خیلی از افراد تصور میکنند مشکلات روحی و روانی را میتوان به تنهایی حل یا درمان کرد و نیازی به کمک روانشناس و روانپزشک نیست. چراکه روانشناس، آن گونه که خودشان با روحیات، عواطف، افکار و مشکلاتشان آشنا هستند، آشنایی ندارد و نمیتواند کمکی کند. روانپزشک هم که فقط به دارو اتکا دارد. عدهای دیگر تصورشان بر این است که فقط اگر مشکل یا اختلال حادی داشته باشیم، باید به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنیم. وگرنه ضرورتی ندارد.
اما دکتر منا کَروندی، روانپزشک و متخصص اعصاب و روان میگوید: شما حتما نباید دچار یک اختلال یا بیماری روانی بشوید و بعد به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید. اتفاقا کار درست این است که در وضعیت سلامت روان و به منظور تقویت تمرکز، بهبود کیفیت زندگی، بهبود قدرت تصمیمگیری، جسارتِ نه گفتن، خودشناسیِ بیشتر و مواردی از این قبیل پیش روانشناس و روانپزشک بروید.
دکتر کروندی میگوید: متاسفانه هروقت حرف از مشکلات روحی و روانی میشود، بیشتر مردم فقط به جنون و دیوانگی یا روانپریشی فکر میکنند. در حالی که ما در یک سوی طیفِ مشکلات روانشناختی، اضطراب و افسردگی را داریم و در آخر این طیف، جنون و دیوانگی و روانپریشی را داریم و برای هر یک از اینها از طیف کم تا زیاد باید به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنیم. چه برای یک اضطراب به ظاهر ساده و چه برای بیماری روانپریشی باید مراجعه کنیم. افراد هم برای کنترل روانپریشی خود باید به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند و هم برای افسردگی و حتی یک اضطراب ساده.
این روانپزشک تاکید میکند: اگر ما یاد بگیریم که اختلالات روانی را هم مانند بیماریهای جسمی ببینیم، خیلی کمک میکند که مقاومت در برابر مراجعه به روانشناس و روانپزشک شکسته شود.
دکتر کروندی اضافه میکند: خیلی از افراد میگویند روانشناس و روانپزشک که نمیتوانند مشکلات اقتصادی و عاطفی و تنهایی من را برطرف کنند. پس مراجعه من به آنها چه فایدهای دارد؟ درست است که ما نمیتوانیم در حل مشکلات بیرونی افراد مثل مشکلات اقتصادی، ورشکستگی مالی، طلاق و روابط عاطفی کمکی کنیم. ولی ظرفیت فرد را برای پذیرش یا دوباره بلند شدن افزایش میدهیم. این موضوع باعث میشود که فرد بعد از هر بار زمین خوردن، با خودِ قویتری مواجه شود. باید بپذیریم که مشکلات بیرونی مثل ناامنیهای اقتصادی و ورشکستگی و بیماری و ... تا پایان عمر با افراد هستند. پس ما باید خودمان را در برابر ناامنیهای بیرونی و بهبود کیفیت زندگی خود تقویت کنیم.
دکتر کروندی در این باره میگوید: درباره سلامت روان تعریف متحد و واحدی وجود ندارد اما اگر بخواهم تعریفی از آن ارائه بدهم که مورد قبول باشد، این است که ما باید بین احساس، فکر و عملکرد خود و عوامل ناامنیِ بیرونی که شامل ناامنی اقتصادی، عاطفی، بیماریها و مرگ و میر است، طوری تعادل برقرار کنیم که زمام امورِ زندگی از دستمان خارج نشود.
چرا در برابر مراجعه به روانشناس و روانپزشک مقاومت میکنیم؟
خیلی از افراد از افسردگی، اضطراب و اختلالات روانی دیگر رنج میبرند اما حاضر نیستند به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند.
