تجربه کردن عشق واقعی
عشق نام یک کلمه مقدس هست که تا درک نکنی نمیتونی پیروز بشی در ادامه می خواهیم چند دقیقه ای با عشق صحبت کنیم .
واقعیت تلخ و تکاندهنده این هست که ما هرگز نمیدانیم چه وقت همه ی چیز تغییر میکند، مهلتها چه زمانی در منزل ما را میزنند، آیا لحظهای که هماکنون از دست میدهیم مهلت بزرگ زندگی نبوده و… تمام چیزهایی که به ما هدیه شده، روزی از ما پس گرفته خواهد شد و ما هرگز این راز بزرگ را کشف نخواهیم کرد که مهلت بعدی دور هست یا نزدیک.
حدود یک دهه پیش، کارگر یکی از معادن، در راه بازگشت به منزل تصادف کرد و جان خودرا از دست داد. در مراسم تدفین و خاکسپاری او عده زیادی شرکت کردند. اعضای خانواده، رفقا، آشنایان، همکاران، حتی مدیران و… همه ی از اخلاق موثر و رفتار پسندیده آن مرد سخن میگفتند.
یکی میگفت: «واقعاً انسانی دوستداشتنی بود. »دیگری حرف وی را تأیید میکرد و ادامه میداد «ما همه ی عاشق او بودیم» «آدم فوقالعادهای بود» هر کس چیزی میگفت که اشک آدم را در میآورد. اما از این متعجب بودم که چرا ما آدمها پیش از دست دادن یک عزیز زبان باز نمیکنیم و به او نمیگوییم «دوستت دارم» یا هرگز به خاطر بودنش از او تشکر و قدردانی نمیکنیم.
آن حادثه، زنگ هشداری شد برای من و شاید برای خیلی از آدمهای اطرافم و درس بزرگی گرفتیم. به من آموخت تا دیر نشده با دیگران حرف بزنم و از احساسم به آنها بگویم، با خودم هم حرف بزنم.
گاهی با خودم خلوت کنم و به خودم بگویم چه میزان خودم را دوست دارم و چه انسان مهم و باارزشی هستم! از عقاید و نگرشم با خودم حرف بزنم، از رویاها و آرزوهایم بگویم و خلاصه، هر چیزی را که دلم میخواهد، نزد خودم اعتراف کنم.
واقعیت تلخ و تکاندهنده این هست که ما هرگز نمیدانیم چه وقت همه ی چیز تغییر میکند، مهلتها چه زمانی در منزل ما را میزنند، آیا لحظهای که هماکنون از دست میدهیم مهلت بزرگ زندگی نبوده و… تمام چیزهایی که به ما هدیه شده، روزی از ما پس گرفته خواهد شد و ما هرگز این راز بزرگ را کشف نخواهیم کرد که مهلت بعدی دور هست یا نزدیک.
اجازه ندهیم این واقعیتهای به ظاهر تلخ و گزنده ما را افسرده کنند. بگذاریم حقایق زندگی ما رابه خود ما بیاورد تا از این به بعد، مهلتها را از دست ندهیم.
دوستت دارم!
عشق تا وقتی ظهور نکند و آثار و نتایج آن را نبینیم، شناخته نمیشود. پس اگر در زندگی عزیزی دارید که عاشقش هستید، همین امروز به او بگویید. اگر کسی را دوست دارید، به او نشان بدهید. قلبها بطور متداول با حرفهایی که نگفته مانده یا نادرست تعبیر شده، میشکنند و درمان قلب شکسته به مراتب دشوارتر از مواظبت پیش از آسیب هست. شاید فردایی در کار نباشد. امروز، روزی هست که میتوانید عشق خود رابه زبان بیاورید و شگفتی آن رابه وضوح ببینید!
متشکرم!
یک نفر تعریف میکرد، پدربزرگش برای تولد 17 سالگی او هدیه ای نخرید و یکی از تیشرت های خودش رابه او داد و گفت؛ چون تیشرت دیگر به دردش نمیخورده و از طرفی فکر میکند به او بیشتر می آید، آن رابه نوه اش هدیه داده.
آن فرد میگوید: «آن روز به اهمیت هدیه پی نبردم و تا حدی از کار پدربزرگم دلخور شدم,، بنابراین عمده که باید، از او تشکر نکردم. فقط یک لبخند خشک و خالی زدم، تیشرت را روی میز گذاشتم و سراغ هدیه های دیگر رفتم.
پدربزرگ، دو روزبعد با سکته قلبی از دنیا رفت و آن تیشرت، آخرین هدیه ای بود که او در تمام عمرش به کسی داده بود. حالا این حسرت همیشه در دل مرد جوان مانده که چرا آن روز به خاطر هدیه ای چنان گرانبها از پدربزرگش تشکر نکرده.
من انسان خوبی هستم!
انسان میتواند تقریباً یک هفته بدون آب، دوهفته بدون غذا و سالها بدون منزل دوام بیاورد، اما با تنهایی هرگز نمیتواند کنار بیاید. تنهایی بدترین درد و رنج انسان هست. بدترین و آزاردهندهترین نوع تنهایی وقتی هست که با خودتان راحت نیستید و هرگز هم نمیتوانید از خودتان فرار کنید. حقیقت این هست که یک دوست یا شریک زندگی میتواند زیبایی هایی زیادی به زندگی شما افزون کند، اما نمیتواند خلأیی راکه در شما هست، پر کند. شما به تنهایی مسؤول پر کردن این حفره خالی هستید. اگر وقتی تنها هستید، احساس ناامیدی میکنید و حالتان بد هست، نشانه خوبی نیست و معنایش این هست که قبل از هرچیز و هرکس باید روی روابط با خودتان کار کنید.
