به بهانه هفته بهداشت روان قصد داریم به این موضوع بپردازیم که چرا افراد مختلف از مراجعه به روانشناس و درمان فراری هستند. با ما همراه باشید.
دلایل مراجعه نکردن برخی از مردم به روانشناس و روانپزشک
متاسفانه طبق آمار رسمی که در کشور منتشر شده است، درصد زیادی از مردم تا به حال به روانشناس و مشاور مراجعه نکردهاند و در پاسخ به این موضوع که چرا تا به حال مشاورهای دریافت نکردهاید، پاسخ میدهند که "نیازی به مشاوره نداشتیم و خودمان میدانیم که چگونه مسائل زندگی را حل کنیم."
اجازه بدهید در همین قسمت از یادداشت به شما بگویم که: هر انسانی در هر مرحله از زندگی خود نیاز به یک مشاور و روانشناس پیدا میکند. چرا که باید آموزش ببیند چگونه نگاه آگاهانه و منطقی به زندگی خود داشته باشد. اما به راستی چرا برخی از افراد مخصوصاً در جامعه کنونی ما این موضوع را درک نمی کنند؟
مگه من روانیم؟
بی شک برای شما هم پیش آمده که به یکی از دوستان، همکاران یا اعضای خانواده خود بگویید که به مشاوره و روانشناس مراجعه کند و در پاسخ به شما بگوید: مگر من روانی هستم؟ این فرض که فقط افراد روانی یا روان پریش به مشاور و روانشناس حتی روانپزشک مراجعه میکنند، موضوعیست که کوته فکران درگیر آن هستند. روانی بودن برچسب اشتباهی است که به افراد یک جامعه زده میشود و ترس از همین برچسبهاست که برخی به دنبال درمان خود نمیروند و در آخر به خودکشی میرسند.
چشمم زدن، برام طلسم و جادو نوشتن
جهل و خرافه گرایی دو عنوان بسیار دردناکی هستند که امروزه افراد زیادی درگیر آن هستند. چنین افرادی هیچ گاه نمیگویند که فلان اشتباه را کردم که این مشکل اساسی پیش آمد بلکه میگویند: دیدی چشمم زدند؟ یا این تفکر را ندارند که اگر هر روز رابطه زناشویی که در آن هستند، بدتر و بدتر میشود، دلیلش رفتار خود فرد یا شریک زندگی اوست. میگویند: برای ما طلسم و جادو نوشتند. در نتیجه به جای اینکه به روانشناس و مشاور مراجعه کنند، پیش فالگیر و رمال میروند و خدا میداند که با این کار چه بار روانی شدیدی به آنها وارد میشود.
نمیخوام قرص بخورم و همش بخوابم!
اجازه دهید در این قسمت توضیحی دهم و این تفکر غلط را برای همیشه برطرف کنم. هیچ روانشناس و مشاوری اجازه تجویز دارو به شما را ندارد و فقط روانپزشک است که به شما دارو تجویز میکند. شما برای درمان مشکلات خود ابتدا باید به مشاور و روانشناس مراجعه کنید که درمان شما در این مرحله بالینی خواهد بود. شما فقط از طریق صحبت و تمرین جلسات خود را سپری خواهید کرد و اگر مشاور تشخیص دهد که نیاز به دارو دارید، شما را به روانپزشک ارجاع خواهد داد. این را هم اضافه کنم که اگر در مراحل ابتدایی، درمان را آغاز کنید نیازی به مصرف دارو نخواهید داشت. در ضمن بیشتر داروهای اعصاب خواب آور نیستند. پس نگران این موضوع نباشید.
رفتم ولی فایده نداشت!
درمان مشکلات روانی زمانبَر است. چرا که تمامی طرحوارههای ذهنی ما ریشه در کودکی دارند و ما با آنها خو گرفته و بزرگ شدهایم. کاملاً مشخص است که یک شبه رفتار هیچ انسانی عوض نخواهد شد. پس شما برای درمان نیاز به زمان دارید. برخی از افراد در میانه درمان ناامید میشوند و یکباره مشاورههای خود را قطع میکنند. متاسفانه فشار روانی که این افراد تحمل میکنند، بسیار شدیدتر از زمانی است که درمان را آغاز نکرده بودند. این افراد در این مرحله با طرحوارههای روانی خود آشنا شدهاند و اینکه نمیتوانند آنها را حل کنند خود معضل بزرگیست که در آن گرفتار میشوند.
