نوجوانی مرحلهای میان دوران کودکی و دوران بزرگسالی است که در آن رشد بیولوژیکی و مغزی افراد برای ورود به مرحله بزرگسالی کامل شده و فرد آمادگی لازم برای پذیرش مسئولیتها و نقشهای اجتماعی را کسب میکند. گرچه در باور عموم و به طور سنتی نوجوانی به سنین بین ۱۰ تا ۱۹ سالگی اطلاق میگردد، اما گروهی از پژوهشگران بر این باورند که سن نوجوانی تا پیش از ۲۴ سالگی به اتمام نمیرسد.
به گزارش یورونیوز متخصصان بیمارستان سلطنتی کودکان در ملبورن، مقالهای در «ژورنال بهداشت کودکان و نوجوانان لنست» در مورد زمان پایان یافتن دوران نوجوانی و آغاز بزرگسالی منتشر کرده و در مورد دلایل این تغییر زمانی توضیح دادهاند. در این مقاله آمده است که رشد مغز انسان در سالهای اول پس از ورود به ۲۰ سالگی نیز ادامه مییابد و حتی دندانهای عقل بسیاری از افراد نیز تا سن ۲۴ سالگی در نمیآید.
همچنین در طول دوران نوجوانی است که افراد با تکمیل کردن تحصیلات، کارآموزی، فراگرفتن نقشها و مسئولیتهای اجتماعی برای حضور در جامعه به عنوان فرد بزرگسال آماده میشوند.
پژوهشگران همچنین به این مساله اشاره کردهاند که سن ازدواج در ۵ دهه گذشته حدود ۸ سال افزایش یافته و به حدود ۳۰ سال برای زنان و به حدود ۳۲ سال برای مردان رسیده است.
پروفسور سوزان ساویر، محقق دانشگاه ملبورن استرالیا و همکارانش بر این عقیدهاند که با تغییراتی که در قرن اخیر بر روند زندگی انسان صورت گرفته، دوران رشد اجتماعی و عقلی افراد نیز تغییر یافته و زمان بیشتری سپری میشود تا فرد به مرحلهای برسد که به عنوان یک بزرگسال بتواند مسئولیت شغلی داشته باشد و تشکیل خانواده بدهد.
با این حال محققان بر این مساله تاکید میکنند که بالاتر رفتن سن نوجوانی مانعی برای انجام کارهای مهم و همچنین مسئولیتپذیری افراد نیست.
افزایش طول عمر انسان نیز این امکان را فراهم ساخته تا میزان عمر مفید انسان که میتواند به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی اختصاص یابد، بیشتر شود و نتیجتا زمان طولانیتری برای طی کردن مراحل رشد اجتماعی و عقلی خود داشته باشد.
به گزارش یورونیوز متخصصان بیمارستان سلطنتی کودکان در ملبورن، مقالهای در «ژورنال بهداشت کودکان و نوجوانان لنست» در مورد زمان پایان یافتن دوران نوجوانی و آغاز بزرگسالی منتشر کرده و در مورد دلایل این تغییر زمانی توضیح دادهاند. در این مقاله آمده است که رشد مغز انسان در سالهای اول پس از ورود به ۲۰ سالگی نیز ادامه مییابد و حتی دندانهای عقل بسیاری از افراد نیز تا سن ۲۴ سالگی در نمیآید.
همچنین در طول دوران نوجوانی است که افراد با تکمیل کردن تحصیلات، کارآموزی، فراگرفتن نقشها و مسئولیتهای اجتماعی برای حضور در جامعه به عنوان فرد بزرگسال آماده میشوند.
پژوهشگران همچنین به این مساله اشاره کردهاند که سن ازدواج در ۵ دهه گذشته حدود ۸ سال افزایش یافته و به حدود ۳۰ سال برای زنان و به حدود ۳۲ سال برای مردان رسیده است.
