کتاب مزایای اضطراب یک چارچوب فکری جدید بهترین و تنها راهی ارایه میکند که می‌تواند نگاه ما را به اضطراب تغییر دهد و این کار مهمترین هدف کتاب مزایای اضطراب است دراین کتاب آمده است اضطراب چیست، چه فایده‌ای دارد و چگونه به توانایی انسانی قدرتمند ما تکیه میکند تا آینده را تصور کند.
اضطراب مثل آژیر خطرِ دود است که هشدار می‌دهد خانه آتش گرفته است مشکل اضطراب نیست، بلکه مشکل این است که عقاید ما دربارۀ اضطراب اجازه نمی‌دهند که باور کنیم می‌توانیم اضطراب را کنترل کنیم و حتی به نفع خودمان از آن بهره‌مند شویم.
چه می‌شود اگر به جای فرار کردن از خانه و زنگ زدن به آتش‌نشانی، آژیر را نادیده بگیریم، باتری دستگاه را بیرون بیاوریم یا از رفتن به قسمت‌هایی از خانه اجتناب کنیم که صدای آژیر در آنجا بلندتر است؟ به عقیدۀ تریسی دِنیس_تیواری، اضطراب ارزش شنیده شدن دارد و با خواندن این کتاب دیدگاهمان در مورد آن تغییر خواهد کرد.
ایجاد تغییری اساسی در دیدگاهی که راجع به اضطراب داریم و اینکه اضطراب را دوست و متحد خود بدانیم، تنها به معنی اجرای مجموعه‌ای از اقدامات و ابتکارات نیست. منظور از این تغییرِ دیدگاهِ اساسی ساختن یک چارچوب فکری جدید دربارۀ اضطراب است.
لازم است مجموعه‌ای تازه از باورها، بینش‌ها و انتظارات را در خودمان ایجاد کنیم تا به ما این امکان را بدهد که اضطراب را کاوش کنیم، از آن یاد بگیریم و به نفع خودمان، نهایت استفاده را از آن ببریم.
کتاب مزایای اضطراب یک چارچوب فکری جدید بهترین و تنها راهی ارایه میکند که می‌تواند نگاه ما را به اضطراب تغییر دهد و این کار مهمترین هدف کتاب مزایای اضطراب است.
یک روانشناس با سوء تفاهم فراگیر ما از اضطراب مواجه می شود و چارچوب قدرتمند و جدیدی ارائه می کند برای بازاندیشی دربارۀ احساسات گیج کننده به عنوان مزیتی که به وجود آمده است.
گفته می شود که اضطراب خطرناک و مضر است و باید مانند هر بیماری دیگری آن را ریشه کن کنیم؛ از آن جلوگیری کنیم، از آن اجتناب کنیم و به هر قیمتی آن را از بین ببریم.
با این حال، درمان‌های پیشرفته، صدها کتاب خودیاری و انبوهی از داروها نتوانسته‌اند اضطراب فلج کننده را از بین ببرند. یک سوم از ما در طول زندگی خود با اختلالات اضطرابی دست و پنجه نرم می کنیم.
زیرا داستان اضطراب به عنوان یک بیماری نادرست است – و به ما آسیب می زند.
بنا بر همین گزارش از میگنا رسانه سلامت روان ایران در این تفسیر رادیکال، دکتر تریسی دنیس-تیواری استدلال میکند که اضطراب یک مزیت تکامل یافته است که از ما محافظت می کند و خلاقیت و بهره وری ما را تقویت می کند. اضطراب اگرچه با استرس و ترس مرتبط است، به طور منحصر به فردی ارزشمند است – به ما اجازه می دهد آینده نامشخصی را تصور کنیم و ما را وادار می کند که آن آینده را بهتر کنیم. به همین دلیل است که اضطراب با امید پیوند ناگسستنی دارد.
