بنا ب رهمین گزارش از میگنا رسانه سلامت روان کشور در پیشگفتار این کتاب آمده است :منصفانه است که بگوییم درمان شناختی رفتاری (سیبیتی) یا cognitive behavioral therapy در طول بیستوپنج سال گذشته تحول عظیمی را تجربه کرده است. این تحول از طریق نوآوریها و گسترش کاربرد سیبیتی به اختلالاتی در بیرون از حوزه اعتبار اولیهاش به وجود آمده است.
سیبیتی در آغاز به درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب محدود بود. اصلاحات دیگر، مانند تمرکز بر نقاط قوت مراجع و ایجاد تعادل در پذیرش وضعیت موجود مراجع و همزمان تغییر او، پاسخی به چالشهای مدلهای درمانی دیگر بود. با وجود این میزان پیشرفت در این حوزه، بازگشت به عناصر اساسی این رویکرد بهگونهای که از گرایشها و کاربردهای خاص دور باشد، برای بیشتر درمانگران دشوار است.
کارآموزان علاقهمند به یادگیری شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی اغلب با من تماس میگیرند؛ وقتی از آنها در مورد تاریخچه سیبیتی میپرسم، میگویند بد نیست کمی سیبیتی میدانند چون خیلی به آن نیاز ندارند. به گمانم چون آنها به مداخلات جالبتر و هیجاننگیزتر مشتاق هستند اصول سیبیتی را نادیده میگیرند. آنها از پاسخ من متعجب میشوند که اغلب برخلاف خواستههای آنها تأکید میکنم: کسی نمیتواند در یادگیری انواع جدید سیبیتی پیشرفت کند مگر اینکه مدل پایه را خیلی خوب درک کرده باشد.
کتاب سیبیتی به زبان ساده کاری غبطهانگیز است؛ زیرا بنیانهای بالینی عملگرایانه و مبتنی بر مهارت را در نظریه و کاربست دنبال میکند. نینا ژوزفوویتز و دیوید میران پس از دو دهه فعالیت بهعنوان درمانگر، معلم، ناظر و مدرس دانشگاهی، این کتاب را نوشتهاند که در نوع خود بهترین راهنمای موردپسند کارآموزان، استادان و حرفهایها است؛ زیرا بینشهای ارزشمندی را در مورد زیرساختهای سیبیتی ارائه میدهد.
بهعنوانمثال، تصمیم برای نوشتن این کتاب با ساختاری که یک جلسه درمانی واقعی را انسجام میبخشد، بسیار نوآورانه است. در این ساختار دستور جلسه تنظیم میشود؛ در هر جلسه تکلیف واگذار میشود؛ تکلیف در ابتدای جلسه بعد مرور میشود و به آموزش مهارتهای خاصی میپردازد. درنتیجه، ما سیبیتی را در بهترین حالت خود میبینیم. کتاب بهجای اینکه اطلاعات سیبیتی را به شیوهای صرفاً نظری ارائه کند، آن را به زبان ساده ارائه میکند تا دانشجویان و کارآموزان از طریق فعالیت به یادگیری بپردازند.
نینا و دیوید بهدرستی استدلال میکنند که خواننده تنها از طریق غوطهور شدن تجربی در اصول و مداخلات سیبیتی میتواند ارزش فعالیت خود را بیشینه کند. خواننده میتواند موارد بیشتری را از طریق انجام تکالیف و نظارت ناظر بر عملکرد خود یا حتی عدم انجام آن، یا از طریق برنامهریزی فعالیت در یک روز معمولی بیاموزد و توجه کند که آیا زندگی اجازه میدهد یادگیری او به شکلی از پیش تعیینشده انجام شود.
به نظر من، همین رویکرد است که سیبیتی به زبان ساده را از کتابهای دیگری متمایز میکند که به موضوعی مشابه میپردازند. همچنین، کتاب نشان میدهد که اکتشاف هدایتشده بهعنوان یکی از سازههای سیبیتی چگونه میتواند بر تمام جنبههای درمان، چه در درون و چه بیرون از جلسه تأثیر بگذارد. خوانندگانی که این کتاب را به این شیوه تجربه کنند و با آن کار کنند، ناامید نخواهند شد.
کتاب سیبیتی به زبان ساده به بخشهایی منطبق با مراحل مختلف درمان سیبیتی تقسیم میشود و بر اصول مهم جمعبندی مراجع و ارزیابی مداوم تأکید میکند تا اطمینان حاصل شود که از مناسبترین فنون استفاده میشود. فصلهای نخست کتاب روی شناسایی مشکلات و نقاط قوت مراجع و همچنین تعیین اهداف درمانی تمرکز دارد. سپس خواننده به سمت تجربه موقعیتهای هیجانانگیز حرکت میکند که به مراجع کمک میکند از طریق مشاهده تأثیر متقابل افکار، احساسات، حسها بدنی و رفتار، به تنظیم آنها بپردازد.
در ادامه، رویکرد حل مسئله و برنامههای عملی، همراه با کاربرد خاص فن مواجهه کردن / قرار دادن در معرض و رویکرد فعالسازی رفتاری دنبال میشود. در پایان کتاب تمرینهای نوشتنی زیادی در دسترس خواننده قرار میگیرد و نمونههای تصویری و تعاملی متعدد در درگاه اینترنتی تضمین میکند که خواننده با فرآیند درگیر خواهد شد؛ همچنین از این مداخلات تجربی برای بهبود بهزیستی روانشناختی مراجعین استفاده خواهد کرد. این شیوهی یادگیری برای هر کتابی عالی است اما سیبیتی به زبان ساده آن را به سبکی مثالزدنی انجام داده است.