عشق واقعی
اگر در زندگی عزیزی دارید که عاشقش هستید، همین امروز به او بگویید
همیشه نمیتوانم پیروز شوم!
گناه تصمیم های اشتباه را گردن قسمت و سرنوشت نیندازید! اشتباهات خودرا بپذیرید. فراموش نکنید تمام افراد اشتباه میکنند. از این اشتباهات سنجیدن بیندوزید تا قدرتمند شوید. آگاهی به این که ما مسؤول اعمال و نگرشها و تصمیم های خود ما هستیم، نشان دهنده این هست که حق انتخاب داریم و برای تعویض سرنوشتمان، آزادیم. درست هست که حوادث قبل، احساسات و دیدگاه شما را شکل میدهد، اما تمام اینها تغییر میکند بهشرطی که بخواهید و مشتاق باشید همه ی چیز را از نو بسازید.
وقتش شده کار مثبتی انجام بدهم!
دفعه بعدی که از همه ی چیز شکایت دارید ودر حال گله از زمین و دوران هستید، لحظه ای دست نگه دارید! با خودتان صادق باشید و ببینید آیا واقعاً میخواهید وضعیت را تغییر دهید یا فقط دوست دارید ناله و شکایت کنید؟ گاه در پسِ هر گله و شکایت، این خواسته وجود دارد که میخواهید تغییر کنید و همه ی چیز را هم تغییر دهید. پس وضعیت و شرایط دشوار رابا نالهکردن، دشوارتر نکنید. با افکار مثبت، ایدهها و فعالیتهای تازه، موقعیت جدیدی خلق کنید.
من میتوانم!
خود مانع، برای متوقف کردن شما کافی نیست. آن چه شما را از ادامه راه باز میدارد، این باور هست که نمیتوانید از مانع عبور کنید. مشکل این نیست که چیزی کم دارید یا مشکلات شما بیش از اندازه هست. مشکل این هست که به جای کوشش، منتظر شرایط مفید و مهلت مناسبی میمانید که وجود ندارد. موفقیت هایی که در زندگی به دست می آید، نتیجه پذیرفتن واقعیت ها و رودررویی با آنهاست نه فکر و خیال های ما. برای عدمموفقیت هایتان بهانه نتراشید و فقط بر تمام دلایلی که چرا باید کاری را انجام دهید و چرا باید از مانعی عبور کرد، تمرکز کنید. دشواریها همیشه وجود دارد، اما فراموش نکنید همیشه راهی برای گذر از شرایط دشوار وجود دارد.
زندگی دیگران به خودشان ربط دارد!
با خودتان صادق باشید. شما نمیتوانید از تمام آدمهای دور و برتان پشتیبانی کنید. پس بیش از حد سرتان را در زندگی دیگران فرو نبرید ودر مشکلات آنها کنجکاوی نکنید. زندگی دیگران مال شما نیست که بخواهید با روشهای خودتان به مشکلات آنها رسیدگی کرده یا آنها را حل و فصل کنید. مطمئن باشید حتی آدمهایی که در شرایط دشوار به سر میبرند، تا از شما نخواسته اند، دوست ندارند در کارشان دخالت کنید.
من متاسفم!
در زندگی، وقتی تقاضای عذرخواهی طرف مقابل را رد می کنید، منتظر روزی باشید که او هم عذرخواهی شما را قبول نکند و غالباً این اتفاق میافتد چون دنیا صحنه واقعی عمل و تصویر العمل هست. عذرخواهی بهترین و آخرین راه برای پایان دادن به مشکلات هست. کسی که پیش از دیگران عذرخواهی میکند، قویتر هست و کسی که ابتدا پیشقدم میشود، انسان شادتری هست. به خاطر اشتباه عذرخواهی کرده و این را در رفتارتان هم نشان بدهید. وقتی از کسی عذر میخواهید، به چشمهایش نگاه کنید تا معنای واقعی احساس شما را درک کند.
من، تو را میبخشم!
رابطه ترک خوردهای که پیش از این با بخشش ترمیم شده، به مراتب قویتر از رابطه اولیه خواهد بود، اما همیشه این طور نیست. پس به خاطر داشته باشید بخشش الزاماًً برای جوشدادن رابطه مفید نیست و گاهی هم باید به یک رابطه ناسالم پایان داد. مضمون مهم همین هست. گاه یک رابطه کلاًً اشتباه هست و به هردو طرف یا یکی ازآنها آسیب جدی میزند. بنابراین به چنین رابطه ای پایان دهید و به جای بخشیدن طرف مقابل، خودتان را ببخشید. این کار بشما اجازه میدهد بر آینده، بدون گلاویز شدن با قبل تمرکز کنید. بدون بخشیدن خودتان هرگز نمیتوانید زخم ها را درمان کنید و جراحتهای رابطه معیوب تا مدتها شما را درگیر می کند ودر زندگی پیشرفت نخواهید کرد. آن چه در قبل اتفاق افتاده، فقط یک فصل از زندگی شماست.
زندگی همین حالا قشنگ هست!
حتماً شما هم آدم هایی را دیده اید که تمام روز رابه انتظار رسیدن ساعت پنج عصر می گذرانند. تمام هفته را منتظر جمعه میمثل و تمام سال رابه امید سال جدید سپری میکنند و گاه تمام عمرشان را در حسرت رسیدن به خوشبختی هدر میدهند. شما سعی کنید یکی ازآنها نباشید!
تمام عمرتان را منتظر نمانید، تا بالاخره یک روز به این نتیجه برسید که زندگی چه میزان زیباست و چه احساس خوبی دارید. زندگی مفید، درست در همین لحظهای هست که در آن هستید. همین لحظه ای که نباید آن رابه انتظار یک لحظه بهتر، هدر داد.