«اسما ملکوتی» در خصوص اهمیت نامگذاری روزی به نام کودکان کار اظهار کرد: در تقویم جهانی روزی به نام «منع کار کودکان» داریم و همانگونه که این واژهها میگویند کودکانی که مجبور به کار هستند در دنیا روز به روز در حال افزایش هستند و اگر بخواهیم در مورد کودک کار صحبت کنیم چون کودکی که مجبور به کار کردن است و این کار کردن باعث اختلالهای رفتاری، ایجاد آسیب اجتماعی، دور شدن از محیط مدرسه، دور از بعد کودکی، در مخاطره قرار گرفتن سلامت جسمی و روانی و فیزیکی کودک و... خواهد شد لذا در مواجهه با کار اجباری کودکان، چنین روزی در جهان نامگذاری شده است.
وی افزود: اختصاص یک روز جهانی به این عنوان اهمیت موضوع را یادآوری میکند و میخواهد این را بفهماند که باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این اجبار به کار کردن کودکان را روز به روز کمتر کنیم و بستری فراهم کنیم که مجبور به کار کودکان و بهره کشی از آنها نباشیم.
این مددکار خانواده خاطر نشان کرد: متاسفانه خانوادهها و بعضاً دولتها به خاطر اینکه کودکان منبع درآمد ارزان قیمتی هستند و کارشان هم خوب است، از نیروی کار کودکان استفاده میکنند و این پدیده مافیاهایی دارد و به یک بهرهکشی اقتصادی تبدیل شده که خوشبختانه در سالهای اخیر NGO های مختلف در مقابله با آن به وجود آمده و دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در این راستا گامهای مهمی را برداشته و سعی دارد که کار کردن کودکان را کمتر و کمتر کند.
بیشتر کودکان کار ایلام در رده سنی بین ۷ سال تا ۱۲ سال هستند
ملکوتی در پاسخ به این سوال که کار کودک چه چیز را در وجود او از بین میبرد؟ عنوان کرد: این مبحث بسیار گستردهای است و احتیاج به بستر شناسی و بررسی شرایط گوناگون برای کار کردن یک کودک دارد. به عنوان مثال بعضی از کارهای کودکان ما در شهر ایلام یا در شهرهای کوچک با نظارت خود خانواده کودک انجام میشود و این در فرهنگ قدیم ما بوده که مثلاً پدر رفته سرکار و بچه را نیز با خودش برده است و توجیهش این بوده که فرزندش در آینده یک شغل و حرفه داشته باشد. الان هم کماکان این کار صورت میگیرد. وقتی پدر یا مادر در یادگیری یک حرفه همراه کودک هستند شاید از بعضی جهات دنیای کودک محدود شده و نتواند با کودکان هم سن و سال خود بازی کند اما او آسیبهای اجتماعی کودک کار در خیابان را صددرصد نخواهد داشت.
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی افزود: بحث ما در مورد کودکانی است که به اجبار وارد خیابان میشوند و حامی خاصی هم ندارند. صد درصد کودکانی که وارد خیابان میشوند با خطرات و مخاطرات خیابان روبرو هستند. آسیبهای اجتماعی که میتواند او را تحت تاثیر قرار دهد، مسائل فیزیکی که کودک با آن مواجه میشود، مسائل عاطفی که مثل همسالاننمی توانند تحصیل کنند و به خاطر کار از مدرسه دور می شوند و... باعث آسیبهای روانی و شخصیتی زیادی در کودک کار خواهد شد. این کودک به لحاظ اجتماعی مثل هم سن و سالان خود بزرگ نخواهد شد و برخوردهای جامعه با کودکان کار متاسفانه جالب نیست و در استان ما فرهنگ سازی نشده و تمام اینها باعث میشود بسیاری از مسائل و موارد مختلف برای کودک کار پیش بیاید.