دکتر شریفی، روانشناس درباره علت این موضوع توضیح میدهد: «دلایل زیاد و متعددی برای مقاومت و عدم مراجعه افراد به روانشناس و روانپزشک وجود دارد اما من به مهمترین دلایلی که خود افراد به زبان میآورند، اشاره میکنم؛
* خیلی از مردم، روانشناسی را جزء خدمات لاکچری میدانند و فکر میکنند برای پولدارها است.
* برخی معتقدند روانشناسان فقط پول میگیرند و کار موثری نمیکنند.
* بعضیها اختلالات روانی خود را انکار میکنند و اصلا قبول ندارند که مشکل دارند.
* بعضیها میگویند روانشناس مثل خودم از مشکلاتم آگاه نیست و نمیتواند کمکی کند.
* خیلیها تصورشان این است که داروهای اعصاب و روان اعتیادآورند.
* بعضیها تصور میکنند زمان که بگذرد، خود به خود خوب میشوند.
* خیلیها روانشناس و روانپزشک خوب نمیشناسند و نمیتوانند به هرکسی هم اعتماد کنند.
* خیلیها نمیدانند برای مشکلشان باید پیش روانشناس بروند یا روانپزشک.
* خیلیها میگویند خدمات روانشناسی و روانپزشکی گران است و بیمه هم از آن حمایت نمیکند.»
دکتر مطهره شریفی، روانشناس هم، در پاسخ به این سوال که پس اگر مشکل حادی هم نداشته باشیم، لازم است که به روانشناس یا تراپیست یا روانپزشک مراجعه کنیم؟ میگوید: مراجعه به روانشناس یا روانپزشک نه تنها برای درمان مشکلات و اختلالات حاد است، بلکه به عنوان یک ابزار پشتیبانیِ روانی میتواند در بهبود کیفیت زندگی عادی و توسعه فردی کمک کند. افرادی که به دنبال رشد شخصی، افزایش آگاهی، بهبود ارتباطات یا بهبود مهارتهای مدیریت استرس هستند، هم میتوانند از مشاوره روانشناسی بهرهمند شوند. بنابراین مراجعه به روانشناس نه تنها برای حالات حاد، بلکه برای بهبود عمومی زندگی فردی و اجتماعی میتواند مفید باشد.
سلامت روان چیست و چرا اهمیت دارد؟
سلامت روان، عامل اساسی و جامع در سلامت و زندگی هر فرد است. طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت (WHO) سلامت به معنای تندرستیِ عاطفی، روانی و اجتماعی است و بدون هر یک از اینها سلامت روان فرد در معرض خطر قرار میگیرد. سلامت روان در هر مرحله از زندگی - از کودکی تا سالمندی - مهم است و به تعیین نحوه مدیریت استرس، ارتباط با دیگران و انتخابهای سالم فرد کمک میکند. درمجموع سلامت روان یعنی این که حس کنید حالتان خوب است و مدام دلتان نمیخواهد گریه کنید، ناامید باشید، از دیگران دوری کنید و حوصله هیچ کار و هیچ آدمی را نداشته باشید. بهداشت روان تا جایی اهمیت دارد که هم میتواند سلامت جسمی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و هم ممکن است به دلیل وجود مشکلی جسمی بروز یابد و زندگی روزمره فرد را مختل کند.
مطهره شریفی، روانشناس در توضیح سلامت روان میگوید: «افرادی که از سلامت روان برخوردارند، از تواناییهای خود آگاهند و میتوانند با چالشها و استرسهای معمول زندگی خود کنار بیایند یا آن را به نحوی مدیریت کنند. درضمن این افراد تعامل بسیار بالایی با جامعه دارند. در حالی که در فقدان سلامت روان، فرد توانایی ندارد حتی با دوستان خود تعامل داشته باشد و از آنها پرهیز میکند.» تصور عامه این است که ژنتیک، تنها عامل دچار شدن به اختلالات روانی است و فردی که سابقه خانوادگیِ اختلالات روانی نداشته باشد، نباید نگران از دست رفتن سلامت روان خود باشد. موضوعی که روانشناسان کاملا با آن مخالفند.
