ازبینبردن روابط راحتتر از حفظ آنهاست. گاهی اوقات حتی بدون اینکه بخواهیم، به رابطهای آسیب میزنیم که برای ایجاد آن بسیار تلاش کردهایم. فرقی نمیکند که پای رابطه دوستانه در میان باشد یا رابطه زناشویی و بههرحال اگر متوجه زنگخطرها نباشیم، عادتها و خواستههایمان میتوانند به آن رابطه آسیب بزنند. بنابراین باید این نشانهها یا زنگخطرها را بشناسیم. در ادامه، ۱۷ نمونه از این نشانهها را شرح میدهیم.
۱. خیانتکردن
دلیل خیانت همیشه هوسهای زودگذر نیست. گاهی اوقات خیانتکردن رفتاری برای خودتخریبی، راهی برای پایاندادن به رابطه و تبدیلشدن به آدم بد ماجراست. فرد ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه برای پایاندادن به رابطه دست به خیانت بزند. این احتمال زمانی بیشتر میشود که او احساس کند لیاقتِ داشتن یک رابطه یا حتی دوستداشتهشدن را ندارد. این مسئله اغلب از عزتنفس کم افراد ناشی میشود.
۲. تعهدنداشتن
نداشتن تعهد زمانی اتفاق میافتد که رابطه به جایی میرسد که میتوان به آن عناوینی مثل همسری، دوستی یا نامزدی داد، اما هیچوقت این کلمات به زبان آورده نمیشوند و هیچ احساس عمیقتری از تعهد به وجود نمیآید.
اگر به تعهد طولانیمدت تمایلی نداشته باشید، رابطه ناامن و غیرمطمئن میشود. این مسئله درنهایت سبب میشود که طرف مقابل احساس کند اولویت زندگی شما نیست.
۳. داشتن کینه در دل
آیا زمانی که طرف مقابل شما را ناراحت میکند، حتی اگر این کار او ناخواسته باشد، سکوت میکنید و به رابطه ادامه میدهید؟ دلخوری و کینه به دل گرفتن رفتار تخریبکننده رایجی در روابط است. اگر این رفتار همیشگی باشد، سبب رنجش و ازدسترفتن اعتماد میشود. این مسئله اغلب از ناامنی و احساس حقارت فرد ناشی میشود.
۴. پرخاشگری منفعل
این نوع پرخاشگری ابراز غیرمستقیم خشم یا ناامیدی است که شاید ناشی از ترس یا ناراحتی از رویارویی با احساسات منفی باشد. پرخاشگری منفعل اغلب به سوءتفاهم و سردرگمی منجر میشود و ممکن است اعتماد را در رابطه کم کند.
۵. قدردانینکردن از طرف مقابل
قدردانی یکی از نیروهای محرکه رابطه است که عمر آن را طولانی میکند. ابراز قدرشناسی از همسرتان باعث ایجاد صمیمیت بیشتر میشود. بهعقیده روانشناسان، ابراز قدردانی هرچند اندک، نشانه احترام است و به طرف مقابل نشان میدهد که اقدامات مثبت او در رابطه ارزشمندند. اگر از عمد یا ناخودآگاه از ابراز قدرشناسی خودداری کنید، به طرف مقابل این پیام را میدهید که قدر او را نمیدانید.
۶. صحبتنکردن با طرف مقابل
بسیاری از رفتارهای خودتخریبی در رابطه ناشی از واضح و آشکار صحبتنکردن با طرف مقابل یا کلا صحبتنکردن با او هستند. فراموش نکنید که طرف مقابل نمیتواند ذهن شما را بخواند. او همیشه از خواستهها و نیازهای شما مطلع نیست. این موضوع به میزان علاقه طرف مقابل به شما ربطی ندارد، بلکه به این معناست که او روانشناس نیست و مثل شما از داشتن رابطه آزادانه و شفاف لذت میبرد.
۷. ذهنخوانی
آیا تابهحال پیش آمده است که طرف مقابل کاری را که شما انتظار نداشتهاید انجام بدهد و ناراحت شوید، اما درباره آن حرفی نزنید؟ این مسئله از ذهنخوانی یا نتیجهگیری سریع شما نشئت میگیرد.
منظور از ذهنخوانی این است که درباره احساسات دیگری فرضیاتی داشته باشید یا تصور کنید که او بدون گفتوگوی آزادانه و شفاف شما را درک میکند. ذهنخوانی در روابط سوءتفاهمهای بزرگ ایجاد میکند و نوعی دستکاری عاطفی محسوب میشود.
۸. داشتن انتظارات غیرواقعی
توقع از شریک زندگی برای رسیدن به استانداردهای دستنیافتنی زنگخطر دیگری برای شکست رابطه است. مثلا اینکه انتظار داشته باشید طرف مقابل هرگز اشتباه نکند، نمونهای از انتظارات ناسالم است که رابطه را دچار مشکل میکند. اگر انتظارات غیرمنطقی و غیرواقعی شما برآورده نشوند، تصور میکنید که رابطه گرم نیست و باید از آن دست بکشید.
