به گزارش مفدا؛ اختلال روانی، چه خفیف باشد چه وخیم، بر توانایی افراد در ارائه کارکردی مناسب تاثیر میگذارد. ممکن است آنها نتوانند به نحوی منسجم و مستدل فکر کنند، یا به روشنی چیزی را به خاطر آورند، از تخیل خود استفاده کنند یا عملکرد هیجانی خوبی داشته باشند. هدف رواندرمانی تنها رفع و رجوع این مشکلات نیست، بلکه رواندرمانی فرد را قادر میسازد تا از زمان ظرفیتها و تواناییهای خود استفاده کنند.
رواندرمانی به واسطه حصول خودشناسی و فهم از سوی بیمار، کار میکند. چنین فهمی در بستر رابطهای حرفهای با درمانگر به دست میآید. این فرآیند میتواند به لحاظ عاطفی دردناک باشد و درمانگر نه تنها باید فهم خوبی از خود داشته باشد، بلکه میبایست به لحاظ عاطفی قوی بوده و بتواند خشم بیمار را تاب آورد. یک درمانگر مجرب، درمان شخصی خود را کامل کرده است.
در پانزده سال اخیر، حرفه رواندرمانی گسترش حیرت انگیزی داشته و در جهان غرب، رشدی چندین و چند برابری را از سر گذرانده است. هر گاه فاجعهای طبیعی رخ میدهد، خدماتی مانند مشاوره در اختیار قربانیان قرار میگیرد. دورههای مشاوره، چه در دانشگاههای و چه در مؤسساتی که به منظور برگزاری چنین دورههایی سامان یافته اند، به وفور یافت میشوند. چنین رشد عظیمی در رواندرمانی و مشاوره، در پاسخ به یک نیاز رخ داده است. پاسخ به این تقاضا، در انبوه روز افزون روان شناسان و مشاوران نهفته است.
چرا درمان شکست میخورد؟
۱. شما نسبت به تغییر ذهنی مقاومت میکنید. قرار نیست درمان آسان باشد. اگر خواهان موفقیت درمانتان هستید، باید آماده پذیرش حقایقی بسیاردر مورد خودتان باشید. اگر درباره شیوهای که تا به حال زندگی خود را سپری کرده اید به چالش کشیده نشده اید، وقت آن رسیده که به فکر مراجعه به درمانگر دیگری باشید.
۲. درمانگر به قدر کافی مقتدر و قوی نیست یا خبر ندارد که شما درمان را به مخاطره میکشید. نمیشود از شما انتظار داشت قدیس باشید، به همین خاطر لازم است درمانگر احساساتی قوی را در شما بیدار کرده و ترس و بزدلی را به چالش بکشد.
درمانگری که به واسطه حمایت کننده بودن در عوض چالش گر بودن با بیمار تبانی میکند، درمانگر مناسبی نیست. ممکن است این امر در انتهای جلسه به احساس تهی بودن یا سکون بیانجامد. صورت دیگری از بی کفایتی مربوط به وقتی است که درمانگر، گفتههای بیمار را بدون فهم و به پرسش گرفتن معنای آنها، به او بازتاب میدهد. در این شرایط بیمار به فهم جدیدی نائل نشده یا چیزی درباره احساساتش نمیآموزد.
باید درهنگام انتخاب یک رواندرمانگر به نکات زیر توجه کرد:
۱. ویژگیهای بیرونی: آیا درمانگر وقت شناس است؟ آیا درک میکند که شما از تاخیر او متاثر میشوید؟ آیا در هنگام لغو جلسات، از پیش و به قدر کافی اطلاع میدهد؟ به عبارت دیگر، آیا درک میکند که رفتارش چه تاثیری بر شما میگذارد؟ آیا به نظر میرسد که به کار پیش رو اهمیت میدهد و از آن مراقبت میکند؟
۲. صلاحیتها و مدارج تحصیلی: آیا خود درمانگر تجربه رواندرمانی داشته است؟ آموزش او چه مدت طول کشیده است؟ آیا ضوابط علمی مستحکمی در آموزش او وجود داشته است؟ آیا برای حصول فهمی روان شناختی آموزش دیده است؟
لیلا کرمی روانشناس بالینی اداره مشاوره و سلامت روان دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی زنجان