شریفی در این رابطه میگوید: «سابقه خانوادگی و ژنتیک میتوانند احتمال ابتلا به بیماریهای روانی را افزایش دهند. چون ژن این قدرت را دارد که فرد را در معرض خطر بیشتری قرار دهد. اما ژن به تنهایی عامل تاثیرگذاری نیست. قرار گرفتن در روزهای سخت و دشوار مثل تجربه کردن تنهایی طولانیمدت، فشارهای اقتصادی، مشکلات جامعه، بیکاری و فقر از جمله تجربههای سخت و دشواری هستند که توانایی آسیب رساندن به سلامت روانی فرد را دارند و اگر برطرف نشوند، آسیبها پیشروی میکنند و زندگی روزمره فرد را مختل خواهند کرد.»
این روانشناس میگوید: «استرس، اضطراب و افسردگی شایعترین اختلالات بهداشت روانی هستند. اگر تقریباً هر روز احساس ناراحتی میکنید، در تمرکز روی فعالیتهای خود مشکل دارید، چند روز پیاپی احساس غم و ناامیدی دارید، دچار نوسانات خُلقی هستید، اضطراب ناشناخته دارید، بدانید که سلامت روان شما دچار خدشههایی شده یا در معرض آسیب است. در چنین مواردی هرگز خودتان را به حال خودتان رها نکنید و از هر راه مفیدی که حالتان را بهتر میکند، استفاده کنید تا به روزهای عادیِ سلامت خود برگردید. بهترین و مطمئنترین راه، کمک گرفتن از روانشناس و روانپزشک است. چون دانش این کار را دارد.»
این روانشناس در ادامه درباره فواید مراجعه به روانشناس میگوید: مراجعه به روانشناس یا روانپزشک میتواند در بسیاری از جوانب زندگی شما تأثیرگذار باشد. برخی از فواید این مراجعه عبارتند از:
حل مشکلات و اختلالات روانی: روانشناس و روانپزشک به شناخت و درمان مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، استرس، اختلالات ارتباطی و اختلالات شدیدتر کمک میکنند.
رشد قدرت تصمیمگیری: در فرآیند تصمیمگیری در مواقع دشوار، روانشناس میتواند به شما کمک کند تا بهترین تصمیمات را انتخاب کنید.
تقویت مهارتهای ارتباطی و تعامل با دیگران: بهبود ارتباطات خود با دیگران، در خانواده یا روابط عاطفی، از دیگر فواید مراجعه به این حرفهها است.
مدیریت خشم و استرس: آموزش راهکارهایی برای مدیریت خشم، استرس و احساسات منفی دیگر میتواند به بهبود کلیت زندگی شما کمک کند.
افزایش آگاهی درباره خود: روانشناس به شما کمک میکند تا به شناخت بهتری از خود برسید، احساسات و نیازهای خود را بشناسید، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. آگاهی از نقاط قوت و ضعف شخصیتی خود به شما کمک میکند که کمتر به نقدهای دیگران اهمیت بدهید و بتوانید خودتان را بیشتر از قبل قبول داشته باشید.
رشد مهارتهای مدیریت زمان: افزایش آگاهی از نحوه مدیریت زمان به شما کمک میکند که بیشترین بهره را از زمان خود ببرید و زمان خود را به شکل مؤثرتری مدیریت کنید.
افزایش اعتماد به نفس: آگاهی از خود و قابلیتهای خود، اعتماد به نفس ما را تقویت میکند و ما را ترغیب به تلاش بیشتر برای دستیابی به اهدافمان میکند.
کمک به رشد مهارت گفتگو و حل بهتر اختلافات: با افزایش آگاهی از احساسات خود و دیگران میتوانید به شکل کارآمدتری اختلافات خود با دیگران را حل یا مدیریت کنید. همچنین یاد میگیرید که به جای تنش و دعوا و عصبانیت و بالا بردن صدا و قهر، گفتگو کنید.