۹. در دسترس نبودن از نظر عاطفی
صمیمیت یکی دیگر از ستونهای اصلی روابط پایدار و طولانیمدت است. برای وجود صمیمیت نباید حالت تدافعی داشته باشید یا اصطلاحا گارد بگیرید. در واقع اگر صمیمی و از نظر عاطفی در دسترس باشید، به دیگری اجازه میدهید تا در احساساتتان شریک شود. در غیر این صورت، برقرارکردن ارتباط عمیق برای طرف مقابل چالشبرانگیز میشود. این مسئله درنهایت به احساس تنهایی و فقدان صمیمیت در رابطه میانجامد.
۱۰. رفتار غیرمحترمانه
گاهی رفتارهای خودتخریبی رابطه توهینآمیز هستند. برخی از این رفتارهای غیرمحترمانه عبارتاند از:
- سرکوفتزدن؛
- دیوارکشی در رابطه به این معنا که سکوت کنید و به حرفهای طرف مقابل اهمیتی ندهید؛
- نادیدهگرفتن مرزهای رابطه؛
- دستکاری و تحتنفوذ درآوردن دیگری؛
- اولتیماتومدادن؛
- نپذیرفتن مسئولیت؛
- خشونت فیزیکی.
۱۱. همیشه نقش قربانی را بازیکردن
شما مجبورید برای حفظ رابطه، کارهایی را انجام بدهید که در گذشته هرگز انجام نمیدادهاید، از جمله:
- خارجشدن از منطقه امن ذهنی خود و ملاقات با دیگران؛
- بیروننرفتن با دوستان و مراقبت از بچهها؛
- نخریدن لباسی زیبا به این دلیل که قبضهای خانه پرداخت نشدهاند؛
- ترک خانواده، مهاجرت و انجامدادن کارهای پیشپاافتادهای که در کشور خود حاضر به انجامدادن آنها نبودهاید.
بعضی از افراد تمایل دارند شریک زندگی خود را دچار عذاب وجدان کنند. بیشتر مواقع نقش قربانی را بازی میکنیم، چون همهچیز بر وفق مرادمان نبوده است. شریک زندگی را سرزنش میکنیم و میگوییم که اگر او نبود، مجبور به انجامدادن چنین کارهایی نمیشدیم.
بازیکردن نقش قربانی برای اینکه طرف مقابل را مجبور به تندادن به خواستههایمان کنیم، استرسزاست. وقتی او را مقصر همه چیز مینامید، زنگخطر پایان رابطه به صدا درمیآید. بهجای این کار، به طرف مقابل هم فکر کنید. واضح است که او هم گاهی مجبور شده است بهخاطر شما از برخی چیزها چشمپوشی کند. در رابطه بودن یعنی اینکه هم در چیزهای خوب و هم در اتفاقات بد با یکدیگر شریکید.
۱۲. سکوت و بحثنکردن با شریک زندگی
بحث و جدل با طرف مقابل طبیعی است. شما دو فرد متفاوتید. بنابراین عادی است که در برخی موارد نظرات و عقاید متفاوتی داشته باشید. بااینحال، برخی از افراد به دلایل مختلف از بحث و جدل خودداری میکنند. در چنین موقعیتی بهجای اینکه از بحثکردن خودداری کنید یا در مشاجره با طرف مقابل ساکت بمانید، با او مخالفت کنید. هر دوی شما حرفهایی دارید که طرف مقابل باید بشنود.
سخنان طرف مقابل را نادیده نگیرید، بهویژه اگر درباره احساساتش باشند. با نادیدهگرفتن احساسات شریک زندگی سبب بیمهری او میشوید. اگر از چیزی ناراحت یا عصبانی میشوید، آن را به زبان بیاورید.
۱۳. حلنکردن مشکلات
اجازه ندهید که حلنشدن مشکلات در رابطه به عادت تبدیل شود. خوابیدن در کنار یکدیگر بدون حل مشکلات و صحبتنکردن درباره آنها تنگنای دشواری است. با این کار روزها را با انرژی منفی شروع میکنید.
گذشته از این، ممکن است که روز بعد یکی از شما هرگز از خواب بیدار نشود و آخرین چیزی که به یکدیگر گفته باشید، حرفی ناراحتکننده یا حتی سکوتی دردناک بوده باشد. شاید این دیدگاه بهنظرتان بسیار منفینگرانه باشد، اما حقیقت را نباید انکار کرد. در دنیایی زندگی میکنیم که در آن مردم در خواب میمیرند. خودتان تصور کنید که خاطرههای دردناک از آخرین لحظات با هم بودن چقدر ویرانکننده خواهند بود.