پروفسور سوزان ساویر، محقق دانشگاه ملبورن استرالیا و همکارانش بر این عقیدهاند که با تغییراتی که در قرن اخیر بر روند زندگی انسان صورت گرفته، دوران رشد اجتماعی و عقلی افراد نیز تغییر یافته و زمان بیشتری سپری میشود تا فرد به مرحلهای برسد که به عنوان یک بزرگسال بتواند مسئولیت شغلی داشته باشد و تشکیل خانواده بدهد.
با این حال محققان بر این مساله تاکید میکنند که بالاتر رفتن سن نوجوانی مانعی برای انجام کارهای مهم و همچنین مسئولیتپذیری افراد نیست.
افزایش طول عمر انسان نیز این امکان را فراهم ساخته تا میزان عمر مفید انسان که میتواند به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی اختصاص یابد، بیشتر شود و نتیجتا زمان طولانیتری برای طی کردن مراحل رشد اجتماعی و عقلی خود داشته باشد.
شایعترین اختلالات فکری و روانشناختی نوجوانان
بنابر اظهارات رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران، گرچه تاکنون تصور میشد دوره نوجوانی از حوالی ۱۲ سالگی آغاز و تا ۱۹ سالگی به پایان میرسد اما برخی متخصصان معتقدند نوجوانی شامل ۳ مرحله اولیه، میانی و پایانی میشود که از حوالی۱۰ سالگی آغاز و تا ۲۴ سالگی طول میکشد.
بنابر اظهارات رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران، گرچه تاکنون تصور میشد دوره نوجوانی از حوالی ۱۲ سالگی آغاز و تا ۱۹ سالگی به پایان میرسد اما برخی متخصصان معتقدند نوجوانی شامل ۳ مرحله اولیه، میانی و پایانی میشود که از حوالی۱۰ سالگی آغاز و تا ۲۴ سالگی طول میکشد.
دکتر فریبرز درتاج در گفتوگو با ایسنا، همزمان با روز نوجوان درباره اینکه چه بازه سنی را میتوان دوره «نوجوانی» نامید؟، اظهار کرد: طبق تعریف فرهنگ جامع روانشناسی و روانپزشکی، نوجوانی حالت یا دوره رشد، از بلوغ تا بالیدگی (maturity) است که در افراد طبیعی، شروع آن همزمان با ظاهر شدن صفات جنسی ثانوی در حدود ۱۲ سالگی و ختم آن در حدود ۱۹ سالگی است که با محدوده سنی سازمان بهداشت جهانی (WHO) از نوجوانی، متناسب است.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در عین حال ادامه داد: اما برخی متخصصان میگویند دوران نوجوانی که تا به حال تصور میشد در ۱۹ سالگی به پایان میرسد، اکنون از سنین ۱۰ تا ۲۴ سالگی طول میکشد. مراحل آن نیز شامل، نوجوانی اولیه Early Adolescence (سنین ۱۰ تا ۱۳)، نوجوانی میانی Middle Adolescence (سنین ۱۴ تا ۱۷) و نوجوانی پایانی Late Adolescents (سنین ۱۸ تا ۲۴) میشود.
نوجوانی؛ دورهای که از ۱۰ تا ۲۴ سالگی طول میکشد
درواقع این دسته از متخصصان معتقدند تعریف سن، اختیاری است اما تعریف فعلی از نوجوانی بیش از اندازه محدود است و در عصر حاضر سنین بین ۱۰ تا ۲۴ سالگی، نوجوانی را بهتر تعریف میکند. در مقالهای که در نشریه سلامت کودکان و نوجوانان لَنسِت (Lancet) نیز منتشر شده است، محققان این عقیده را مطرح کردهاند که تعریف اولیه نوجوانی (۱۲ تا ۱۹ سال) باید تغییر کند تا قوانین مربوط به آن، قوانین مناسبتری باشند.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در عین حال ادامه داد: اما برخی متخصصان میگویند دوران نوجوانی که تا به حال تصور میشد در ۱۹ سالگی به پایان میرسد، اکنون از سنین ۱۰ تا ۲۴ سالگی طول میکشد. مراحل آن نیز شامل، نوجوانی اولیه Early Adolescence (سنین ۱۰ تا ۱۳)، نوجوانی میانی Middle Adolescence (سنین ۱۴ تا ۱۷) و نوجوانی پایانی Late Adolescents (سنین ۱۸ تا ۲۴) میشود.