ملکوتی گفت: به لحاظ روانی، عزت نفس، استقلال، شخصیت پذیریاش، هویت فردیاش، مهارتهایش و غیره کودک کار تحت تاثیر قرار میگیرد و از بُعد اجتماعی برای کودک مسائل جسمی زیادی مانند تعرضات جنسی در بعضی موارد و آسیبهای بدنی حین کار و غیره پیدا خواهد شد و چون با افراد بزرگسال در ارتباط است، افراد شرور در ارتباط با کودک قرار میگیرند و کودک را به سمت و سویی میبرند که مناسب سن و روحیات او نیست.
دغدغه و اضطراب دنیای کودکان کار را پر میکند
وی به محرومیتهایی که کودک کار با آن مواجه است و آثار این محرومیتها در آینده وی اشاره و عنوان کرد: برای کودکی که از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روحی و روانی درست پرورش پیدا نکند نمیتوان آینده خوبی پیش بینی کرد. این کودکان کار و خیابان به لحاظ تحصیلی در سطح پایین و ضعیفی قرار دارند و در بررسیها نشان داده شده که کار کردن از تحصیل برایشان پررنگتر است لذا آینده روشنی را نمیتوان برای این کودکان محروم شده از تحصیلات متصور شد. البته این موضوع هم نسبی است و ممکن است کودکان کاری باشند که در تحصیل نیز موفق شوند اما در بررسیهای روانشناسی که از کودک داریم بر اثر خلأهایی که در وجودشان ایجاد میشود قطعاً نمیتوانند آدمهای موفق و قابل قبولی در جامعه باشند.
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی گفت: دنیای کودک کار با کودکان دیگر تفاوت دارد. کودکی که مجبور به کار است خلأها و مشکلاتی در میان خانواده دارد. کودکان کار استان ایلام بیشتر از نوع بدسرپرست یا بیسرپرست هستند و یا به لحاظ مالی در سطح پایینی از جامعه قرار دارند. این مسائل باعث میشود که کودک برای کمک به خانواده از لحاظ اقتصادی وارد چرخه کار شود چون دغدغه و اضطراب کمک به خانواده را دارد و میخواهد یا حداقل به لحاظ مالی خود را تامین کند و یا کمک خرجی برای خانواده باشد. چنین کودکی با کودکان دیگری که در سطوح دیگری از رفاه قرار گرفته و با خانواده زندگی میکنند تفاوت دارند و دغدغه و اضطراب متاسفانه دنیای کودکان کار را پر میکند.
چرا کودکان کار را به حال خود رها کردیم؟
وی در خصوص علل رهاشدگی این کودکان در اجتماع افزود: این سوال نیازمند پیشینه شناسی موضوع است و باید در ابعاد مختلف بررسی بشود. شاید بر اساس تحقیقاتی که در دو سال اخیر در این حوزه داشتهام و با بررسی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، نظریههای روانشناسی و اینکه کودکان در چه سنی وارد چرخه کار شدند و... به صورت کلی بتوان گفت مسأله کودکان کار در سالهای اخیر برای روانشناسان بزرگ مطرح شد که نباید کار کنند. روانشناسان و جامعه شناسان در سالهای اخیر در پررنگ کردن این مسئله نقش داشتند. شاید آسیبهای جدی که به کودکان کار وارد شد و جامعه نیز شاهد آنها بود باعث پررنگتر شدن مسئله کودکان کار در جهان و ایران شد که همگی در جهتی حرکت کردند تا مشکلات را برای کودکان کار کمتر کنند و آنها را از محیط کار دور نگه دارند.