دنیس-تیواری با بررسی آخرین تحقیقات روانشناسی و علوم اعصاب، از جمله تحقیقات خودش، و ترکیب آن با داستان های دنیای واقعی و روایت شخصی، نشان می دهد که چگونه می توانیم ناراحتی اضطراب را بپذیریم و آن را به عنوان یک ابزار ببینیم، نه چیزی که باید از آن ترسید او با تشریح هزینه‌های وحشتناک درک نادرست ما از اضطراب، در حالی که زندگی افرادی را که از آن به نفع خود استفاده می‌کنند، تجلیل میکند، استدلال میکند که ما می‌توانیم – و باید – یاد بگیریم که به روش صحیح مضطرب باشیم.
کتاب مزایای اضطراب راه را برای تغییر پارادایم در نحوه ارتباط و درک اضطراب در زندگی روزمره مان روشن می کند – مجموعه ای تازه از باورها و بینش هایی که به ما امکان می دهد به جای اینکه تحت تأثیر اضطراب قرار بگیریم، حتی اضطراب بسیار ناراحت کننده را کشف کرده و از آن بهره ببریم.
از طریق این بینش جدید، می توان حتی اختلالات اضطرابی را نیز کاهش داد. دستیابی به یک طرز فکر جدید به خودی خود اضطراب را برطرف نمی کند – زیرا احساس اضطراب حذف نمی شود. روشی که ما با آن کنار می آییم این کتاب با به چالش کشیدن مفروضات دیرینه ما در مورد اضطراب، چارچوبی مشخص برای چگونگی بازپس گیری آن برای آنچه همیشه بوده است ارائه می دهد – یک هدیه به جای نفرین، و منبع قدرت درونی، شادی و نبوغ.
فهرست مطالبی که کتاب مزایای اضطراب ارایه میکند
بخش اول) چرا به اضطراب نیاز داریم
اضطراب چیست، چه فایده‌ای دارد و چگونه به توانایی انسانی قدرتمند ما تکیه میکند تا آینده را تصور کند.
۱. اضطراب چه هست (و چه نیست)
اضطراب یک احساس پیچیده و مرتبط با ترس اما کاملاً متفاوت است. اضطراب در یک طیفِ شدت قرار می‌گیرد که متغیر است؛ از نگرانی‌های روزمره تا هراس وحشتناک. اما جایگاه ما هر جای این طیف باشد، نقش اضطراب در زندگی ما شاید آن چیزی نباشد که فکر می‌کنیم.
۲. چرا اضطراب وجود دارد
این احساس تکامل یافته است تا ما را بیشتر آمادۀ مقابله با عدم قطعیت کند. زیست شناسی اضطراب نشان می‌دهد که چرا به این احساس پیچیده نیاز داریم و چرا وقتی اضطراب وظیفه‌اش را انجام می‌دهد باید ناخوشایند باشد. اضطراب واکنش‌های اساسی گریز/ستیز ما را بهتر میکند، زیرا اضطراب ریشه در تلاش‌های ابتدایی ما برای ارتباط اجتماعی و پاداش‌های آینده دارد.
۳. زمان آینده: ماجراجویی خودتان را انتخاب کنید
اضطراب به وجود می‌آید، زیرا ما موجوداتی هستیم که دربارۀ آینده فکر می‌کنیم و برای آن آماده می‌شویم. اما سوء برداشت از اضطراب ما را از درک آن دور میکند و بنابراین اضطراب را فقط به عنوان یک مورد منفی و فلج کننده احساس می‌کنیم.
بخش دوم) چگونه دربارۀ اضطراب گمراهمان کردند
چرا و چه وقت شناخت ما از اضطراب خراب شد و چگونه علم و زندگی مدرن این سوء برداشت را بدتر کرد.
۴. داستان اضطراب به عنوان یک بیماری
علوم روانشناسی و پزشکی اضطراب را به یک بیماری تبدیل کردند. اما حتی قبل از آن، دیدگاه‌های قرون وسطایی دربارۀ احساس و زندگی روح، اضطراب را یک احساس شیطانی قلمداد می‌کردند. ما آموخته‌ایم که اضطراب را موردی در نظر بگیریم که باید از آن اجتناب و آن را سرکوب کنیم؛ کاری که فقط باعث می‌شود اضطراب به سرعت از کنترل خارج شود.
