بسیاری از آنها مقادیر گزافی پول صرف دانشگاه کردهاند، خوشگذرانی با عزیزانشان را فدای کارشان کردهاند و زمان زیادی از وقتشان را به این کار اختصاص دادهاند؛ بنابراین احتمال اینکه از همین ابتدای کار دچار فرسودگی شغلی شده باشند وجود دارد، در صورتی که حالا وقت آنست که با اشتیاق و هیجان کارشان را آغاز کنند.
مطالعات جدید نشان داده است سلامت روانِ کارآموزان سال اول رشتهی پزشکی با خطرات جدی مواجه است. چالشهای کارآموزی سال اول
مَت گلوُویاک مشاور حرفهای متخصص در اعتیاد، بهبودی، افسردگی، اضطراب و سلامت روان متخصصان پزشکی میگوید: «اینکه دورهی کارآموزی دورهی استرسزا و وقتگیری هست یا نه به خیلی چیزها بستگی داره. اگه این تجربه طبق انتظار یا استاندارد پیش نره ممکنه دانشجو حس کنه بیاعتباره یا کل تجربهش ناموفق بوده.
وقتی این تجربه به شدت استرسزا و وقتگیر میشه، شخص دچار فرسودگی میشه. از دیدگاه فیزیولوژیکی، دانشجویانِ این دوره خواب درستی ندارن، زیاد ورزش نمیکنن، کمتر غذا میخورن یا غذاهای ناسالم میخورن و از دیدگاه احساسی، حس ناامیدی، خستگی، فرسودگی، اضطراب یا افسردگی میکنن.»
به عقیدهی وَنِسا داونینگ، روانشناس و مربی اجرایی حوزهی پزشکی، همهگیری کووید-۱۹ مسائل سلامت روان را تشدید کرده است. محققان تیمهای دانشگاه میشیگان در دو مطالعهی اخیر که در مجلهی انجمن پزشکی آمریکا (JAMA) منتشر شد به این موضوع پرداختند و به طور ویژه به سلامت روان کارآموزان (یا انترنهای) سال اول پرداختند.
نخستین مطالعه از سوی JAMA Surgery به بررسی شیوع و دامنهی افسردگی میان کارآموزان سال اول پرداخت. محققان دریافتند احتمال ابتلا به افسردگیِ کارآموزان جراحی در قیاس با پزشکان رشتههای دیگر بیشتر است. کارآموزان جراحی تنها گروهِ کارآموازنِ سال اول نبودند که سطوح بالاتر افسردگی داشتند.
گلوُویاک میگوید: «این نگرانی وجود داره که تجربههای غیراخلاقی و تبعیضآمیزی که برخی از این کارآموزها دارن باعث بشه بخاطرش به جای جدیدی منتقل بشن و این یعنی باید از اول شروع کنن و طبیعیه که حسِ عقب افتادن بهشون دست بده.»
چگونه خطراتی که سلامت روان کارآموزان پزشکی را تهدید میکند کم کنیم
متاسفانه بخش بزرگی از مسئولیتِ بهتر کردنِ سلامت روانِ کارآموزها به جای کارفرمایان بر عهدهی خود این افراد است. با وجود منابع و زمان بسیار کم، بهتر کردن سلامت روان غیرممکن به نظر میرسد و این حقیقت بر استرسی که آنها هماکنون دارند میافزاید.
زوبولر میگوید: «سازمانهای بهداشت و درمان باید مسئولیتِ وابستگیهای متقابل انسانی ما رو بپذیرن و تغییرات سیستماتیکی رو از بالا به پایین در شاخصهای ساختاری و اجتماعی سلامت برای هر کسی که با سیستم اونا تعامل داره ایجاد کنن.»
گلوویاک عقیده دارد برای رسیدن به این هدف، ضروریست سرپرستی هیئت علمی سلامت دانشجویان را تضمین کند: «چنین اقدامی مکان امنی رو برای دانشجویان فراهم میکنه تا بتونن دربارهی هرگونه نگرانی که دارن صحبت کنن و از حمایتهای لازم برخوردار بشن. با توجه به سطح رشد، تجربه و در دسترس بودن دانشجویان، بار کاری باید واقعبینانه باشه. نظارت باید دائمی باشه. ورای هرگونه ملاحظهای در خصوص خودِ کار، تضمین حمایت عاطفی در حد عملی و ضروری به وضعیت این دانشجویان کمک میکنه. اگه یک انترن با چالش روبهرو شده، باید بتونه در یک فضای امن درباره ش صحبت کنه و کمک دریافت کنه.»
گزینهی فضای امن و دردسترس با وجود گرایشِ انترنها به ساعات طولانی کار بعید به نظر میرسد، چون آنها دیگر وقتی برای درخواست کمک ندارند. بنا به یافتههای تیم مطالعاتی تنها ۲۶.۵ درصدِ انترنهایی که شروع به تجربهی افسردگی کردهاند به دنبال تامین سلامت روان خود هستند.
به گفتهی دکتر وَنِسا داونینگ: «اگه اونا نیاز پیدا کنن واسهی چند هفته مرخصی بگیرن تا خودشون رو درمان کنن، ممکنه مجبور بشن کل اون سال آموزشی رو از اول تکرار کنن. سازمانها نیاز دارن هر کاری از دستشون برمیاد برای ایجاد چیزی شبیه دکمههای کمک انجام بدن تا کارآموزها در صورت نیاز به کمک اون دکمه رو فشار بدن و به پشتیبانی وصل بشن. سازمانها باید این پیام رو ارسال کنن که کمک خواستن در صورت نیاز نشونهی ضعف نیست.»