اگراینکار را انجام می دهید،شما افسرده هستید
افسردگی به مجموعه‌ای از نشانگان گفته می‌شود که شامل علائمی از قبیل خلق افسرده، از دست‌دادن علاقه، اضطراب، اختلال خواب، از دست‌دادن انرژی و افکار مربوط به خودکشی می‌شود. افراد درگیر این اختلال، دوره‌های مختلفی از بازگشت را تجربه می‌کنند.

به گزارش بهداشت نیوز، این اختلال روانی حالت پیچیده‌ای است که ارزشیابی‌های شناختی، پاسخ‌های فیزیولوژیکی و عاطفی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و در نهایت زندگی خانوادگی و شغلی یا موقعیت‌های اجتماعی افراد را مختل می‌کند؛ افسردگی حتی در روابط افراد با دوستان و خانواده نیز تاثیر منفی می‌گذارد.

از عوامل زیربنایی افسردگی نشخوار فکری است. در سال‌های اخیر بسیاری از پژوهشگران بالینی روی بررسی الگو‌های تفکر ناسازگارانه در اختلالات هیجانی و نقش آن‌ها بر روی دوام این اختلالات، متمرکز شده‌اند؛ یکی از انواع این الگو‌های ناسازگارانه در اختلالات هیجانی، نشخوار فکری است. تاکنون تعاریف متعددی از مفهوم نشخوار فکری ارائه شده است. از میان آن‌ها می‌توانیم به این موارد اشاره کنیم: نشخوار فکری به افکار تکراری و بازگشتی نسبت به خلق منفی یا رویداد‌های منفی زندگی گفته می‌شود.

به عقیده مارتین و تیسر، پژوهشگران حوزه روان‌شناسی بالینی، نشخوار فکری به سبک فکری گفته می‌شود که به‌تکرار متمایل است. آن‌ها بر این باورند که نشخوار فکری به مجموعه‌ای از افکار آگاهانه گفته می‌شود که حول محور موضوعی مهم می‌گردند و حتی در صورت نبود تقاضا‌های محیطی فوری و ضروری این افکار مجددا تکرار می‌شوند. همچنین نشخوار فکری به مثابه افکاری مقاوم و عودکننده تعریف می‌شوند که حول موضوعی واحد می‌گردند و به صورت غیرارادی وارد آگاهی می‌شوند و توجه فرد را از موضوعات مورد نظر و اهداف فعلی منحرف می‌کنند. ترینور و همکارانش در مقاله‌ای که بر مبنای پژوهش‌های خود منتشر کرده‌اند، نشان دادند که نشخوار فکری دو زیرمجموعه خودخوری و تامل را در بر می‌گیرد. خودخوری شکل انفعالی نشخوار فکری و تامل شکل فعال آن است. در واقع با به‌کارگیری تامل در ارتباط با رویداد‌های منفی زندگی، افراد به جای غرق‌شدن در افکار منفی، به سمت حل مساله هدایت می‌شوند. در مقابل خودخوری با وادارکردن فرد به غرق‌شدن در رویداد‌های منفی زندگی، منجر به فرار فرد از مشکل و تلاش‌های مقابله‌ای منفعلانه همچون انکار و اجتناب می‌شود. در حقیقت نشخوار، در افسردگی ممکن است به عنوان ساز و کار اجتناب شناختی عمل کند که مانع پردازش هیجانی موفق می‌شود. این الگوی شناختی یکی از ویژگی‌های مرکزی افسردگی است. به گونه‌ای که از پردازش هیجانی حادثه منفی جلوگیری می‌کند و موجب تداوم افکار و خاطرات مزاحم می‌شود. پژوهشگران معتقدند که نشخوار در ابتدا تلاشی عمدی برای کسب بینش است، اما می‌تواند افراد را در چرخه مخرب فکری نشخوارساز گرفتار کند؛ به صورتی که افکار منفی را تشدید می‌کند و موجب احساس ناامیدی می‌شود. این وضعیت با تمایل کافی افراد افسرده به انعطاف‌ناپذیری شدت یافته و آن‌ها را به سمتی سوق می‌دهد که با وجود تبعات منفی نشخوار به آن اصرار می‌کنند؛ لذا با توجه به اهمیت این مهم در زندگی افراد، به خصوص با‌توجه به این که این مورد به عنوان یکی از عوامل زیربنایی و با اهمیت اختلال افسردگی محسوب می‌شود و در کیفیت و مطلوب بودن زندگی افراد نقش بسزایی دارد، ضروری است که در این خصوص تامل بیشتری بورزیم و در صورت مواجهه با این نشانگان، به افراد متخصص در این حوزه مراجعه کنیم.