نوجوانی؛ دورهای که از ۱۰ تا ۲۴ سالگی طول میکشد
درواقع این دسته از متخصصان معتقدند تعریف سن، اختیاری است اما تعریف فعلی از نوجوانی بیش از اندازه محدود است و در عصر حاضر سنین بین ۱۰ تا ۲۴ سالگی، نوجوانی را بهتر تعریف میکند. در مقالهای که در نشریه سلامت کودکان و نوجوانان لَنسِت (Lancet) نیز منتشر شده است، محققان این عقیده را مطرح کردهاند که تعریف اولیه نوجوانی (۱۲ تا ۱۹ سال) باید تغییر کند تا قوانین مربوط به آن، قوانین مناسبتری باشند.
«سن» روش مناسبی برای تعریف دوران نوجوانی نیست
همچنین از نظر بسیاری از روانشناسان هم، سن روش مناسبی برای تعریف دوران نوجوانی نیست. سن اغلب برای ارزیابی و مقایسه تغییرات بیولوژیکی (به عنوان مثال بلوغ) که نسبتا جهانی است، مناسب است و برای دوران نوجوانی که دوران گذار از کودکی به بزرگسالی است و محدود به تغییرات فیزیولوژیک و بدنی نمیشود، کاربردی ندارد.
به گفته درتاج، رشد در نوجوانی در سه سطح زیستی یا فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی روی میدهد که هر سه این مولفهها با یکدیگر رابطه نزدیکی دارند.
پایان دوره نوجوانی زمانی است که نوجوان امتیازات ویژه افراد بالغ را کسب میکنند
از نظر «فیزیولوژیکی» شروع نوجوانی با آخرین شتابگیری رشد استخوانبندی و آغاز رشد جنسی همراه است. از نظر «روانی» شروع نوجوانی با تسریع رشد شناختی و شکلگیری ویژگیها و صفات شخصیتی و از نظر «اجتماعی» با آماده شدن برای نقش جوانی و بزرگسالی مشخص میشود. در واقع پایان این دوره زمانی است که نوجوان امتیازات ویژه افراد بالغ را کسب میکنند و این مولفهای است که زمان، مقدار و کیفیت آن در جوامع مختلف متفاوت است.
البته باید توجه داشت که تفکیک بین بلوغ (puberty) که یک فرآیند تغییر فیزیکی است با نوجوانی که یک فرآیند تغییر روانی است، اهمیت دارد. در مطلوب ترین شرایط این دو فرآیند به صورت همزمان روی میدهند، در غیر این صورت نوجوان ناگزیر به مدارا با استرسها و مشکلات اضافی است.
در دوره نوجوانی، نوجوانان از اشکال مختلفی از مشکلات روانشناختی، اختلال عملکردها و درگیریها رنج میبرند.
نیمی از اختلالات روانی قبل از سن ۱۴ سالگی شروع میشود
براساس اعلام سازمانهای مربوط به بهداشت روانی به ازای هر پنج نوجوان بالغ یک اختلال روانشناختی قابل تشخیص است، همچنین بر اساس آمار جهانی، از هر نوجوان حداقل یکی از آنها با یک مشکل رفتاری روبرو است که این رقم در واقع ۲۰ درصد نوجوانان را شامل می شود. همچنین نیمی از اختلالات روانی قبل از سن ۱۴ سالگی و حدود ۷۵ درصد از اختلالات روانشناختی که در بزرگسالان وجود دارد، از سن ۱۴ سالگی شروع میشود.