من اصلا مشکلی ندارم!
تا به حال کسی را دیدهاید که اختلال شدید دارد، اما وقتی با او صحبت میکنید در جواب میگوید" من اصلا مشکلی ندارم؟" باید بگوییم که این دسته از افراد واقعا خطرناک هستند چرا که مشکل روانی خود را به شدت انکار میکنند. این گونه اشخاص به دو دلیل دست به انکار میزنند:
- اعتماد به نفس کاذب
- میدانند که با بقیه متفاوت هستند اما نمیخواهند اقدامی کنند چون از شرایط زندگی خود راضی هستند.
گروه نخست که درگیر اعتماد به نفس کاذب هستند، معمولاً این اعتماد به نفس از عدم موفقیت در زندگی آنهاست. در واقع میخواهند به بقیه نشان دهند که موفق و خوشبخت هستند اما در تنهایی خود همیشه احساس یاس و ناامیدی دارند.
گروه دوم معمولاً افراد زورگویی هستند که با داد و قال همه را به فرمان خود در آوردهاند و از این شرایط راضی هستند. میدانند که اگر به مشاور مراجعه کنند، این قدرت ظالمانه را از دست خواهند داد. در نتیجه همکاری نمیکنند. فرزندان و شریک زندگی این افراد همیشه قربانی هستند.
سخن آخر
تمامی افرادی که در این مقاله از آنها سخن گفتیم در اطراف ما حضور دارند، شاید حتی خود ما هم به نوعی به هر یک از موارد ذکر شده نزدیک باشیم. سلامت روان نه تنها بر زندگی ما بلکه بر زندگی اطرافیان ما هم تاثیر مستقیم دارد. خانم یا آقایی که سلامت روان داشته باشد، میتواند شریک خوبی برای همسر و یا مادر و پدر خوبی برای فرزندان باشد.
این جمله همیشه در ذهنتان باشد: سلامت روان امروز شما، سلامت روان فردای فرزندان شماست.
نویسنده: دکتر سارا غلامی
دلایل مراجعه نکردن برخی از مردم به روانشناس و روانپزشک
متاسفانه طبق آمار رسمی که در کشور منتشر شده است، درصد زیادی از مردم تا به حال به روانشناس و مشاور مراجعه نکردهاند و در پاسخ به این موضوع که چرا تا به حال مشاورهای دریافت نکردهاید، پاسخ میدهند که "نیازی به مشاوره نداشتیم و خودمان میدانیم که چگونه مسائل زندگی را حل کنیم."
اجازه بدهید در همین قسمت از یادداشت به شما بگویم که: هر انسانی در هر مرحله از زندگی خود نیاز به یک مشاور و روانشناس پیدا میکند. چرا که باید آموزش ببیند چگونه نگاه آگاهانه و منطقی به زندگی خود داشته باشد. اما به راستی چرا برخی از افراد مخصوصاً در جامعه کنونی ما این موضوع را درک نمی کنند؟
مگه من روانیم؟
بی شک برای شما هم پیش آمده که به یکی از دوستان، همکاران یا اعضای خانواده خود بگویید که به مشاوره و روانشناس مراجعه کند و در پاسخ به شما بگوید: مگر من روانی هستم؟ این فرض که فقط افراد روانی یا روان پریش به مشاور و روانشناس حتی روانپزشک مراجعه میکنند، موضوعیست که کوته فکران درگیر آن هستند. روانی بودن برچسب اشتباهی است که به افراد یک جامعه زده میشود و ترس از همین برچسبهاست که برخی به دنبال درمان خود نمیروند و در آخر به خودکشی میرسند.
