در قدم اول معنای چنین گویهای این است که تغییر در بیرون از شما رخ نمیدهد. بسیاری از مردم سالها و بلکه تمام عمر خود در این تصور اشتباه میمانند که اگر قرار است در زندگی عاطفی، تحصیلی، شغلی و... آنها تغییر و جهشی رخ بدهد باید منتظر «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» باشند. معمولاً برای ما راحت است که برای نرسیدنها نیز سراغ سرزنش دیگری برویم. اگر زندگی مشترکمان موفق نیست همسرم مقصر است، اگر زندگی شغلی خوبی ندارم رئیس یا همکارانم مقصرند، اگر حال روحی خوبی ندارم باز هم دیگران یا دیگری مقصر است و این فهرست ادامه پیدا میکند. در حالیکه برای درمان افسردگی، اضطراب و... قدم پیش گذاشتهایم اما گاهی همه چیزی که در اتاق درمان رخ میدهد گلایه از دیگران و موانعی خارج از درون خودمان میشود... این راه به هیچستان میرود چون تنها واقعیت مسلم این است که تغییر در دیگری خارج از اراده و کنترل ماست؛ هر چند بدون تردید تلاشهای ما برای تغییر در خودمان روی دیگری اثر میگذارد همانطور که ماندن و در جا زدن در مشکلاتمان و مدام متهم کردن دیگران نیز بر نگرش اطرافیانمان تأثیرگذار است. پس در قدم اول برای اصلاح مسیری در زندگی تان باید خود را متوجه «خود» کنید!
اما قدم دوم؛ آلبرت انیشتین گفته است: به هنگام رویارویی با مشکلات نمیتوانیم از همان سطح تفکری که آن مشکلات را به وجود آوردیم آنها را حل کنیم.
اگر شما دنبال تغییری در زندگی تان، در روابطتان و... هستید به معنای این است که از آن ناخشنود هستید و به دنبال آن «تغییر» را هدفگذاری کرده اید. اما چرا ناخشنودی ایجاد شده است؟ بیشتر مردم طالب راه حلهای فوری هستند که یک شبه بتواند زندگی آنها را متحول کند و این همان کاری است که بسیاری از کتابهای تبلیغاتی و انگیزشی و یا افرادی در فضاهای مجازی انجام میدهند و به انگیزههای روانی مانند انگیزههایی که آدمها را به دنبال خرید یک کالای لوکس میکشاند نگاه میکنند. در حالیکه انگیزههای روانی از جمله انگیزههای تغییر در پشت خود چالشها و مشکلاتی را به رخ میکشد. درک آنها برای عبور از آن چالشها برای تغییر ضروری است. روابط فوری اصلاح نمیشود، موفقیت یکشبه به دست نمیآید، تحولی که یک شبه بخواهد محقق شود فقط درد قبلی را مزمنتر میکند.
فریب نخورید چرا که واقعیت این است که تغییرات فوری با ذات طبیعت نیز ناسازگار است و هر چه با ذات طبیعت ناسازگار باشد خود بر دشواری مسیر میافزاید. وقتی ما یک دانهای را در زمین میکاریم نمیتوان انتظار داشت که فردا تبدیل به یک درخت شود یا حتی جوانه بزند. آن بذر نیاز به آب و نور دارد، نیاز به مراقبت و زمان دارد تا زمان جوانه زدن و محصول دادنش برسد. حالا سؤال این است که چقدر صبورید؟ این قدم سوم است. تغییر جز از مسیر صبوری نمیگذرد.
چقدر برای ساختن تاب و توان عبور زمان را دارید؟ و شاید در انتها باید به قدم چهارم و تاب آوردن رنج تغییر اشاره کرد. بله تغییر رنج دارد چرا که در بدیهیترین شکل ممکن روال عادتهای قدیمی شما را بههم میزند. تغییر ضد چیزی است که تا به حال به تکرار آن خو گرفته اید. همین میتواند روان شما را علیه تان کند و شما از قبل باید در مسیر خودآگاهی رنجهای تغییر قرار گرفته باشید. این رنج فراتر از رنجی است که باید در مسیر تغییر به جان بخرید. در مجالی دیگر درباره اینکه چرا تغییر رنج به همراه دارد سخن خواهم گفت.
اما قدم دوم؛ آلبرت انیشتین گفته است: به هنگام رویارویی با مشکلات نمیتوانیم از همان سطح تفکری که آن مشکلات را به وجود آوردیم آنها را حل کنیم.
اگر شما دنبال تغییری در زندگی تان، در روابطتان و... هستید به معنای این است که از آن ناخشنود هستید و به دنبال آن «تغییر» را هدفگذاری کرده اید. اما چرا ناخشنودی ایجاد شده است؟ بیشتر مردم طالب راه حلهای فوری هستند که یک شبه بتواند زندگی آنها را متحول کند و این همان کاری است که بسیاری از کتابهای تبلیغاتی و انگیزشی و یا افرادی در فضاهای مجازی انجام میدهند و به انگیزههای روانی مانند انگیزههایی که آدمها را به دنبال خرید یک کالای لوکس میکشاند نگاه میکنند. در حالیکه انگیزههای روانی از جمله انگیزههای تغییر در پشت خود چالشها و مشکلاتی را به رخ میکشد. درک آنها برای عبور از آن چالشها برای تغییر ضروری است. روابط فوری اصلاح نمیشود، موفقیت یکشبه به دست نمیآید، تحولی که یک شبه بخواهد محقق شود فقط درد قبلی را مزمنتر میکند.
فریب نخورید چرا که واقعیت این است که تغییرات فوری با ذات طبیعت نیز ناسازگار است و هر چه با ذات طبیعت ناسازگار باشد خود بر دشواری مسیر میافزاید. وقتی ما یک دانهای را در زمین میکاریم نمیتوان انتظار داشت که فردا تبدیل به یک درخت شود یا حتی جوانه بزند. آن بذر نیاز به آب و نور دارد، نیاز به مراقبت و زمان دارد تا زمان جوانه زدن و محصول دادنش برسد. حالا سؤال این است که چقدر صبورید؟ این قدم سوم است. تغییر جز از مسیر صبوری نمیگذرد.
چقدر برای ساختن تاب و توان عبور زمان را دارید؟ و شاید در انتها باید به قدم چهارم و تاب آوردن رنج تغییر اشاره کرد. بله تغییر رنج دارد چرا که در بدیهیترین شکل ممکن روال عادتهای قدیمی شما را بههم میزند. تغییر ضد چیزی است که تا به حال به تکرار آن خو گرفته اید. همین میتواند روان شما را علیه تان کند و شما از قبل باید در مسیر خودآگاهی رنجهای تغییر قرار گرفته باشید. این رنج فراتر از رنجی است که باید در مسیر تغییر به جان بخرید. در مجالی دیگر درباره اینکه چرا تغییر رنج به همراه دارد سخن خواهم گفت.
آزاده سهرابی -روانشناس
روزنامه ایران
روزنامه ایران