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی افزود: با این حال اما شاید به وجود آمدن مافیاهای بسیار بزرگی که بهره کشی اقتصادی اولین هدف آنها بوده و وارد دنیای کودکان شدند و آنها را مجبور به کار کردند، باعث شد گروهی در مقابل این ها قرار بگیرند و خیلی مسائل دیگر که باعث شد در زمانه ما کودکان کار به حال خود رها نشوند و تمام ارگانها، دولتها و NGOها سعی کنند کار کودک را به حداقل برسانند یا اینکه کار کودک وجود نداشته باشد هرچند به دلیل منافعی که برای گروهی دارد نمیتوان آن را صفر کرد و الزامی ایجاد کرد که هیچ کودک کاری وجود نداشته باشد. چنین چیزی نمیتواند عملی شود اما مواجهه با آن راهکارهای زیادی دارد و تدوین راهبردها و نشستهای متعدد میخواهد تا کار کودکان را به حداقل برسانیم و امیدواریم روزی شاهد آن باشیم که در هیچ جای جهان کودک کاری نداشته باشیم.
آیا جمعآوری کودکان کار منطقی است؟
ملکوتی در خصوص پیشنهاد جمع آوری کودکان کار از خیابان توضیح داد: اینکه بگوییم کودکان کار جمع بشوند و نگذاریم کار کنند این یک حالت اجبار است. وقتی کودکی که وارد جامعه شده و به دلایلی کار میکند و این کار کردن در وجود او نهادینه شده، کار کردن به یکی از اولویتهای اصلی او تبدیل شده و اگر این کودک را بخواهیم مجبور کنیم که کار نکند، شاید به لحاظ مشکلاتی که دارد مثلاً پدر ندارد یا مادری مریض دارد و غیره مجبور باشد برای تامین نیازها کار کند و برای او کار کردن مهم است و نمیشود آن را جمع کرد. کار کردن در وجود این کودک است و اگر کار نکند ممکن است به شکل دیگری نیاز مالی خود و خانوادهاش را تامین کند.
وی ادامه داد: در شهرهای بزرگ که این کودکان سرپرست ندارند یا بد سرپرست هستند احتمال دارد جمع شوند و در مراکز تربیتی پرورش پیدا کنند و به خیابان برای کار نروند اما در ذهن آنها آن خلأ وجود دارد که میخواستیم این کار را بکنیم اما نگذاشتند. به لحاظ روانشناختی این مسئله باعث بروز مشکلاتی برای کودک میشود. در استان ایلام خوشبختانه کودکان کار خانواده و سرپناه دارند و شب در خیابان نیستند.
ضرورت آموزش به کودک کار و خانوادهاش
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی با اشاره به تجربیات خود در مواجهه با کودکان کار اظهار کرد: در مراکزی که برای کاهش این آسیب فعالیت میکنند کودک کار باید به شکل کامل پشتیبانی مالی بشود که دنبال کار نرود اما تعدادی از آنها کار کردن در ذهن شان نهادینه شده است و برایشان اولویت و علاقه است و میخواهند کار را ادامه دهند. پس اگر بخواهیم کودک را از کار دور کنیم درستش این است که آنها و خانوادهشان از لحاظ ذهنی آموزش ببینند تا اگر از او خواستیم که کار نکند به لحاظ ذهنی و روانی این امر را بپذیرد و بدون اجبار و با تصمیم خودش کار کردن را رها کند. باید آموزش کودک کار و خانوادهاش به حدی برسد که کار نکردن را انتخاب کنند. بعضی از خانوادهها نیز گاهاً مشاهده شده که کودکان را با اجبار مشغول به کار میکنند و آموزش آنها را ضروری تلقی نمیکنند.
ملکوتی در پاسخ به این سوال که از نظر آموزشی چه کاری برای کودکان کار میتوان انجام داد، گفت: در این زمینه با اقداماتی چون برگزاری کلاسهای آموزشی، کلاسهای تقویتی و پیگیریهای تحصیلی، مراجعه به مدرسه و اعطای کمک هزینههای تحصیلی سعی میکنیم به کودکان کار کمک کنیم تا به لحاظ تحصیلی عقب نمانند. البته این برای بچههایی است که در مدرسه هستند و به لحاظ کار کردن در سطح پایینتری باشند. گروهی هم هستند که به لحاظ کار کردن، فرصت حضور در مدرسه را ندارند و در واقع بازمانده از تحصیل هستند که میتوان با آموزش و پرورش رایزنی و همکاری داشته باشیم که توسط مرکز ما مباحث آموزشی دانش آموزان پیگیری شود تا از مدرسه و آموزش دور نباشند.