مطالعات انجام شده در کانادا و ایالات متحده نشان داده ، سلامت روان در بین نوجوانان یک مساله جدی در بهداشت عمومی و روانی است. عدم توجه به بهزیستی روانی نوجوانان، در این مرحله مهم اجتماعی شدن، ممکن است منجر به عواقب جبران ناپذیری در سلامت روان شود که ممکن است در طول زندگی باقی بماند و از ظرفیت بهرهوری اقتصادی-اجتماعی جوامع بکاهد، از این رو محققان سعی کردهاند از بسیاری جهات عملکرد روانشناختی را تعریف کنند. با این حال، درک عملکرد روانشناختی در نتیجه درک اختلالات عاطفی و رفتاری متناسب با شرایط درونی و بیرونی است.
براساس اعلام سازمانهای مربوط به بهداشت روانی به ازای هر پنج نوجوان بالغ یک اختلال روانشناختی قابل تشخیص است، همچنین بر اساس آمار جهانی، از هر نوجوان حداقل یکی از آنها با یک مشکل رفتاری روبرو است که این رقم در واقع ۲۰ درصد نوجوانان را شامل می شود. همچنین نیمی از اختلالات روانی قبل از سن ۱۴ سالگی و حدود ۷۵ درصد از اختلالات روانشناختی که در بزرگسالان وجود دارد، از سن ۱۴ سالگی شروع میشود.
مطالعات انجام شده در کانادا و ایالات متحده نشان داده ، سلامت روان در بین نوجوانان یک مساله جدی در بهداشت عمومی و روانی است. عدم توجه به بهزیستی روانی نوجوانان، در این مرحله مهم اجتماعی شدن، ممکن است منجر به عواقب جبران ناپذیری در سلامت روان شود که ممکن است در طول زندگی باقی بماند و از ظرفیت بهرهوری اقتصادی-اجتماعی جوامع بکاهد، از این رو محققان سعی کردهاند از بسیاری جهات عملکرد روانشناختی را تعریف کنند. با این حال، درک عملکرد روانشناختی در نتیجه درک اختلالات عاطفی و رفتاری متناسب با شرایط درونی و بیرونی است.
افسردگی، اضطراب و استرس و اختلال خوردن از جمله شایعترین اختلالات روانشناحتی دوران نوجوانی
از شایعترین اختلالاتروانشناختی در دوران نوجوانی میتوان به افسردگی، اضطراب، استرس و اختلال خوردن اشاره کرد. گزارشی از انجمن روانشناسی آمریکا نشان داد که ۹۱ درصد از نسل نوجوان علائم جسمی یا عاطفی استرس یا اضطراب و افسردگی را تجربه کردهاند.
افسردگی در بین نوجوانان متداول است و روانپزشکان و روانشناسان در طی مطالعات دقیق، در مورد آن به خانوادههای دارای نوجوان هشدار دادهاند.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران افزود: خودکشی نیز در بین نوجوانان شایع است، اما افکار مربوط به خودکشی موسوم به ایده خودکشی رایجتر از خود خودکشی است که نیاز به ارزیابی فوری سلامت روان دارد. اضطراب نیز اغلب خود را به صورت اختلالات خلقی و اختلالات رفتاری مختل کننده و علائم جسمانی مانند خستگی یا خستگی مزمن، سرگیجه، سردرد و درد شکم یا قفسه سینه نشان میدهد.
اختلالات خوردن در دختران نوجوان رایجتر است
اختلالات خوردن، به ویژه در دختران نوجوان رایج است که میتواند برای سلامت جسمی نیز تهدید کننده باشد، برای مثال در اختلال پرخوری یا پراشتهایی عصبی نوجوان برای کاهش فشار ناشی بعد از خوردن غذا، رفتارهای جبرانی مانند استفراغ تعمدی، ورزشکردن بیشازحد، مصرف داروهای ملین و ...انجام میدهند که میتواند بسیار آسیب زننده باشد. پزشکان اغلب میتوانند این مشکلات را تشخیص دهند. آنها میتوانند به نوجوانان توصیههای عملی ارائه دهند و در صورت لزوم، نوجوانان را ترغیب به پذیرش معالجه توسط متخصصان کنند.
