دلیل اینکه گاهی خیلی روی خودمان تمرکز میکنیم این است که فکر میکنیم اگر این کار را نکنیم به چیزی که میخواهیم نمیرسیم.
در حالیکه ما در برآورده شدن نیازهایمان به یکدیگر وابسته هستیم و کسی که فقط برای خدمت به خودش تلاش کند تنها خواهد ماند. در واقع خودبینی افراد را از هم دور میکند و موجب میشود به جای لذت بردن از دوستیهای بیقید و شرط، به این فکر کنیم که دیگران چه کاری میتوانند برایمان انجام دهند.
خودبینی حتی موجب میشود در حالیکه در تلاش برای برآورده کردن نیازهای خود هستیم، دیگران را آزار میدهیم.
با نگاهی به سازمانهایی که کمترین توجه را به کارکنان خود دارند و حداکثر بازده را انتظار دارند، یا روابطی که یک طرفه است خواهید دید که این افراد تنها روی خود متمرکز بوده و سایرین را قربانی میکنند.
انگیزه توقف تمرکز روی خود این است که هر چه بیشتر این کار را انجام دهید، در واقع کمتر به دست خواهید آورد.
مطالعات نشان میدهند افرادی که در استفاده از کلمات خود ارجاعی مانند «من و خودم» به عنوان شاخصی از توجه متمرکز بر خود استفاده میکنند بیشتر در معرض افسردگی و اضطراب هستند که ممکن است به علت فقدان همدلی و عدم درک حالات عاطفی دیگران باشد.
البته تمرکز بیش از حد بر دیگران نیز میتواند منجر به فرسودگی و خستگی شود. پس بهتر است ترکیبی از هر دو استراتژی را دنبال کنیم.
در مطالعهای ۲۶۳ شرکتکننده روزانه به مدت ده روز دستورالعملهایی دریافت کردند تا یکی از سه فعالیت را انجام دهند؛ یک گروه به انجام کارهای اخلاقی (مانند صدقهدادن یا کمک به دیگران)، گروهی برای فکرکردن به افکار اخلاقی (مانند فکرکردن به چیزهای خوب در مورد دیگران یا امید به موفقیت دیگران) و گروهی برای انجام کاری برای خود (مانند استراحت یا پذیرایی از خود با یک وعده غذایی خوب) و هر شب نظرسنجیهایی را درباره شادی، رضایت از زندگی، احساسشان به زندگی و میزان ارتباطشان با دیگران ثبت کنند. در ده روز بعدی هیچ کاری انجام ندهند
سپس محققان پاسخهای افراد را در روزهایی که درگیر این تمرینها بودند با روزهایی که انجام نمیدادند مقایسه کردند و دریافتند که هر سه تمرین باعث شده آنها در روزهای تمرین شادی و رضایت بیشتری از زندگی و صمیمیت با دیگران را گزارش کنند. اما برخی از اعمال مزایای خاصی داشتند. انجام اعمال اخلاقی و تفکر اخلاقی باعث شد که آنها در آن روز احساس همدلی و سپاسگزاری بیشتری داشته باشند و انجام اعمال اخلاقی به تنهایی باعث شد که افراد کمتر خشمگین و منزوی شوند، کنترل بیشتری بر خود داشته و در زندگی هدفمندتر شوند.
نتیجه اینکه فعالیتهای متمرکز بر دیگران و فعالیتهای متمرکز بر خود، هر دو میتوانند سطح بهزیستی ما را افزایش دهند؛ اعمال متمرکز بر دیگران، حس سعادت بشری را تقویت کرده و نوعی بهزیستی که از هدف و معنا ناشی میشود را تقویت میکند و رفتارهای متمرکز بر خود، حس لذتجویانه (احساس شادی و لذت) را برای ما به ارمغان میآورد