به گفته دکتر شریفی، مراجعه به روانشناس یا روانپزشک به عنوان یک فرآیند همکاری مستمر، میتواند به شما کمک کند تا در مسیر بهبود روانی و شخصیتی خود پیشرفت کنید و بهترین نسخهی خودتان را بسازید. همان طور که گفتم، به تراپیست باید به چشم "یک ابزار پشتیبانیِ روانی" نگاه کنیم.
اما دکتر منا کَروندی، روانپزشک و متخصص اعصاب و روان میگوید: شما حتما نباید دچار یک اختلال یا بیماری روانی بشوید و بعد به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید. اتفاقا کار درست این است که در وضعیت سلامت روان و به منظور تقویت تمرکز، بهبود کیفیت زندگی، بهبود قدرت تصمیمگیری، جسارتِ نه گفتن، خودشناسیِ بیشتر و مواردی از این قبیل پیش روانشناس و روانپزشک بروید.
دکتر کروندی میگوید: متاسفانه هروقت حرف از مشکلات روحی و روانی میشود، بیشتر مردم فقط به جنون و دیوانگی یا روانپریشی فکر میکنند. در حالی که ما در یک سوی طیفِ مشکلات روانشناختی، اضطراب و افسردگی را داریم و در آخر این طیف، جنون و دیوانگی و روانپریشی را داریم و برای هر یک از اینها از طیف کم تا زیاد باید به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنیم. چه برای یک اضطراب به ظاهر ساده و چه برای بیماری روانپریشی باید مراجعه کنیم. افراد هم برای کنترل روانپریشی خود باید به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند و هم برای افسردگی و حتی یک اضطراب ساده.
این روانپزشک تاکید میکند: اگر ما یاد بگیریم که اختلالات روانی را هم مانند بیماریهای جسمی ببینیم، خیلی کمک میکند که مقاومت در برابر مراجعه به روانشناس و روانپزشک شکسته شود.
دکتر کروندی اضافه میکند: خیلی از افراد میگویند روانشناس و روانپزشک که نمیتوانند مشکلات اقتصادی و عاطفی و تنهایی من را برطرف کنند. پس مراجعه من به آنها چه فایدهای دارد؟ درست است که ما نمیتوانیم در حل مشکلات بیرونی افراد مثل مشکلات اقتصادی، ورشکستگی مالی، طلاق و روابط عاطفی کمکی کنیم. ولی ظرفیت فرد را برای پذیرش یا دوباره بلند شدن افزایش میدهیم. این موضوع باعث میشود که فرد بعد از هر بار زمین خوردن، با خودِ قویتری مواجه شود. باید بپذیریم که مشکلات بیرونی مثل ناامنیهای اقتصادی و ورشکستگی و بیماری و ... تا پایان عمر با افراد هستند. پس ما باید خودمان را در برابر ناامنیهای بیرونی و بهبود کیفیت زندگی خود تقویت کنیم.
دکتر کروندی در این باره میگوید: درباره سلامت روان تعریف متحد و واحدی وجود ندارد اما اگر بخواهم تعریفی از آن ارائه بدهم که مورد قبول باشد، این است که ما باید بین احساس، فکر و عملکرد خود و عوامل ناامنیِ بیرونی که شامل ناامنی اقتصادی، عاطفی، بیماریها و مرگ و میر است، طوری تعادل برقرار کنیم که زمام امورِ زندگی از دستمان خارج نشود.
چرا در برابر مراجعه به روانشناس و روانپزشک مقاومت میکنیم؟
خیلی از افراد از افسردگی، اضطراب و اختلالات روانی دیگر رنج میبرند اما حاضر نیستند به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند.
دکتر شریفی، روانشناس درباره علت این موضوع توضیح میدهد: «دلایل زیاد و متعددی برای مقاومت و عدم مراجعه افراد به روانشناس و روانپزشک وجود دارد اما من به مهمترین دلایلی که خود افراد به زبان میآورند، اشاره میکنم؛
* خیلی از مردم، روانشناسی را جزء خدمات لاکچری میدانند و فکر میکنند برای پولدارها است.