۵. بی‌حس با خیال راحت
اگر فکر کنیم اضطراب یک مصیبت ناخواسته است، هر کاری از دستمان بر آید انجام می‌دهیم تا از شر آن خلاص شویم. در این مورد، رواج تجویز بیش از حد داروهای ضد اضطراب و آرامبخش‌ها بهترین نمونه است؛ نمونه‌ای که نتایج مضر و حتی مرگباری به بار آورده است.
۶. تقصیر دستگاه‌هاست؟
فناوری دیجیتال محرکی برای اضطراب ناسالم است، زیرا اضطراب ناسالم فرار از واقعیت را تسهیل و شکوفایی ارتباطات اجتماعی را مختل میکند. با این حال، اشتباه است که فناوری را مقصر به وجود آمدن همه نوع اضطرابِ مشکل ساز بدانیم؛ این کار، پیچیدگی مسئله را از بین می‌برد و در عین حال ما را از درک چگونگی استفاده از فناوری با روش‌های بهتر دور نگه می‌دارد.
بخش سوم) چگونه اضطراب را نجات دهیم
قلمداد کردن اضطراب به عنوان یک متحد، تمام بخش‌های زندگی ما را بهبود می‌بخشد و می‌تواند باعث ارتقاء درایت، خلاقیت و لذتی فوق العاده شود. با نجات اضطراب، ما خودمان را نجات می‌دهیم.
۷. عدم قطعیت
عدم قطعیت ما را پریشان میکند. ما با تکیه بر این احساس ناخوشایند پریشانی برای فهمیدن اینکه با عدم قطعیت باید چه کار کنیم -حتی در بحبوحۀ همه‌گیری جهانی کرونا- درهایی را به سوی گزینه‌های احتمالی می‌گشاییم که هرگز پیش از آن تصورش را نمی‌کردیم. پس از انجام این کار، اضطراب عامل موفقیت خواهد شد.
۸. خلاقیت
وقتی ما ناخوشایندی اضطراب را بپذیریم و به چیزی گوش دهیم که به ما آموزش می‌دهد، آنگاه خلاق‌تر می‌شویم؛ چه آن زمانی که مشغول خلق یک اثر هنری هستیم و چه زمانی که به فکر این هستیم که چه چیزی برای شام درست کنیم.
۹. کودکان شکننده نیستند
ما در بیشتر موارد با سازش و حمایت مفرط، به اضطراب کودکانمان واکنش نشان می‌دهیم. ما این کار را با بیشترین حسن نیت و به این دلیل انجام می‌دهیم که فکر می‌کنیم آن‌ها شکننده‌اند، اما اشتباه می‌کنیم. وقتی ما از اضطراب آن‌ها -و از اضطراب خودمان- نترسیم، می‌توانیم به کودکان کمک کنیم تا قدرتمندترین عملکرد و بیشترین تابآوری را از خود نشان دهند.
۱۰. مضطرب شدن به طور صحیح
اگر کتاب را تا اینجا خوانده باشید، دیدگاه خودتان را دربارۀ اضطراب تغییر داده‌اید. اکنون وقت آن است که اقدامی در این زمینه انجام دهید.
اضطراب دربارۀ آینده‌مان باعث شده است که بسیاری از ما در دورۀ شیوع کرونا، قطبی‌سازی سیاسی و تغییرات فاجعه‌بار آب‌وهوایی احساس درماندگی کنیم. ما آموخته‌ایم که برای مقابله با این احساس باید دربارۀ آن به‌گونه‌ای فکر کنیم که دربارۀ دیگر ناخوشی‌ها فکر می‌کنیم: می‌خواهیم از آن پیشگیری کنیم، از آن دوری کنیم و به هر طریقی که شده آن را سرکوب کنیم.