خلأهای قانونی در برخورد با پدیده اجتماعی
وی گفت: یکی از خلأهای قانونی کودکان کار اتباع بیگانه در کشور هستند که چون شناسنامه و هویت ندارند، از لحاظ درمانی و آموزشی در تنگنا قرار میگیرند و خوشبختانه در استان ایلام، کمتر اتباع بیگانه داریم مگر به صورت محدود از کشور عراق. ولی استانهایی مثل تهران، اصفهان و مشهد که اتباغ افغانستانی آن زیاد است و روز به روز بیشتر هم میشوند با این مشکلات مواجهند. کودکان کار افغان این مشکل را دارند که هویت ندارند و برای تحصیل مشکل دارند. اگر ما این مشکل را حل کنیم باید قوانین متناسب با وضعیت آنها در نظر گرفته شود. یک خلأ قانونی دیگر اینکه بیشتر کودکان کار ما بدسرپرست هستند. پدران آنها یا متواری یا زندانی یا معتاد هستند و در محیط خانه نیستند که اگر برای این بچه ها مشکل مثلا درمانی پیش بیاید لااقل برای رضایت حضور داشته باشند. بنابراین اگر در قانون شرایط این دست از کودکان نیز لحاظ شود بهتر میتوان برای مشکلاتی که دارند کاری کرد.
کودکان کار ایلام در کدام دسته قرار میگیرند؟
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی خاطرنشان کرد: خوشبختانه کودکان کار در ایلام سر پناه دارند و پس از انجام کار به خانه برمیگردند اما گروه اندکی کودک کار و خیابان داریم که در مراکز دولتی نگهداری میشوند. چند موردی هم داریم که پدر در خیابان امرار و معاش میکند که معمولا دستفروشی دارند و بچهها نیز در کنار پدر یا همان کار را می کنند یا وزن میکشند. چند مورد هم دختران کار در ایلام داریم که اغلب مادر خانواده نان میپزد و دخترانشان کمک کار آنها هستند، یا اینکه مادر خیاط یا گلیم باف است و دختران کمکشان میکنند.
وی درخصوص برخی راهکارها جهت کمک به کودکان کار عنوان کرد آسیبهای جدی کودکان کار احتیاج به بررسی زمینههای به وجود آمدن آن توسط جامعه شناسان و روانشناسان متخصص دارد و برای رسیدن به راهکارهای عملی و درست این موضوع نیاز به هم اندیشی دارد تا خروجیهای مثبتی داشته باشد.
برای کودکان کار ایلام چه می توان کرد؟
ملکوتی افزود: یک راهکار تقویت کودکان کار و خانوادههای آنها از نظر آموزش است. آموزش درسی و آموزش مهارتهای زندگی مانند اخلاقی، فردی، شخصیتی و غیره تا از لحاظ روانی در سطحی قرار بگیرند که خود را کمتر از بقیه ندانند و اگر مجبور نیستند، کارکردن در اولویت اول آنها قرار نگیرد.
وی ادامه داد: حل کردن مسائل و مشکلات اقتصادی که این کودکان کار و خانوادههایشان با آن مواجهند نیز میتواند کمک موثری به کاهش پدیده کودکان کار کند که یکی از راه حلها توانمندسازی خانواده است.
این مددکار خانواده تاکید کرد: همکاری ارگانها و سازمانهای مربوطه مانند بهزیستی، استانداری، شهرداری، کمیته امداد، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، بیمه سلامت، دانشگاه علوم پزشکی، صدا و سیما و غیره با مراکز فعال در زمینه کودکان کار میتواند نقش مهمی داشته باشد و در ابعاد مختلفی مانند شناسایی کودکان کار، حمایتهای تحصیلی، مالی، معیشتی، آموزشی، درمانی و غیره کمک های زیادی به مراکزی مانند ما که به شکل تخصصی در این مسئله ورود کردهایم بکنند تا در راستای کاهش مشکلات کودکان کار خانوادههایشان قدمهای موثرتری برداریم.
