راهکارهایی برای تسکین درد جدایی از شریک عاطفی
تحمل درد جدایی : زمانی که رابطه عاطفی ای به پایان می رسد چالش های خاص خودش را دارد. چه شما کسی باشید که برای خاتمه دادن به این رابطه تلاش کرده باشید و چه طرف مقابل تان، در هر دو حالت وضعیت می تواند دشوار باشد.
از آنجایی که تمامی روابط مانند هم نیستند افراد به خاتمه آن عکس العمل های متفاوتی را نیز نشان می دهند. به همین دلیل هم برای این دلشکستگی راهکار واحدی وجود ندارد.
دکتر «کارن وایناشتاین» و دکتر «مایکل زتمن» از روانشناسان متجربی که در نیویورک کار می کنند، بسیاری از مراجعه کنندگان خود را مورد آزمایش قرار داده و چالش های آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.
این دو روانشناس ادعایی ندارند که همه پاسخ ها به این مشکل را یافته اند اما راهکارهای کلی را برای سرعت بخشیدن به بهبود این وضعیت ارائه داده اند که در ادامه این نوشته به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
عینک عاشقانه های آن رابطه را از چشم بیرون بیاوریددکتر وایناشتاین بر این باور است که در یک رابطه عاطفی هم لحظات خوب و تلخ و آزاردهنده وجود دارد. به همین دلیل هم اگر بعد از جدایی شروع به یادآوری آن خاطرات بسیار شیرین و رومانتیک کنید، روند فراموشی آن رابطه با مشکلات بیشتری روبرو خواهد شد.
در عوض اگر از تصمیمی که گرفته اید مطمئن هستید تنها بخش هایی را به یاد آورید که شما را آزار می دادند و ادامه رابطه را برای تان دشوار می شاختند. با این کار می توانید با این جدایی بهتر کنار بیایید.
عینک عاشقانه ها را با عینک مطالعه تعویض و کتاب بخوانیدیکی دیگر از راهکارهایی که دکتر وایناشتاین ارائه می دهد کمکی است که خودتان می توانید به خودتان کنید.
وی پیشنهاد می کند که برخی از کتاب های مرتبط با جدایی را مطالعه کنید که از آن جمله کتاب «گرگ و آماندانا بهرنت» به نام «جدایی جدایی است: زنان باهوش چگونه به این جریان کنار می آیند» و کتاب «آن مرد را صدا نزن» یا «دیگر به آن مرد پیامک نفرست» نوشته «راندا فیندلینگ» را پیشنهاد می کند. (خوشبختانه در این زمینه کتاب های فراوانی در کشور ما تالیف و ترجمه شده اند.)
البته خانم دکتر کارن وایناشتاین بر این باور است که بیشتر این کتاب ها برای کمک به خود گویی تنها برای زنان نوشته شده و مردان چنین مشکلی ندارند که البته این روند به دور از واقعیت است.
با درد دل با دیگران خود را خالی کنیددکتر زنتمن معتقد است بهترین چیزی که یک نفر در چنین مواقعی می تواند انجام دهد این است که در مورد احساساتش با دوستان و یا نزدیکانی که دوست شان دارد صحبت کند.
دکتر زنتمن می گوید اینکه کسی صدا و حرف های شما را بشنود و شاهدی برای آنها باشد احساس خوبی به شما خواهد داد.
برای نوشیدن چای یا قهوه و خوردن شام با یکی از دوستان خود بیرون بروید و ببینید خود جریان به چه ترتیبی پیش می رود. در این زمان حتی ممکن است نکاتی را در مورد خودتان متوجه شوید.
در مقابل انجام برخی از کارها از خود مقاومت نشان دهیددکتر وایناشتاین می گوید بسیار خوب است که تمام احساسات خود را دریابید و آنها را تشخیص دهید اما لازم نیست که برای همه آن احساسات کاری انجام دهید.
با این کار ممکن است به رفتارهای عجیبی چون پرخوری، زیاده روی کردن در خرید، فرستادن پیامک های متعدد به همسر یا شریک عاطفی قبلی تان و یا شروع روابط کوتاه مدت متعدد روی آورید.
همچنین دکتر وایناشتاین باور دارد که گذراندن این دوره به اندکی زمان نیاز دارد و باید برای آن صبور بود.