* برخی معتقدند روانشناسان فقط پول میگیرند و کار موثری نمیکنند.
* بعضیها اختلالات روانی خود را انکار میکنند و اصلا قبول ندارند که مشکل دارند.
* بعضیها میگویند روانشناس مثل خودم از مشکلاتم آگاه نیست و نمیتواند کمکی کند.
* خیلیها تصورشان این است که داروهای اعصاب و روان اعتیادآورند.
* بعضیها تصور میکنند زمان که بگذرد، خود به خود خوب میشوند.
* خیلیها روانشناس و روانپزشک خوب نمیشناسند و نمیتوانند به هرکسی هم اعتماد کنند.
* خیلیها نمیدانند برای مشکلشان باید پیش روانشناس بروند یا روانپزشک.
* خیلیها میگویند خدمات روانشناسی و روانپزشکی گران است و بیمه هم از آن حمایت نمیکند.»
دکتر مطهره شریفی، روانشناس هم، در پاسخ به این سوال که پس اگر مشکل حادی هم نداشته باشیم، لازم است که به روانشناس یا تراپیست یا روانپزشک مراجعه کنیم؟ میگوید: مراجعه به روانشناس یا روانپزشک نه تنها برای درمان مشکلات و اختلالات حاد است، بلکه به عنوان یک ابزار پشتیبانیِ روانی میتواند در بهبود کیفیت زندگی عادی و توسعه فردی کمک کند. افرادی که به دنبال رشد شخصی، افزایش آگاهی، بهبود ارتباطات یا بهبود مهارتهای مدیریت استرس هستند، هم میتوانند از مشاوره روانشناسی بهرهمند شوند. بنابراین مراجعه به روانشناس نه تنها برای حالات حاد، بلکه برای بهبود عمومی زندگی فردی و اجتماعی میتواند مفید باشد.
سلامت روان چیست و چرا اهمیت دارد؟
سلامت روان، عامل اساسی و جامع در سلامت و زندگی هر فرد است. طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت (WHO) سلامت به معنای تندرستیِ عاطفی، روانی و اجتماعی است و بدون هر یک از اینها سلامت روان فرد در معرض خطر قرار میگیرد. سلامت روان در هر مرحله از زندگی - از کودکی تا سالمندی - مهم است و به تعیین نحوه مدیریت استرس، ارتباط با دیگران و انتخابهای سالم فرد کمک میکند. درمجموع سلامت روان یعنی این که حس کنید حالتان خوب است و مدام دلتان نمیخواهد گریه کنید، ناامید باشید، از دیگران دوری کنید و حوصله هیچ کار و هیچ آدمی را نداشته باشید. بهداشت روان تا جایی اهمیت دارد که هم میتواند سلامت جسمی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و هم ممکن است به دلیل وجود مشکلی جسمی بروز یابد و زندگی روزمره فرد را مختل کند.
مطهره شریفی، روانشناس در توضیح سلامت روان میگوید: «افرادی که از سلامت روان برخوردارند، از تواناییهای خود آگاهند و میتوانند با چالشها و استرسهای معمول زندگی خود کنار بیایند یا آن را به نحوی مدیریت کنند. درضمن این افراد تعامل بسیار بالایی با جامعه دارند. در حالی که در فقدان سلامت روان، فرد توانایی ندارد حتی با دوستان خود تعامل داشته باشد و از آنها پرهیز میکند.» تصور عامه این است که ژنتیک، تنها عامل دچار شدن به اختلالات روانی است و فردی که سابقه خانوادگیِ اختلالات روانی نداشته باشد، نباید نگران از دست رفتن سلامت روان خود باشد. موضوعی که روانشناسان کاملا با آن مخالفند.