ازآنجاکه دانشمندان پیش از هر زمان دیگری نسبت به اضطراب آگاه‌تر شده‌اند، پس چرا پیشگیری و درمان اضطراب طاقت‌فرسا -اختلالات اضطرابی- همگام با پیشگیری و درمان بیماری‌های جسمانی پیش نمیرود؟ بی‌شک صدها کتاب، هزاران تحقیق علمی دقیق و سی داروی متفاوت ضداضطراب در این زمینه کمک چندانی نکرده‌اند. چرا ما اساتید حوزۀ سلامت روان به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای شکست خورده‌ایم؟
حقیقت این است که ما موضوع را وارونه متوجه شده‌ایم. مشکل اضطراب نیست، بلکه مشکل این است که عقاید ما دربارۀ اضطراب اجازه نمی‌دهند که باور کنیم می‌توانیم اضطراب را کنترل کنیم و حتی به نفع خودمان از آن بهره‌مند شویم؛ این همان چیزی است که شرکت‌کنندگان در آزمایش تی‌اِس‌اِس‌تی آموختند. همچنین، وقتی اعتقادات ما اضطرابمان را بدتر می‌کنند، ما در معرض خطر بزرگِ سقوط به سمت شرایطی خطرناک‌تر، یعنی ابتلا به اضطراب طاقت‌فرسا و حتی اختلالات اضطرابی، قرار می‌گیریم.
وقتی اسکات پارازینسکی مصمم و با تمرکز لیزری درون فضای تهی پیاده‌روی کرد، این اضطراب بود که او را برای بدترین شرایط آماده ساخت. اضطراب اسکات باعث شد تا او بتواند حتی پیش از آغاز آن مأموریت برای لحظۀ فوق‌العاده خطرناکی آماده شود که اصلاً انتظار وقوعش را نداشت.
اما می‌دانست در این مأموریت، همان‌قدر که احتمال پیروزی وجود دارد، احتمال وقوع اتفاقی ناخوشایند هم وجود دارد. بنابراین از ماه‌ها قبل تمرین کرد، مهارت‌هایش را ارتقا بخشید و اعتماد به اعضای گروهش را تقویت کرد.
اضطراب می‌تواند شدید، مخرب و برخی اوقات وحشتناک باشد. درعین‌حال، اضطراب می‌تواند دوست، مزیت و منبع نوآوری باشد. اما برای تغییر دیدگاهمان نسبت به اضطراب باید باور خود را دربارۀ احساس اضطراب خراب کنیم و آن را از نو بسازیم.
اضطراب مثل آژیر خطرِ دود است که هشدار می‌دهد خانه آتش گرفته است مشکل اضطراب نیست، بلکه مشکل این است که عقاید ما دربارۀ اضطراب اجازه نمی‌دهند که باور کنیم می‌توانیم اضطراب را کنترل کنیم و حتی به نفع خودمان از آن بهره‌مند شویم.
چه می‌شود اگر به جای فرار کردن از خانه و زنگ زدن به آتش‌نشانی، آژیر را نادیده بگیریم، باتری دستگاه را بیرون بیاوریم یا از رفتن به قسمت‌هایی از خانه اجتناب کنیم که صدای آژیر در آنجا بلندتر است؟ به عقیدۀ تریسی دِنیس_تیواری، اضطراب ارزش شنیده شدن دارد و با خواندن این کتاب دیدگاهمان در مورد آن تغییر خواهد کرد.
ایجاد تغییری اساسی در دیدگاهی که راجع به اضطراب داریم و اینکه اضطراب را دوست و متحد خود بدانیم، تنها به معنی اجرای مجموعه‌ای از اقدامات و ابتکارات نیست. منظور از این تغییرِ دیدگاهِ اساسی ساختن یک چارچوب فکری جدید دربارۀ اضطراب است.
لازم است مجموعه‌ای تازه از باورها، بینش‌ها و انتظارات را در خودمان ایجاد کنیم تا به ما این امکان را بدهد که اضطراب را کاوش کنیم، از آن یاد بگیریم و به نفع خودمان، نهایت استفاده را از آن ببریم.
کتاب مزایای اضطراب یک چارچوب فکری جدید بهترین و تنها راهی ارایه میکند که می‌تواند نگاه ما را به اضطراب تغییر دهد و این کار مهمترین هدف کتاب مزایای اضطراب است.