حتی توصیه می شود که در این دوران برای تغییر مدل و یا رنگ مو و یا انجام تتو بر روی بدن تان هم اقدام نکنید. دکتر وایناشتاین می گوید برای انجام این کار به اندازه کافی بعد از رسیدن به ثبات روحی زمان خواهید داشت.
دکتر زنتمن می گوید: “اینکه به یادداشت برداری های شخصی بپردازید می تواند بسیار به شما کمک کند. اینکه می گویم این کار را به صورت شخصی انجام دهید برای آن دلیل دارم چرا که اگر چنین فعالیت هایی را در شبکه های اجتماعی انجام دهید، جریان را با چالش های داغ دیگری همراه خواهید کرد.”
وی ادامه می دهد: “ممکن است در ابتدا حس خوبی به نظر برسد که دیگران، شریک عاطفی سابق شما را مورد هجوم قرار دهند اما در بلند مدت نمی تواند راهکار مناسبی برای التیام درد شما باشد.”
بنابراین گوشی خود را کنار بگذارید و به یادداشت برداری شخصی برای خودتان بپردازید. این کار برای سلامت روان تان به مراتب بهتر است.
نگاهی در آینه به خود انداخته و خودتان را بهتر بشناسیددکتر وایناشتاین می گوید: “در اغلب موارد مراجعه به یک مشاور حرفه ای می تواند این روند را برای شما تسهیل کند. این جدایی می تواند فرصت مناسبی برای شناخت بهتر از خودتان باشد. این شناخت می تواند در برخوردهایی که با شریک عاطفی سابق تان داشته اید بیرون آید.”
بنابراین به دنبال یک مشاور خوب بگردید. خواهید دید که همه چیز به خوبی و به خودی خود پیش می رود.
چگونه عشق را فراموش کنیم؟
۱۰ راهکار برای فراموش کردن فردی که عاشقش بودهایدبسیاری از صاحبنظران از عشق به عنوان احساسی جادویی و اسرارآمیز یاد میکنند. رابطه عاشقانه تمام ابعاد روحی و فیزیکی انسان را درگیر میکند؛ مخصوصاً زمانی که این رابطه با شکست قرین شود. درست در همان زمان است که فرد عاشقپیشه با فشار روحی بسیاری مواجه میشود.
محققان طی مطالعات بسیاری دریافتند شکست عشقی ممکن است مسائل جدی مثل ایست قلبی را درپی داشته باشد. از جمله علائم بروز این اتفاق تلخ میتوان به بیخوابی، کاهش اشتها، افسردگی، بیانگیزگی و حتی تصمیم به خودکشی اشاره کرد. با این حال، روانشناسان معتقدند با رعایت نکاتی میتوان بر مشکلات ناشی از شکست عشقی فایق آمد.
حال، شاید از خود بپرسید آیا راهحلی برای فراموش کردن فرد مورد نظر وجود دارد؟ خبر خوش این است که با اقداماتی میتوان تجربه تلخ شکست عشقی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
فراموش نکنید شکست در رابطه عاشقانه جدا از درد روحی و فیزیکی که به فرد تحمیل میکند، میتواند زندگی بهتری را پیش روی او قرار دهد.
بسیاری از افراد بدون کوچکترین زحمتی اقدام به انتخاب شریک عشقی میکنند. قطع رابطه با شریک عشقی در چنین مواردی ممکن است فرصتهای بهتری را برای فرد به ارمغان آورد.
در ادامه راهحلهای پیشنهادی از سوی روانشناسان به منظور بهبودی از شکست عشقی معرفی شدهاند.
۱.به واقعی بودن عشق و احساستان واقف باشید.
درست است که رابطه ادامه پیدا نکرده است. اما این دلیل قانعکنندهای برای غیر واقعی و کاذب انگاشتن این احساس نیست. به یاد داشته باشید زندگی ادامه دارد و شما میتوانید رابطهای دیگر را آغاز کنید.
۲.این موضوع را بپذیرید که عشق و توانایی عاشق شدن، خود یک استعداد است.
عشق حتی اگر به درد و رنج ختم شود، کماکان موهبتی است که خدا به ما بخشیده است. با نگریستن به عشق و حتی شکست عشقی از چنین زاویهای، زمینه رشد روحی برای افراد فراهم میشود.