انتهای پیام
وی افزود: اختصاص یک روز جهانی به این عنوان اهمیت موضوع را یادآوری میکند و میخواهد این را بفهماند که باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این اجبار به کار کردن کودکان را روز به روز کمتر کنیم و بستری فراهم کنیم که مجبور به کار کودکان و بهره کشی از آنها نباشیم.
این مددکار خانواده خاطر نشان کرد: متاسفانه خانوادهها و بعضاً دولتها به خاطر اینکه کودکان منبع درآمد ارزان قیمتی هستند و کارشان هم خوب است، از نیروی کار کودکان استفاده میکنند و این پدیده مافیاهایی دارد و به یک بهرهکشی اقتصادی تبدیل شده که خوشبختانه در سالهای اخیر NGO های مختلف در مقابله با آن به وجود آمده و دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در این راستا گامهای مهمی را برداشته و سعی دارد که کار کردن کودکان را کمتر و کمتر کند.
بیشتر کودکان کار ایلام در رده سنی بین ۷ سال تا ۱۲ سال هستند
ملکوتی در پاسخ به این سوال که کار کودک چه چیز را در وجود او از بین میبرد؟ عنوان کرد: این مبحث بسیار گستردهای است و احتیاج به بستر شناسی و بررسی شرایط گوناگون برای کار کردن یک کودک دارد. به عنوان مثال بعضی از کارهای کودکان ما در شهر ایلام یا در شهرهای کوچک با نظارت خود خانواده کودک انجام میشود و این در فرهنگ قدیم ما بوده که مثلاً پدر رفته سرکار و بچه را نیز با خودش برده است و توجیهش این بوده که فرزندش در آینده یک شغل و حرفه داشته باشد. الان هم کماکان این کار صورت میگیرد. وقتی پدر یا مادر در یادگیری یک حرفه همراه کودک هستند شاید از بعضی جهات دنیای کودک محدود شده و نتواند با کودکان هم سن و سال خود بازی کند اما او آسیبهای اجتماعی کودک کار در خیابان را صددرصد نخواهد داشت.
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی افزود: بحث ما در مورد کودکانی است که به اجبار وارد خیابان میشوند و حامی خاصی هم ندارند. صد درصد کودکانی که وارد خیابان میشوند با خطرات و مخاطرات خیابان روبرو هستند. آسیبهای اجتماعی که میتواند او را تحت تاثیر قرار دهد، مسائل فیزیکی که کودک با آن مواجه میشود، مسائل عاطفی که مثل همسالاننمی توانند تحصیل کنند و به خاطر کار از مدرسه دور می شوند و... باعث آسیبهای روانی و شخصیتی زیادی در کودک کار خواهد شد. این کودک به لحاظ اجتماعی مثل هم سن و سالان خود بزرگ نخواهد شد و برخوردهای جامعه با کودکان کار متاسفانه جالب نیست و در استان ما فرهنگ سازی نشده و تمام اینها باعث میشود بسیاری از مسائل و موارد مختلف برای کودک کار پیش بیاید.
ملکوتی گفت: به لحاظ روانی، عزت نفس، استقلال، شخصیت پذیریاش، هویت فردیاش، مهارتهایش و غیره کودک کار تحت تاثیر قرار میگیرد و از بُعد اجتماعی برای کودک مسائل جسمی زیادی مانند تعرضات جنسی در بعضی موارد و آسیبهای بدنی حین کار و غیره پیدا خواهد شد و چون با افراد بزرگسال در ارتباط است، افراد شرور در ارتباط با کودک قرار میگیرند و کودک را به سمت و سویی میبرند که مناسب سن و روحیات او نیست.