یک روانشناس با سوء تفاهم فراگیر ما از اضطراب مواجه می شود و چارچوب قدرتمند و جدیدی ارائه می کند برای بازاندیشی دربارۀ احساسات گیج کننده به عنوان مزیتی که به وجود آمده است.
گفته می شود که اضطراب خطرناک و مضر است و باید مانند هر بیماری دیگری آن را ریشه کن کنیم؛ از آن جلوگیری کنیم، از آن اجتناب کنیم و به هر قیمتی آن را از بین ببریم.
با این حال، درمان‌های پیشرفته، صدها کتاب خودیاری و انبوهی از داروها نتوانسته‌اند اضطراب فلج کننده را از بین ببرند. یک سوم از ما در طول زندگی خود با اختلالات اضطرابی دست و پنجه نرم می کنیم.
زیرا داستان اضطراب به عنوان یک بیماری نادرست است – و به ما آسیب می زند.
بنا بر همین گزارش از میگنا رسانه سلامت روان ایران در این تفسیر رادیکال، دکتر تریسی دنیس-تیواری استدلال میکند که اضطراب یک مزیت تکامل یافته است که از ما محافظت می کند و خلاقیت و بهره وری ما را تقویت می کند. اضطراب اگرچه با استرس و ترس مرتبط است، به طور منحصر به فردی ارزشمند است – به ما اجازه می دهد آینده نامشخصی را تصور کنیم و ما را وادار می کند که آن آینده را بهتر کنیم. به همین دلیل است که اضطراب با امید پیوند ناگسستنی دارد.
دنیس-تیواری با بررسی آخرین تحقیقات روانشناسی و علوم اعصاب، از جمله تحقیقات خودش، و ترکیب آن با داستان های دنیای واقعی و روایت شخصی، نشان می دهد که چگونه می توانیم ناراحتی اضطراب را بپذیریم و آن را به عنوان یک ابزار ببینیم، نه چیزی که باید از آن ترسید او با تشریح هزینه‌های وحشتناک درک نادرست ما از اضطراب، در حالی که زندگی افرادی را که از آن به نفع خود استفاده می‌کنند، تجلیل میکند، استدلال میکند که ما می‌توانیم – و باید – یاد بگیریم که به روش صحیح مضطرب باشیم.
کتاب مزایای اضطراب راه را برای تغییر پارادایم در نحوه ارتباط و درک اضطراب در زندگی روزمره مان روشن می کند – مجموعه ای تازه از باورها و بینش هایی که به ما امکان می دهد به جای اینکه تحت تأثیر اضطراب قرار بگیریم، حتی اضطراب بسیار ناراحت کننده را کشف کرده و از آن بهره ببریم.
از طریق این بینش جدید، می توان حتی اختلالات اضطرابی را نیز کاهش داد. دستیابی به یک طرز فکر جدید به خودی خود اضطراب را برطرف نمی کند – زیرا احساس اضطراب حذف نمی شود. روشی که ما با آن کنار می آییم این کتاب با به چالش کشیدن مفروضات دیرینه ما در مورد اضطراب، چارچوبی مشخص برای چگونگی بازپس گیری آن برای آنچه همیشه بوده است ارائه می دهد – یک هدیه به جای نفرین، و منبع قدرت درونی، شادی و نبوغ.
فهرست مطالبی که کتاب مزایای اضطراب ارایه میکند
بخش اول) چرا به اضطراب نیاز داریم
اضطراب چیست، چه فایده‌ای دارد و چگونه به توانایی انسانی قدرتمند ما تکیه میکند تا آینده را تصور کند.
۱. اضطراب چه هست (و چه نیست)
اضطراب یک احساس پیچیده و مرتبط با ترس اما کاملاً متفاوت است. اضطراب در یک طیفِ شدت قرار می‌گیرد که متغیر است؛ از نگرانی‌های روزمره تا هراس وحشتناک. اما جایگاه ما هر جای این طیف باشد، نقش اضطراب در زندگی ما شاید آن چیزی نباشد که فکر می‌کنیم.
