خودمراقبتی پرستاران
در مفهوم مراقبت همواره پای مداخلات درمانی نیز قابل اهمیت است. این مفهوم هرچند در جوامع درجات متفاوتی از اهمیت را به خود اختصاص داده است اما با گذر زمان و مواجهه افراد با اثرات قابل تامل آشنایی با عوارض...

خودمراقبتی پرستاران
در مفهوم مراقبت همواره پای مداخلات درمانی نیز قابل اهمیت است. این مفهوم هرچند در جوامع درجات متفاوتی از اهمیت را به خود اختصاص داده است اما با گذر زمان و مواجهه افراد با اثرات قابل تامل آشنایی با عوارض عدم مراقبت، تلاش های گوناگونی برای پرداختن به آن انجام شد.
زمانی سیستم های مراقبتی به جامع بودن انسان در ابعاد مختلف دست یافتند و متوجه شدند که چهار وجه اساسی وجود انسان در کنار هم می تواند سلامت فرد را نشان دهد. خیلی پیش از این توجه افراد بیشتر بر مراقبت های جسمانی متمرکز بود، اما با گسترش آگاهی آنان درباره اهمیت همه جنبه های انسانی، مراقبت هم معنای گسترده تری پیدا کرد.
مفهوم مراقبت می تواند تداعی کننده جایگاه پرستار در سیستم درمانی باشد. فردی که قبل، حین و پس از مراحل درمان در کنار بیمار می ماند و برای در امان ماندن او از آسیب یا بهبود شرایط تلاش می کند اما به طور طبیعی مشاهده می شود که مراقبت از سوی پرستار یک بازه زمانی مشخصی دارد که در این زمان، او حداکثر توان خود را برای مراقبت اعمال می کند.
مفهوم مراقبت در ابعاد روانی نیز یک ابزار قدرتمند برای بهبود و کیفیت زندگی است.
روش هایی ازمراقبت وجود دارد که ازمولفه های سبک زندگی آغاز وبرجنبه های تخصصی تر روان متمرکز می شود. خودمراقبتی، هم در پیشگیری ازابتلا، تشدید پیچیدگی های روان شناختی و هم دربهبود علائم در حین درمان روان شناختی نیز موثر است.
خودمراقبتی هرچقدر آگاهانه و هدفمند باشد، تعادل روان شناختی بیشتری را تجربه خواهیم کرد که نتیجه آن، تجربه احساس خوب و مفید بودن است. همه افراد می توانند یک برنامه منظم برای مراقبت از خود در جنبه های مختلف وجودی شان داشته باشند و به ازای این مراقبت در راستای ارتقای سلامت خود قدم بردارند. خودمراقبتی به این شکل است که من چه می خواهم و چه نیازی دارم؟