دغدغه و اضطراب دنیای کودکان کار را پر میکند
وی به محرومیتهایی که کودک کار با آن مواجه است و آثار این محرومیتها در آینده وی اشاره و عنوان کرد: برای کودکی که از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روحی و روانی درست پرورش پیدا نکند نمیتوان آینده خوبی پیش بینی کرد. این کودکان کار و خیابان به لحاظ تحصیلی در سطح پایین و ضعیفی قرار دارند و در بررسیها نشان داده شده که کار کردن از تحصیل برایشان پررنگتر است لذا آینده روشنی را نمیتوان برای این کودکان محروم شده از تحصیلات متصور شد. البته این موضوع هم نسبی است و ممکن است کودکان کاری باشند که در تحصیل نیز موفق شوند اما در بررسیهای روانشناسی که از کودک داریم بر اثر خلأهایی که در وجودشان ایجاد میشود قطعاً نمیتوانند آدمهای موفق و قابل قبولی در جامعه باشند.
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی گفت: دنیای کودک کار با کودکان دیگر تفاوت دارد. کودکی که مجبور به کار است خلأها و مشکلاتی در میان خانواده دارد. کودکان کار استان ایلام بیشتر از نوع بدسرپرست یا بیسرپرست هستند و یا به لحاظ مالی در سطح پایینی از جامعه قرار دارند. این مسائل باعث میشود که کودک برای کمک به خانواده از لحاظ اقتصادی وارد چرخه کار شود چون دغدغه و اضطراب کمک به خانواده را دارد و میخواهد یا حداقل به لحاظ مالی خود را تامین کند و یا کمک خرجی برای خانواده باشد. چنین کودکی با کودکان دیگری که در سطوح دیگری از رفاه قرار گرفته و با خانواده زندگی میکنند تفاوت دارند و دغدغه و اضطراب متاسفانه دنیای کودکان کار را پر میکند.
چرا کودکان کار را به حال خود رها کردیم؟
وی در خصوص علل رهاشدگی این کودکان در اجتماع افزود: این سوال نیازمند پیشینه شناسی موضوع است و باید در ابعاد مختلف بررسی بشود. شاید بر اساس تحقیقاتی که در دو سال اخیر در این حوزه داشتهام و با بررسی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، نظریههای روانشناسی و اینکه کودکان در چه سنی وارد چرخه کار شدند و... به صورت کلی بتوان گفت مسأله کودکان کار در سالهای اخیر برای روانشناسان بزرگ مطرح شد که نباید کار کنند. روانشناسان و جامعه شناسان در سالهای اخیر در پررنگ کردن این مسئله نقش داشتند. شاید آسیبهای جدی که به کودکان کار وارد شد و جامعه نیز شاهد آنها بود باعث پررنگتر شدن مسئله کودکان کار در جهان و ایران شد که همگی در جهتی حرکت کردند تا مشکلات را برای کودکان کار کمتر کنند و آنها را از محیط کار دور نگه دارند.
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی افزود: با این حال اما شاید به وجود آمدن مافیاهای بسیار بزرگی که بهره کشی اقتصادی اولین هدف آنها بوده و وارد دنیای کودکان شدند و آنها را مجبور به کار کردند، باعث شد گروهی در مقابل این ها قرار بگیرند و خیلی مسائل دیگر که باعث شد در زمانه ما کودکان کار به حال خود رها نشوند و تمام ارگانها، دولتها و NGOها سعی کنند کار کودک را به حداقل برسانند یا اینکه کار کودک وجود نداشته باشد هرچند به دلیل منافعی که برای گروهی دارد نمیتوان آن را صفر کرد و الزامی ایجاد کرد که هیچ کودک کاری وجود نداشته باشد. چنین چیزی نمیتواند عملی شود اما مواجهه با آن راهکارهای زیادی دارد و تدوین راهبردها و نشستهای متعدد میخواهد تا کار کودکان را به حداقل برسانیم و امیدواریم روزی شاهد آن باشیم که در هیچ جای جهان کودک کاری نداشته باشیم.