اختلالات فکری نیز در نوجوانان شایع است؛ در آن فرد در تشخیص فانتزی و واقعیت که به آن اختلالات روانی نیز گفته میشود، مشکل دارد که اسکیزوفرنی و اختلال اسکیزوافکتیو نمونههایی از اختلالات تفکر هستند.
عوامل مختلفی نوجوانان را مستعد اینگونه رفتارها و مشکلات میکند،در سطح فردی، کسانی که از توانایی خود آگاهی ندارند، کسانی که عزت نفس پایینی دارند، کسانی که در گروههای منفی همسالان عضویت دارند و کسانی که تعهد مدرسهای ضعیفی دارند می توانند این مشکلات را بروز دهد. در سطح خانوادگی و اجتماعی نیز عواملی نظیر فرآیند ناقص جامعهپذیری در خانواده، کنترل و نظارت والدینی ضعیف مانند والدینی که از محل نوجوانان خود بیخبرند، روابط سرد عاطفی بین اعضای خانواده، گسیختگی خانوادگی، شکاف نسلی بین فرزندان و والدین، ارتباط والد ـ فرزندی ضعیف، فقدان حمایت خانوادگی، پایگاه پایین اقتصادی و اجتماعی خانواده، کاهش تعلق خاطر به مدرسه، بیاعتقادی به هنجارهای رسمی مدرسه، مشارکت نکردن در فعالیتهای مدرسه و گروه همسالان، کارایی نداشتن مدرسه، ضعف رسانههای جمعی و خانواده در جامعهپذیر کردن و کنترل نوجوان، روحیه کنجکاوی نوجوانان و ابهام هویتی همه میتوانند زمینهساز ایجاد رفتارها و مشکلات در نوجوان باشند.
خانواده یکی از ارکان جامعه محسوب میشود که تمام سعادتها و شقاوتهای انسان از آن جا آغاز میشود، شما میتوانید والدین کنترلگری باشید و با این سبک فرزندپروری باعث ایجاد فاصله خودتان و نوجوانتان شوید، ولی به یاد داشته باشید که آنها دیگر بچه نیستند. در عین حال، آنها ممکن است راهی برای انتخاب صحیح نداشته باشند.
بنابراین آنها را به عنوان والدین راهنمایی کنید، اما هرگز برای آنها تصمیم نگیرید. خانوادهها زمانی میتوانند به وظیفه خود عمل کنند که در زمینه فرزندپروری، طرز رفتار، برخورد و تربیت نوجوان خود آگاهی کامل داشته باشند و دارای سبک فرزندپروری قاطع باشند، چون در این سبک احتمال گرایش فرزندتان به سمت آسیبهای اجتماعی کمتر و احتمال داشتن یک فرزند سالم از نظر روانی و جسمی بیشتر است.
از شایعترین اختلالاتروانشناختی در دوران نوجوانی میتوان به افسردگی، اضطراب، استرس و اختلال خوردن اشاره کرد. گزارشی از انجمن روانشناسی آمریکا نشان داد که ۹۱ درصد از نسل نوجوان علائم جسمی یا عاطفی استرس یا اضطراب و افسردگی را تجربه کردهاند.
افسردگی در بین نوجوانان متداول است و روانپزشکان و روانشناسان در طی مطالعات دقیق، در مورد آن به خانوادههای دارای نوجوان هشدار دادهاند.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران افزود: خودکشی نیز در بین نوجوانان شایع است، اما افکار مربوط به خودکشی موسوم به ایده خودکشی رایجتر از خود خودکشی است که نیاز به ارزیابی فوری سلامت روان دارد. اضطراب نیز اغلب خود را به صورت اختلالات خلقی و اختلالات رفتاری مختل کننده و علائم جسمانی مانند خستگی یا خستگی مزمن، سرگیجه، سردرد و درد شکم یا قفسه سینه نشان میدهد.
