به گزارش اقتصاد آنلاین، بسته به اینکه این رفتارهای همسر کنترل گر چقدر جدی و مکرر است ، می توانید با او برای بهبود روابط و ادامه زندگی مشترک همکاری کنید یا از مشاوره کمک بگیرید. اگر این رفتار بسیار جدی است یا با مشاوره بهبود نمی یابد، ممکن است لازم باشد برای بازیابی استقلال خود، رابطه خود را با همسر کنترل گر خود پایان دهید.
رسیدگی به موارد جزئی رفتار کنترلی
آرام بمانید
برای بسیاری از افراد، مشاجره یک پاسخ طبیعی به رفتار یک همسر کنترل گر است. متأسفانه، بعید است که یک همسر کنترل گر تسلیم شود و به شما اجازه دهد در بحث پیروز شوید، بنابراین این تاکتیک احتمالاً وضعیت را تشدید می کند. به جای بحث و جدل، تا حد امکان آرام و حواس جمع باشید.شما می توانید بدون داد و بیداد یا بی احترامی با همسرتان مخالفت کنید.
اگر احساس می کنید که باید با همسرتان مخالفت کنید، به این فکر کنید که «من دیدگاه تو را می فهمم، اما آیا این را در نظر گرفته ای؟» به جای "این اشتباه است. دیدگاه کلمه بهتری است!"
در برخی موارد، ممکن است متوجه شوید که توافق با شریک زندگی بهترین است، اما می توانید این کار را بدون تسلیم شدن به رفتار همسر کنترل گر خود انجام دهید. به عنوان مثال، ممکن است برای تصمیم گیری پیشقدم شوید، در حالی که هنوز نظر همسرتان را نشنیده اید.
از همسر کنترل گر بخواهید که یک ایده را ارائه کند
در برخی موارد، ممکن است بتوانید از تمایل همسر کنترل گر خود برای کنترل راهی برای اصلاح مسائل جزئی در رابطه استفاده کنید. موضوع را برای همسرتان توضیح دهید و با درخواست از او برای حل مشکل، از تمایل او به کنترل شرایط متوسل شوید.
وقتی مشکل را برای همسرتان توضیح می دهید تا حد امکان دقیق باشید. برای مثال، به‌جای گفتن «تو خیلی کنترل‌کگر هستی»، به این فکر کنید که «من احساس می‌کنم که تو فعالیت‌های من را بسیار مدیریت می‌کنی و به من اعتماد نداری که کارها را به تنهایی انجام دهم».
اگر همسرتان از اعتراف به اینکه مشکلی وجود دارد امتناع کرد، این استراتژی ممکن است کارساز نباشد.
همدل باشید
وقتی همسر کنترل گر درخواستی می‌کند یا سعی می‌کند شما را کنترل کند، ممکن است سعی کنید مسائل را از دیدگاه او ببینید.
لحظه ای به این فکر کنید که چرا همسرتان ممکن است این گونه رفتار کند و سعی کنید درک درستی داشته باشید. این ممکن است به شما کمک کند هر زمان که همسرتان رفتار کنترلی انجام می دهد عصبانی نشوید.
این اتفاق باید به شما کمک کند رفتار همسرتان را درک کنید و شاید به اتفاقات جزئی نگاه کنید، اما هرگز نباید از این تکنیک برای توجیه رفتارهای عاری از احترام استفاده کنید.
اگر همسر کنترل گرتان از شما انتقاد یا بازجویی کرد، می توانید به سرعت با پاسخ دادن به سؤالات ، تمرکز را برگردانید. سؤالاتی بپرسید که به همسر کنترل گر نشان دهد که انتظارات او غیر منطقی است یا رفتارش غیرقابل قبول است.
به عنوان مثال، ممکن است بگویید: "آیا دقیقاً به من توضیح دادی که می‌خواهی چه کار کنم؟" یا "من می روم تا زمانی که با من محترمانه رفتار کنی. آیا این همان چیزی است که او می خواهی؟"
از حالت تدافعی بپرهیزید، زیرا این فقط رفتارهای کنترلی را تقویت می کند.
نمی دانند که در حال کنترل هستند
در واقع، یک همسر کنترل‌گر احساس می‌کند که تحت کنترل است!اگر با همسری سر و کار دارید که معمولاً بیش از حد کنترل می کند، به احتمال زیاد باید او را متقاعد کنید که تحت کنترل نیست و که ممکن است مدتی طول بکشد تا باور کند.
هنگام انجام این گفتگو تا حد امکان محترمانه رفتار کنید. اگر می خواهید ازدواج خود را نجات دهید، نباید به شخصیت همسرتان حمله کنید. در عوض، بر روی انواع اعمال یا موقعیت هایی که شما را ناراحت می کند، تمرکز کنید.
برای توضیح اینکه منظورتان از «کنترل» چیست، تا حد امکان از مثال‌ها استفاده کنید.
