتوانید پایههای زندگی مشترکتان را دوباره بنا کنید بهتر است سطح شناخت و آگاهی تان را در این زمینه بالا ببرید.