پس هیچگاه حل مشکلات را به بعد موکول نکنید. هر شب پیش از خواب مسائل را حل کنید. خواب آرام برای هر دوی شما مفید است و میتواند فردایی تازه را رقم بزند. اگر فردا را درست شروع کنید، در زندگی و محل کار موفقتر خواهید بود.
۱۴. گوشندادن به حرفهای شریک زندگی
تصور کنید که همسرتان از شما میخواهد کاری مثل بیرونبردن زبالهها یا خرید از سوپرمارکت را انجام بدهید و شما میگویید «چشم» بدون اینکه واقعا به حرف او توجه کنید. نتیجه این میشود که کاری که او خواسته را انجام نمیدهید. این مسئله در درازمدت به رابطه آسیب میزند.
نمونه بارز این مسئله در زمان مشاجره با همسر رخ میدهد. اگر در بحث و جدل با یکدیگر همیشه حرف او را قطع میکنید و اصرار دارید که حق با شماست، در واقع به حرفهای او گوش ندادهاید. ادامه این رویه به تخریب رابطه میانجامد. پس سعی کنید مهارت گوش دادن را یاد بگیرید و تمرین کنید. با این کار ارتباط شما و همسرتان بهتر میشود و به درک متقابل میرسید.
۱۵. نقزدنهای همیشگی
برخلاف تصورات رایج، فقط زنان قادر به غرغرکردن و نقزدن نیستند. مردان، بهویژه آنهایی که میخواهند همیشه همهچیز را کنترل کنند، هم نق میزنند. اگر نقزدن و عیبیابی از همسرتان به عادت شما تبدیل شده، بهتر است که این عادت نادرست را برای همیشه ترک کنید، چون دارید به رابطهتان آسیب میزنید.
راههای دیگری هم برای وادارکردن او به انجام خواستههایتان وجود دارند. مثلا اگر او دیر به خانه آمده است، بهجای اینکه غر بزنید، از جملات مثبت و تشویقی استفاده کنید و بگویید که چه وقت باارزشی را برای با هم بودن از دست دادهاید. اینطوری احتمال اینکه او کمکم عادتهای بد خود را ترک کند، بیشتر میشود.
۱۶. شکاک و حسودبودن
احتمالا مقالات بسیار زیادی درباره زنگخطرهای رابطه و نشانههای خیانت شریک زندگی خواندهاید. جای هیچ تعجبی نیست، چون احتمالا شما فردی شکاک هستید. هرگاه میبینید که همسرتان با تلفن همراه خود سرگرم شده است، بلافاصله به احتمال خیانت او فکر میکنید. وقتی کامنتی زیبا از جنس مخالف در حساب کاربری همسرتان در شبکههای اجتماعی میبینید، بلافاصله حسادت میکنید و از او میخواهید که آن فرد را از حساب کاربری خود بیرون کند.
افرادی با این خصوصیات واقعا غیرقابلتحمل هستند. آنها معمولا رمز عبور همسر خود در شبکههای اجتماعی را میخواهند و اگر با مخالفت روبهرو شوند، تصور میکنند که طرف مقابل چیزی را پنهان میکند. این طرز فکر درست نیست. این نوع تفکرات نشان میدهند که شما در قبال خود و رابطهای که دارید احساس ناامنی میکنید.
۱۷. بارها بازگوکردن اشتباهات گذشته او
هر زمان که بحثی پیش میآید، دوست دارید اشتباهات گذشته طرف مقابل را دوباره بازگو کنید. این کار خستهکننده و ناسالم است. باید اشتباهات را ببخشید و فراموش کنید. فراموشکردن اشتباهات گذشته افراد کار سادهای نیست، اما اگر همیشه آنها را بازگو کنید، به هیچجا نمیرسید.
اگر همسرتان برای جبران اشتباهات و بهترشدن تلاش کند اما شما از بازگوکردن آنها دست برندارید، درنهایت از تلاش دست میکشد و همان اشتباهات را تکرار میکند. دلیلش هم این است که شما تلاشهای او را نمیبینید. پس گذشته را رها کنید و به زمان حال فکر کنید.
شما بگویید
رفتارهای خودتخریبی و آسیبرسان به رابطه اغلب از عاداتی ناشی میشوند که ترککردن آنها دشوار است. این مسئله زمانی بغرنجتر میشود که شما به عادات نادرست خود آگاه نباشید. پس سعی کنید قبل از مقصردانستن همسرتان، این عادات خود را بشناسید و برای ترک آنها تلاش کنید.
در این مقاله، ۱۷ نشانه یا زنگخطر آسیبزدن به رابطه را شرح دادیم. بهنظر شما از چه راههای دیگری میتوان فهمید که رابطه در حال آسیبدیدن است؟