اختلالات خوردن در دختران نوجوان رایجتر است
اختلالات خوردن، به ویژه در دختران نوجوان رایج است که میتواند برای سلامت جسمی نیز تهدید کننده باشد، برای مثال در اختلال پرخوری یا پراشتهایی عصبی نوجوان برای کاهش فشار ناشی بعد از خوردن غذا، رفتارهای جبرانی مانند استفراغ تعمدی، ورزشکردن بیشازحد، مصرف داروهای ملین و ...انجام میدهند که میتواند بسیار آسیب زننده باشد. پزشکان اغلب میتوانند این مشکلات را تشخیص دهند. آنها میتوانند به نوجوانان توصیههای عملی ارائه دهند و در صورت لزوم، نوجوانان را ترغیب به پذیرش معالجه توسط متخصصان کنند.
اختلالات فکری نیز در نوجوانان شایع است؛ در آن فرد در تشخیص فانتزی و واقعیت که به آن اختلالات روانی نیز گفته میشود، مشکل دارد که اسکیزوفرنی و اختلال اسکیزوافکتیو نمونههایی از اختلالات تفکر هستند.
عوامل مختلفی نوجوانان را مستعد اینگونه رفتارها و مشکلات میکند،در سطح فردی، کسانی که از توانایی خود آگاهی ندارند، کسانی که عزت نفس پایینی دارند، کسانی که در گروههای منفی همسالان عضویت دارند و کسانی که تعهد مدرسهای ضعیفی دارند می توانند این مشکلات را بروز دهد. در سطح خانوادگی و اجتماعی نیز عواملی نظیر فرآیند ناقص جامعهپذیری در خانواده، کنترل و نظارت والدینی ضعیف مانند والدینی که از محل نوجوانان خود بیخبرند، روابط سرد عاطفی بین اعضای خانواده، گسیختگی خانوادگی، شکاف نسلی بین فرزندان و والدین، ارتباط والد ـ فرزندی ضعیف، فقدان حمایت خانوادگی، پایگاه پایین اقتصادی و اجتماعی خانواده، کاهش تعلق خاطر به مدرسه، بیاعتقادی به هنجارهای رسمی مدرسه، مشارکت نکردن در فعالیتهای مدرسه و گروه همسالان، کارایی نداشتن مدرسه، ضعف رسانههای جمعی و خانواده در جامعهپذیر کردن و کنترل نوجوان، روحیه کنجکاوی نوجوانان و ابهام هویتی همه میتوانند زمینهساز ایجاد رفتارها و مشکلات در نوجوان باشند.
خانواده یکی از ارکان جامعه محسوب میشود که تمام سعادتها و شقاوتهای انسان از آن جا آغاز میشود، شما میتوانید والدین کنترلگری باشید و با این سبک فرزندپروری باعث ایجاد فاصله خودتان و نوجوانتان شوید، ولی به یاد داشته باشید که آنها دیگر بچه نیستند. در عین حال، آنها ممکن است راهی برای انتخاب صحیح نداشته باشند.
بنابراین آنها را به عنوان والدین راهنمایی کنید، اما هرگز برای آنها تصمیم نگیرید. خانوادهها زمانی میتوانند به وظیفه خود عمل کنند که در زمینه فرزندپروری، طرز رفتار، برخورد و تربیت نوجوان خود آگاهی کامل داشته باشند و دارای سبک فرزندپروری قاطع باشند، چون در این سبک احتمال گرایش فرزندتان به سمت آسیبهای اجتماعی کمتر و احتمال داشتن یک فرزند سالم از نظر روانی و جسمی بیشتر است.