۲. چرا اضطراب وجود دارد
این احساس تکامل یافته است تا ما را بیشتر آمادۀ مقابله با عدم قطعیت کند. زیست شناسی اضطراب نشان می‌دهد که چرا به این احساس پیچیده نیاز داریم و چرا وقتی اضطراب وظیفه‌اش را انجام می‌دهد باید ناخوشایند باشد. اضطراب واکنش‌های اساسی گریز/ستیز ما را بهتر میکند، زیرا اضطراب ریشه در تلاش‌های ابتدایی ما برای ارتباط اجتماعی و پاداش‌های آینده دارد.
۳. زمان آینده: ماجراجویی خودتان را انتخاب کنید
اضطراب به وجود می‌آید، زیرا ما موجوداتی هستیم که دربارۀ آینده فکر می‌کنیم و برای آن آماده می‌شویم. اما سوء برداشت از اضطراب ما را از درک آن دور میکند و بنابراین اضطراب را فقط به عنوان یک مورد منفی و فلج کننده احساس می‌کنیم.
بخش دوم) چگونه دربارۀ اضطراب گمراهمان کردند
چرا و چه وقت شناخت ما از اضطراب خراب شد و چگونه علم و زندگی مدرن این سوء برداشت را بدتر کرد.
۴. داستان اضطراب به عنوان یک بیماری
علوم روانشناسی و پزشکی اضطراب را به یک بیماری تبدیل کردند. اما حتی قبل از آن، دیدگاه‌های قرون وسطایی دربارۀ احساس و زندگی روح، اضطراب را یک احساس شیطانی قلمداد می‌کردند. ما آموخته‌ایم که اضطراب را موردی در نظر بگیریم که باید از آن اجتناب و آن را سرکوب کنیم؛ کاری که فقط باعث می‌شود اضطراب به سرعت از کنترل خارج شود.
۵. بی‌حس با خیال راحت
اگر فکر کنیم اضطراب یک مصیبت ناخواسته است، هر کاری از دستمان بر آید انجام می‌دهیم تا از شر آن خلاص شویم. در این مورد، رواج تجویز بیش از حد داروهای ضد اضطراب و آرامبخش‌ها بهترین نمونه است؛ نمونه‌ای که نتایج مضر و حتی مرگباری به بار آورده است.
۶. تقصیر دستگاه‌هاست؟
فناوری دیجیتال محرکی برای اضطراب ناسالم است، زیرا اضطراب ناسالم فرار از واقعیت را تسهیل و شکوفایی ارتباطات اجتماعی را مختل میکند. با این حال، اشتباه است که فناوری را مقصر به وجود آمدن همه نوع اضطرابِ مشکل ساز بدانیم؛ این کار، پیچیدگی مسئله را از بین می‌برد و در عین حال ما را از درک چگونگی استفاده از فناوری با روش‌های بهتر دور نگه می‌دارد.
بخش سوم) چگونه اضطراب را نجات دهیم
قلمداد کردن اضطراب به عنوان یک متحد، تمام بخش‌های زندگی ما را بهبود می‌بخشد و می‌تواند باعث ارتقاء درایت، خلاقیت و لذتی فوق العاده شود. با نجات اضطراب، ما خودمان را نجات می‌دهیم.
۷. عدم قطعیت
عدم قطعیت ما را پریشان میکند. ما با تکیه بر این احساس ناخوشایند پریشانی برای فهمیدن اینکه با عدم قطعیت باید چه کار کنیم -حتی در بحبوحۀ همه‌گیری جهانی کرونا- درهایی را به سوی گزینه‌های احتمالی می‌گشاییم که هرگز پیش از آن تصورش را نمی‌کردیم. پس از انجام این کار، اضطراب عامل موفقیت خواهد شد.
۸. خلاقیت
وقتی ما ناخوشایندی اضطراب را بپذیریم و به چیزی گوش دهیم که به ما آموزش می‌دهد، آنگاه خلاق‌تر می‌شویم؛ چه آن زمانی که مشغول خلق یک اثر هنری هستیم و چه زمانی که به فکر این هستیم که چه چیزی برای شام درست کنیم.