۳.این را قبول داشته باشید که افراد برای دلیلی وارد زندگیمان میشوند.
یک روانشناس میگوید: زندگی فرصتی است که تمام تجارب لازم را به منظور رشد و تحول ذهن و تعالی درونمان به ما میبخشد.
پس دلیلی ندارد از خاتمه رابطه عاشقانه به عنوان یک شکست یا اشتباه یاد کنیم.
۴.در زمان حال به سر ببرید.
تجدید خاطرات یا فکر کردن به تصمیماتی که در مورد خاتمه رابطه گرفتهاید، کار چندان معقولی به نظر نمیرسد.
نگران آینده نباشید و با خود نگویید: «آیا طرف با شخص دیگری آشنا شده یا آیا طرف با آن شخص احساس بهتری دارد؟»
این افکار را از ذهنتان خارج کنید. میتوانید از تکنیکهای تقویت و آرامش ذهن مثل تنفس عمیق و مدیتیشن استفاده کنید.
۵.احساسات منفی مثل خشم، تنفر و انتقامجویی را کنار بگذارید.
این احساسات بیش از آنکه به شما آرامش دهند، آثار منفی در شما باقی میگذارند. خشم در واقع ناراحتی و افسردگی را تشدید میکند و انگیزه لازم برای حرکت به سمت جلو را از شما میگیرد. بد نیست در این خصوص به جمله نافذ نلسون ماندلا اشاره کنیم: «تقویت حس دلخوری هنگام اتفاقات تلخ مثل آن است که سم بنوشیم و در عین حال امیدوار باشیم بر دشمنان غلبه کنیم»
بهتر است به جای اندیشیدن به انتقام با خود بگوییم: «او را میبخشم و آرامش را به خود باز میگردانم».
۶.از وابستگی پیشی بگیرید.
مدام در مورد رابطه از دست رفته گله نکنید و در گذشته به سر نبرید. مارک توین میگوید:«زمانی که جزو اولویتهای یک فرد نیستید، دلیلی ندارد او را در اولویتهای خود قرار دهید».
برای خودتان احترام قائل شوید و انرژی خود را صرف کسانی کنید که لایقتان هستند.
۷.از دیگران کمک بگیرید.
با دوستان صمیمی یا اعضای خانواده صحبت کنید و به آنان بگویید که به کمک عاطفیشان نیازمندید. اگر احساس کردید آنقدر افسرده شدهاید که ممکن است به خودکشی روی بیاورید، حتماً به کلینیک مراجعه کنید.
۸.بدانید شما فرد دوستداشتنی هستید.
اینکه رها شدهاید، دلیل قانعکنندهای برای آن نیست که ویژگیهای فردی و قابلیتهای خود را دست کم بگیرید. گاهی افراد لیاقت آن را ندارند که به ما آنطور که باید عشق بورزند. بنابراین مشکل از آنان است نه ما.
۹.علاقه به خود را تمرین کنید.
با رفتارهای نامطلوبی که خودآزاری محسوب میشوند، آشنا شوید و از آنها دوری کنید. جملهای معروف از بودا وجود دارد که میگوید:»خودتان را به اندازه هر فردی در این عالم دوست بدارید. لیاقت عشق و محبت خود را داشته باشید».
درگیر امور عادی زندگی شوید، به اندازه کافی استراحت کنید و از تغذیه صحیح و ورزش غافل نشوید. خود را گوشهگیر نکنید؛ این کار با شدت بیشتری شما را در فوج افسردگی فرو میبرد.
۱۰.قبول داشته باشید که این حالت روحی گذرا و موقتی است.
همواره به یاد داشته باشید که زمان به طور اعجابانگیزی مشکلتان را حل میکند؛ حتی اگر تصور اینکه دوباره بتوانید به کسی عشق بورزید، محال به نظر برسد.
زمان به شما ثابت خواهد کرد که انسان از انعطاف روحی بالایی برخوردار است.
در پایان بد نیست به جملهای جالب از “نیکلاس اسپارکس”، نویسنده آمریکایی اشاره کنیم که اینگونه بیان کرده است: «احساسی که میتواند قلب شما را بشکند، قابلیت ترمیم و بهبود آن را نیز دارد…»