شریفی در این رابطه میگوید: «سابقه خانوادگی و ژنتیک میتوانند احتمال ابتلا به بیماریهای روانی را افزایش دهند. چون ژن این قدرت را دارد که فرد را در معرض خطر بیشتری قرار دهد. اما ژن به تنهایی عامل تاثیرگذاری نیست. قرار گرفتن در روزهای سخت و دشوار مثل تجربه کردن تنهایی طولانیمدت، فشارهای اقتصادی، مشکلات جامعه، بیکاری و فقر از جمله تجربههای سخت و دشواری هستند که توانایی آسیب رساندن به سلامت روانی فرد را دارند و اگر برطرف نشوند، آسیبها پیشروی میکنند و زندگی روزمره فرد را مختل خواهند کرد.»
این روانشناس میگوید: «استرس، اضطراب و افسردگی شایعترین اختلالات بهداشت روانی هستند. اگر تقریباً هر روز احساس ناراحتی میکنید، در تمرکز روی فعالیتهای خود مشکل دارید، چند روز پیاپی احساس غم و ناامیدی دارید، دچار نوسانات خُلقی هستید، اضطراب ناشناخته دارید، بدانید که سلامت روان شما دچار خدشههایی شده یا در معرض آسیب است. در چنین مواردی هرگز خودتان را به حال خودتان رها نکنید و از هر راه مفیدی که حالتان را بهتر میکند، استفاده کنید تا به روزهای عادیِ سلامت خود برگردید. بهترین و مطمئنترین راه، کمک گرفتن از روانشناس و روانپزشک است. چون دانش این کار را دارد.»
این روانشناس در ادامه درباره فواید مراجعه به روانشناس میگوید: مراجعه به روانشناس یا روانپزشک میتواند در بسیاری از جوانب زندگی شما تأثیرگذار باشد. برخی از فواید این مراجعه عبارتند از:
حل مشکلات و اختلالات روانی: روانشناس و روانپزشک به شناخت و درمان مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، استرس، اختلالات ارتباطی و اختلالات شدیدتر کمک میکنند.
رشد قدرت تصمیمگیری: در فرآیند تصمیمگیری در مواقع دشوار، روانشناس میتواند به شما کمک کند تا بهترین تصمیمات را انتخاب کنید.
تقویت مهارتهای ارتباطی و تعامل با دیگران: بهبود ارتباطات خود با دیگران، در خانواده یا روابط عاطفی، از دیگر فواید مراجعه به این حرفهها است.
مدیریت خشم و استرس: آموزش راهکارهایی برای مدیریت خشم، استرس و احساسات منفی دیگر میتواند به بهبود کلیت زندگی شما کمک کند.
افزایش آگاهی درباره خود: روانشناس به شما کمک میکند تا به شناخت بهتری از خود برسید، احساسات و نیازهای خود را بشناسید، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. آگاهی از نقاط قوت و ضعف شخصیتی خود به شما کمک میکند که کمتر به نقدهای دیگران اهمیت بدهید و بتوانید خودتان را بیشتر از قبل قبول داشته باشید.
رشد مهارتهای مدیریت زمان: افزایش آگاهی از نحوه مدیریت زمان به شما کمک میکند که بیشترین بهره را از زمان خود ببرید و زمان خود را به شکل مؤثرتری مدیریت کنید.
افزایش اعتماد به نفس: آگاهی از خود و قابلیتهای خود، اعتماد به نفس ما را تقویت میکند و ما را ترغیب به تلاش بیشتر برای دستیابی به اهدافمان میکند.
کمک به رشد مهارت گفتگو و حل بهتر اختلافات: با افزایش آگاهی از احساسات خود و دیگران میتوانید به شکل کارآمدتری اختلافات خود با دیگران را حل یا مدیریت کنید. همچنین یاد میگیرید که به جای تنش و دعوا و عصبانیت و بالا بردن صدا و قهر، گفتگو کنید.
به گفته دکتر شریفی، مراجعه به روانشناس یا روانپزشک به عنوان یک فرآیند همکاری مستمر، میتواند به شما کمک کند تا در مسیر بهبود روانی و شخصیتی خود پیشرفت کنید و بهترین نسخهی خودتان را بسازید. همان طور که گفتم، به تراپیست باید به چشم "یک ابزار پشتیبانیِ روانی" نگاه کنیم.