۹. کودکان شکننده نیستند
ما در بیشتر موارد با سازش و حمایت مفرط، به اضطراب کودکانمان واکنش نشان می‌دهیم. ما این کار را با بیشترین حسن نیت و به این دلیل انجام می‌دهیم که فکر می‌کنیم آن‌ها شکننده‌اند، اما اشتباه می‌کنیم. وقتی ما از اضطراب آن‌ها -و از اضطراب خودمان- نترسیم، می‌توانیم به کودکان کمک کنیم تا قدرتمندترین عملکرد و بیشترین تابآوری را از خود نشان دهند.
۱۰. مضطرب شدن به طور صحیح
اگر کتاب را تا اینجا خوانده باشید، دیدگاه خودتان را دربارۀ اضطراب تغییر داده‌اید. اکنون وقت آن است که اقدامی در این زمینه انجام دهید.
اضطراب دربارۀ آینده‌مان باعث شده است که بسیاری از ما در دورۀ شیوع کرونا، قطبی‌سازی سیاسی و تغییرات فاجعه‌بار آب‌وهوایی احساس درماندگی کنیم. ما آموخته‌ایم که برای مقابله با این احساس باید دربارۀ آن به‌گونه‌ای فکر کنیم که دربارۀ دیگر ناخوشی‌ها فکر می‌کنیم: می‌خواهیم از آن پیشگیری کنیم، از آن دوری کنیم و به هر طریقی که شده آن را سرکوب کنیم.
ازآنجاکه دانشمندان پیش از هر زمان دیگری نسبت به اضطراب آگاه‌تر شده‌اند، پس چرا پیشگیری و درمان اضطراب طاقت‌فرسا -اختلالات اضطرابی- همگام با پیشگیری و درمان بیماری‌های جسمانی پیش نمیرود؟ بی‌شک صدها کتاب، هزاران تحقیق علمی دقیق و سی داروی متفاوت ضداضطراب در این زمینه کمک چندانی نکرده‌اند. چرا ما اساتید حوزۀ سلامت روان به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای شکست خورده‌ایم؟
حقیقت این است که ما موضوع را وارونه متوجه شده‌ایم. مشکل اضطراب نیست، بلکه مشکل این است که عقاید ما دربارۀ اضطراب اجازه نمی‌دهند که باور کنیم می‌توانیم اضطراب را کنترل کنیم و حتی به نفع خودمان از آن بهره‌مند شویم؛ این همان چیزی است که شرکت‌کنندگان در آزمایش تی‌اِس‌اِس‌تی آموختند. همچنین، وقتی اعتقادات ما اضطرابمان را بدتر می‌کنند، ما در معرض خطر بزرگِ سقوط به سمت شرایطی خطرناک‌تر، یعنی ابتلا به اضطراب طاقت‌فرسا و حتی اختلالات اضطرابی، قرار می‌گیریم.
وقتی اسکات پارازینسکی مصمم و با تمرکز لیزری درون فضای تهی پیاده‌روی کرد، این اضطراب بود که او را برای بدترین شرایط آماده ساخت. اضطراب اسکات باعث شد تا او بتواند حتی پیش از آغاز آن مأموریت برای لحظۀ فوق‌العاده خطرناکی آماده شود که اصلاً انتظار وقوعش را نداشت.
اما می‌دانست در این مأموریت، همان‌قدر که احتمال پیروزی وجود دارد، احتمال وقوع اتفاقی ناخوشایند هم وجود دارد. بنابراین از ماه‌ها قبل تمرین کرد، مهارت‌هایش را ارتقا بخشید و اعتماد به اعضای گروهش را تقویت کرد.
اضطراب می‌تواند شدید، مخرب و برخی اوقات وحشتناک باشد. درعین‌حال، اضطراب می‌تواند دوست، مزیت و منبع نوآوری باشد. اما برای تغییر دیدگاهمان نسبت به اضطراب باید باور خود را دربارۀ احساس اضطراب خراب کنیم و آن را از نو بسازیم.