آیا جمعآوری کودکان کار منطقی است؟
ملکوتی در خصوص پیشنهاد جمع آوری کودکان کار از خیابان توضیح داد: اینکه بگوییم کودکان کار جمع بشوند و نگذاریم کار کنند این یک حالت اجبار است. وقتی کودکی که وارد جامعه شده و به دلایلی کار میکند و این کار کردن در وجود او نهادینه شده، کار کردن به یکی از اولویتهای اصلی او تبدیل شده و اگر این کودک را بخواهیم مجبور کنیم که کار نکند، شاید به لحاظ مشکلاتی که دارد مثلاً پدر ندارد یا مادری مریض دارد و غیره مجبور باشد برای تامین نیازها کار کند و برای او کار کردن مهم است و نمیشود آن را جمع کرد. کار کردن در وجود این کودک است و اگر کار نکند ممکن است به شکل دیگری نیاز مالی خود و خانوادهاش را تامین کند.
وی ادامه داد: در شهرهای بزرگ که این کودکان سرپرست ندارند یا بد سرپرست هستند احتمال دارد جمع شوند و در مراکز تربیتی پرورش پیدا کنند و به خیابان برای کار نروند اما در ذهن آنها آن خلأ وجود دارد که میخواستیم این کار را بکنیم اما نگذاشتند. به لحاظ روانشناختی این مسئله باعث بروز مشکلاتی برای کودک میشود. در استان ایلام خوشبختانه کودکان کار خانواده و سرپناه دارند و شب در خیابان نیستند.
ضرورت آموزش به کودک کار و خانوادهاش
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی با اشاره به تجربیات خود در مواجهه با کودکان کار اظهار کرد: در مراکزی که برای کاهش این آسیب فعالیت میکنند کودک کار باید به شکل کامل پشتیبانی مالی بشود که دنبال کار نرود اما تعدادی از آنها کار کردن در ذهن شان نهادینه شده است و برایشان اولویت و علاقه است و میخواهند کار را ادامه دهند. پس اگر بخواهیم کودک را از کار دور کنیم درستش این است که آنها و خانوادهشان از لحاظ ذهنی آموزش ببینند تا اگر از او خواستیم که کار نکند به لحاظ ذهنی و روانی این امر را بپذیرد و بدون اجبار و با تصمیم خودش کار کردن را رها کند. باید آموزش کودک کار و خانوادهاش به حدی برسد که کار نکردن را انتخاب کنند. بعضی از خانوادهها نیز گاهاً مشاهده شده که کودکان را با اجبار مشغول به کار میکنند و آموزش آنها را ضروری تلقی نمیکنند.
ملکوتی در پاسخ به این سوال که از نظر آموزشی چه کاری برای کودکان کار میتوان انجام داد، گفت: در این زمینه با اقداماتی چون برگزاری کلاسهای آموزشی، کلاسهای تقویتی و پیگیریهای تحصیلی، مراجعه به مدرسه و اعطای کمک هزینههای تحصیلی سعی میکنیم به کودکان کار کمک کنیم تا به لحاظ تحصیلی عقب نمانند. البته این برای بچههایی است که در مدرسه هستند و به لحاظ کار کردن در سطح پایینتری باشند. گروهی هم هستند که به لحاظ کار کردن، فرصت حضور در مدرسه را ندارند و در واقع بازمانده از تحصیل هستند که میتوان با آموزش و پرورش رایزنی و همکاری داشته باشیم که توسط مرکز ما مباحث آموزشی دانش آموزان پیگیری شود تا از مدرسه و آموزش دور نباشند.
