ریحانه دوستدار؛ مجله ایران بانو: آزارهای احساسی به شکلهای مختلف و در رابطههای متفاوت بروز پیدا میکند. گاهی در یک رابطه بسیار عاشقانه بین زن و شوهرها و گاهی در ظاهر پدر و مادری دلسوز و مهربان ظاهر میشود. حتی معلم یا مربی کودک یا رئیس و مدیر و مسئول نیز میتوانند افراد زیردست خودشان را آزار بدهند. اگر در رابطه زناشوییتان احساس میکنید تحت سلطه احساسی همسرتان قرار گرفتهاید و از این وضعیت آزرده میشوید این نوشتار میتواند به شما کمک کند تا با این مسأله درست مواجه شوید:
۱- شما نمیتوانید شریک زندگیتان را تغییر بدهید اما میتوانید عکسالعمل و واکنش مناسب داشته باشید. به همسرتان نشان بدهید که رفتارها و کارهایی که میکند شما را آزار میدهد. حتی اگر او نخواهد شما و احساساتتان را تأیید کند، میفهمد که رفتارش تأثیر منفی در شما ایجاد میکند. رفتارهای آزاردهنده همسرتان ریشه در نوع احساسات و طرز تفکرش دارد. بنابراین نمیتوانید براحتی او را تغییر بدهید. اگر بهدنبال تغییری هستید باید سعی کنید با گفتوگو احساسات، تجربیات و خوشایندها و بدآیندهایش را بشناسید. یادتان باشد، با کسی که تحت سلطه احساساتش قرار دارد نمیتوانید یک گفتوگوی منطقی را شروع کنید و به نتیجه برسید. رفتارهای خشونت آمیز نتیجه تفکرات خشونتآمیز هستند و فقط زمانی میتوانید امید به بهبود این رفتارها داشتهباشید که افکار همسرتان را زیرو رو کنید و تغییر بدهید. اگر بتوانید او را در موقعیت تجربههای جدید و متفاوت قرار بدهید، میتوانید امید به تغییر رفتار همسرتان داشته باشید.
۲- خودتان را تغییر ندهید چون این شما نیستید که باید تغییر کنید. اینکه یک نفر شما را در معرض خشونتهای عاطفی قرار دادهاست به این معنا نیست که شما اشتباه رفتار میکنید و باید خودتان را اصلاح کنید. حتی تلاش برای پرهیز از هر نوع تنش و درگیری نیز تلاش بیفایده و کار اشتباهی است. شما زمانی باید تغییر کنید که این تغییر یک نیاز ضروری باشد نه تحت تأثیر آزارها و خشونتهای یک نفر دیگر و فقط برای پرهیز از خشونت.
۳- هدفهایی را انتخاب کنید که به نفع این رابطه و راهی برای درمان خشونتها باشد. هدف شما نباید پیشگیری از خشونتهای طرف مقابل باشد، چون این کار فقط سرپوش گذاشتن روی واقعیتی است که وجود دارد. این کار اوضاع شما را بهتر نمیکند.
۴- بفهمید که مشکل از شما نیست و کسی قربانی است که تحت خشونت است. خیلی وقتها خشونت عاطفی ناشی از کمبود اعتماد به نفس، بیاعتمادی و ناامیدی است. این ممکن است برایتان ترحم برانگیز باشد اما اینکه آزارگر شما چرا اینطور رفتار میکند رفتارش را توجیه و قابل قبول نمیکند. در هر شرایطی کسی که به او ظلم میشود شما هستید و نباید آن را برتابید.
۵- از بیان اینکه تحت خشونت هستید نترسید. شما کار بدی نکردهاید که بخواهید از آن شرمنده باشید یا بترسید. سکوت شما هرگز عاقبت خوبی نخواهد داشت. در بهترین حالت سکوت؛ یعنی تن دادن به یک رابطه بیمار و معیوب و مدارای بیحاصل. هر چند که آزارگر شما را تهدید یا ترغیب میکند که از این مسأله حرفی نزنید اما این در حقیقت سلاح او برای کنترل و مدیریت بیشتر این رابطه است. شاید دوست نداشته باشید این مسأله را با نزدیکانتان مطرح کنید اما حتماً میتوانید آن را با یک مشاور یا مددکار خانواده در میان بگذارید. اگر واقعاً در معرض خشونت هستید و میخواهید شرایط را تغییر بدهید این کار را بکنید. بدون شک راه شما برای تغییر باز خواهد شد.