چشمم زدن، برام طلسم و جادو نوشتن
جهل و خرافه گرایی دو عنوان بسیار دردناکی هستند که امروزه افراد زیادی درگیر آن هستند. چنین افرادی هیچ گاه نمیگویند که فلان اشتباه را کردم که این مشکل اساسی پیش آمد بلکه میگویند: دیدی چشمم زدند؟ یا این تفکر را ندارند که اگر هر روز رابطه زناشویی که در آن هستند، بدتر و بدتر میشود، دلیلش رفتار خود فرد یا شریک زندگی اوست. میگویند: برای ما طلسم و جادو نوشتند. در نتیجه به جای اینکه به روانشناس و مشاور مراجعه کنند، پیش فالگیر و رمال میروند و خدا میداند که با این کار چه بار روانی شدیدی به آنها وارد میشود.
نمیخوام قرص بخورم و همش بخوابم!
اجازه دهید در این قسمت توضیحی دهم و این تفکر غلط را برای همیشه برطرف کنم. هیچ روانشناس و مشاوری اجازه تجویز دارو به شما را ندارد و فقط روانپزشک است که به شما دارو تجویز میکند. شما برای درمان مشکلات خود ابتدا باید به مشاور و روانشناس مراجعه کنید که درمان شما در این مرحله بالینی خواهد بود. شما فقط از طریق صحبت و تمرین جلسات خود را سپری خواهید کرد و اگر مشاور تشخیص دهد که نیاز به دارو دارید، شما را به روانپزشک ارجاع خواهد داد. این را هم اضافه کنم که اگر در مراحل ابتدایی، درمان را آغاز کنید نیازی به مصرف دارو نخواهید داشت. در ضمن بیشتر داروهای اعصاب خواب آور نیستند. پس نگران این موضوع نباشید.
رفتم ولی فایده نداشت!
درمان مشکلات روانی زمانبَر است. چرا که تمامی طرحوارههای ذهنی ما ریشه در کودکی دارند و ما با آنها خو گرفته و بزرگ شدهایم. کاملاً مشخص است که یک شبه رفتار هیچ انسانی عوض نخواهد شد. پس شما برای درمان نیاز به زمان دارید. برخی از افراد در میانه درمان ناامید میشوند و یکباره مشاورههای خود را قطع میکنند. متاسفانه فشار روانی که این افراد تحمل میکنند، بسیار شدیدتر از زمانی است که درمان را آغاز نکرده بودند. این افراد در این مرحله با طرحوارههای روانی خود آشنا شدهاند و اینکه نمیتوانند آنها را حل کنند خود معضل بزرگیست که در آن گرفتار میشوند.
من اصلا مشکلی ندارم!
تا به حال کسی را دیدهاید که اختلال شدید دارد، اما وقتی با او صحبت میکنید در جواب میگوید" من اصلا مشکلی ندارم؟" باید بگوییم که این دسته از افراد واقعا خطرناک هستند چرا که مشکل روانی خود را به شدت انکار میکنند. این گونه اشخاص به دو دلیل دست به انکار میزنند:
- اعتماد به نفس کاذب
- میدانند که با بقیه متفاوت هستند اما نمیخواهند اقدامی کنند چون از شرایط زندگی خود راضی هستند.
گروه نخست که درگیر اعتماد به نفس کاذب هستند، معمولاً این اعتماد به نفس از عدم موفقیت در زندگی آنهاست. در واقع میخواهند به بقیه نشان دهند که موفق و خوشبخت هستند اما در تنهایی خود همیشه احساس یاس و ناامیدی دارند.
گروه دوم معمولاً افراد زورگویی هستند که با داد و قال همه را به فرمان خود در آوردهاند و از این شرایط راضی هستند. میدانند که اگر به مشاور مراجعه کنند، این قدرت ظالمانه را از دست خواهند داد. در نتیجه همکاری نمیکنند. فرزندان و شریک زندگی این افراد همیشه قربانی هستند.
سخن آخر
تمامی افرادی که در این مقاله از آنها سخن گفتیم در اطراف ما حضور دارند، شاید حتی خود ما هم به نوعی به هر یک از موارد ذکر شده نزدیک باشیم. سلامت روان نه تنها بر زندگی ما بلکه بر زندگی اطرافیان ما هم تاثیر مستقیم دارد. خانم یا آقایی که سلامت روان داشته باشد، میتواند شریک خوبی برای همسر و یا مادر و پدر خوبی برای فرزندان باشد.
این جمله همیشه در ذهنتان باشد: سلامت روان امروز شما، سلامت روان فردای فرزندان شماست.
نویسنده: دکتر سارا غلامی