خلأهای قانونی در برخورد با پدیده اجتماعی
وی گفت: یکی از خلأهای قانونی کودکان کار اتباع بیگانه در کشور هستند که چون شناسنامه و هویت ندارند، از لحاظ درمانی و آموزشی در تنگنا قرار میگیرند و خوشبختانه در استان ایلام، کمتر اتباع بیگانه داریم مگر به صورت محدود از کشور عراق. ولی استانهایی مثل تهران، اصفهان و مشهد که اتباغ افغانستانی آن زیاد است و روز به روز بیشتر هم میشوند با این مشکلات مواجهند. کودکان کار افغان این مشکل را دارند که هویت ندارند و برای تحصیل مشکل دارند. اگر ما این مشکل را حل کنیم باید قوانین متناسب با وضعیت آنها در نظر گرفته شود. یک خلأ قانونی دیگر اینکه بیشتر کودکان کار ما بدسرپرست هستند. پدران آنها یا متواری یا زندانی یا معتاد هستند و در محیط خانه نیستند که اگر برای این بچه ها مشکل مثلا درمانی پیش بیاید لااقل برای رضایت حضور داشته باشند. بنابراین اگر در قانون شرایط این دست از کودکان نیز لحاظ شود بهتر میتوان برای مشکلاتی که دارند کاری کرد.
کودکان کار ایلام در کدام دسته قرار میگیرند؟
مسئول مرکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده پرتو همدلی خاطرنشان کرد: خوشبختانه کودکان کار در ایلام سر پناه دارند و پس از انجام کار به خانه برمیگردند اما گروه اندکی کودک کار و خیابان داریم که در مراکز دولتی نگهداری میشوند. چند موردی هم داریم که پدر در خیابان امرار و معاش میکند که معمولا دستفروشی دارند و بچهها نیز در کنار پدر یا همان کار را می کنند یا وزن میکشند. چند مورد هم دختران کار در ایلام داریم که اغلب مادر خانواده نان میپزد و دخترانشان کمک کار آنها هستند، یا اینکه مادر خیاط یا گلیم باف است و دختران کمکشان میکنند.
وی درخصوص برخی راهکارها جهت کمک به کودکان کار عنوان کرد آسیبهای جدی کودکان کار احتیاج به بررسی زمینههای به وجود آمدن آن توسط جامعه شناسان و روانشناسان متخصص دارد و برای رسیدن به راهکارهای عملی و درست این موضوع نیاز به هم اندیشی دارد تا خروجیهای مثبتی داشته باشد.
برای کودکان کار ایلام چه می توان کرد؟
ملکوتی افزود: یک راهکار تقویت کودکان کار و خانوادههای آنها از نظر آموزش است. آموزش درسی و آموزش مهارتهای زندگی مانند اخلاقی، فردی، شخصیتی و غیره تا از لحاظ روانی در سطحی قرار بگیرند که خود را کمتر از بقیه ندانند و اگر مجبور نیستند، کارکردن در اولویت اول آنها قرار نگیرد.
وی ادامه داد: حل کردن مسائل و مشکلات اقتصادی که این کودکان کار و خانوادههایشان با آن مواجهند نیز میتواند کمک موثری به کاهش پدیده کودکان کار کند که یکی از راه حلها توانمندسازی خانواده است.
این مددکار خانواده تاکید کرد: همکاری ارگانها و سازمانهای مربوطه مانند بهزیستی، استانداری، شهرداری، کمیته امداد، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، بیمه سلامت، دانشگاه علوم پزشکی، صدا و سیما و غیره با مراکز فعال در زمینه کودکان کار میتواند نقش مهمی داشته باشد و در ابعاد مختلفی مانند شناسایی کودکان کار، حمایتهای تحصیلی، مالی، معیشتی، آموزشی، درمانی و غیره کمک های زیادی به مراکزی مانند ما که به شکل تخصصی در این مسئله ورود کردهایم بکنند تا در راستای کاهش مشکلات کودکان کار خانوادههایشان قدمهای موثرتری برداریم.
انتهای پیام