مرزها را تعیین کنید
هنگامی که با همسرتان در مورد رفتار کنترلی او صحبت کردید، باید کاملاً روشن کنید که مایلید چه چیزی را تحمل کنید. به همسر کنترل گر خود تا حد امکان با جزئیات بیشتر توضیح دهید که چه نوع رفتاری در او باید اصلاح شود.
ممکن است بخواهید فهرستی از بزرگترین مشکلات تهیه کنید و با همسر کنترل گر خود در مورد کارهای خاصی که می توانید انجام دهید تا از این مشکلات در آینده جلوگیری کنید، طوفان فکری برپا کنید.
به خاطر داشته باشید که این احتمال وجود دارد که همسرتان فکر کند که شما هم کنترل گر هستید ، بنابراین برای گوش دادن به هر حد و مرزی که ممکن است پیشنهاد کند، آماده باشید!
شاید نیاز باشد شما هر چند وقت یکبار حد و مرزها را به همسر کنترل گر خود یادآوری کنید، بنابراین بهتر است تصمیم بگیرید که چه نوع رفتارهایی عواقب دارد و این عواقب چه خواهد بود. این فقط باید در مورد جرایم بزرگی اعمال شود که به هیچ طریق دیگری قابل رسیدگی نیست.
برای تخلفات جزئی، همسر شما ممکن است از یک یادآوری ساده از مرزهای شما بهره مند شود.
از تنبیه زیاد استفاده نکنید. خودداری از امتیازات یا محبت به عنوان پیامد کوچکترین تخلف، کاری است که افراد کنترل گر انجام می دهند!
ممکن است تنبیه شما کاملاً جدی باشد. به عنوان مثال، ممکن است تصمیم بگیرید که اگر همسرتان در یک ماه آینده تلاشی برای رفتار محترمانه با شما نداشت، خانه را ترک کنید.
به دنبال مشاوره باشید
اگر همسرتان تمایلی به تصدیق رفتار کنترل گر خود ندارد، یا اگر شما دو نفر قادر به اصلاح مسائل به تنهایی نیستید، به دنبال مشاوره حرفه ای باشید. همسر شما ممکن است به یک متخصص نیاز داشته باشد تا توضیح دهد که رفتار کنترلی چگونه است و چگونه می توان درگیر آن نشد.
ممکن است بخواهید زوج درمانی را امتحان کنید، زیرا این فرصت را به شما می دهد تا با راهنمایی یک مشاور ازدواج حرفه ای در مورد مشکلات خود با یکدیگر صحبت کنید.
همسر کنترل گر شما همچنین ممکن است از درمان فردی بهره مند شود، که ممکن است به آشکار شدن دلایل رفتار کنترل کننده، مانند اعتماد به نفس پایین یا دوران کودکی آسیب زا کمک کند.
بازگرداندن کنترل زندگی خود
به خود اجازه ندهید که منزوی شوید. یک همسر کنترل گر، شریک زندگی خود را با تسلط بر زمان خود یا منع کردن آنها از بیرون رفتن با دوستان، منزوی می کند. اگر برای شما اینطور است، باید از خودتان دفاع کنید و به همسرتان بگویید که قصد ندارید اجازه دهید روابط دیگرتان آسیب ببیند.
شما همچنین حق دارید تنها باشید، بنابراین به همسرتان بگویید که برای دنبال کردن سرگرمی‌های خود به زمان نیاز دارید یا فقط خودتان باشید. تشویق همسرتان به داشتن سرگرمی‌ها ممکن است این کار را آسان‌تر کند.
اگر برای بهبود روابط زناشویی خود تلاش می کنید، هنوز باید مدتی را با همسر کنترل گر خود بگذرانید. با انجام فعالیت های لذت بخش با هم، این زمان را حساب کنید.
انتقادها را باور نکنید
اگر همسر کنترل گرتان بارها و بارها شما را سرکوب کرده ، ممکن است احساس کنید که کاری انجام داده اید که سزاوار آن انتقاد هستید. مهم است که به خود یادآوری کنید که لایق بهترین ها هستید و تمام تلاش خود را بکنید تا این انتقاد را شخصی نکنید.
درونی کردن انتقاد می تواند باعث شود که به توانایی های خود شک کنید. اگر این اتفاق برای شما افتاده ، اهدافی را که زمانی می خواستید به دست آورید را به خود یادآوری کنید و افکار منفی که ممکن است همسر کنترل گر شما در مورد توانایی هایتان در سرتان کاشته باشد را کنار بگذارید. برداشتن گام‌های کوچک برای رسیدن به این اهداف، راه بسیار خوبی برای رهایی از شر یک همسر کنترل گر است.
احساس گناه یا چشم پوشی نکنید
بسیاری از همسران کنترل گر از احساس گناه برای کنترل شریک زندگی خود استفاده می کنند. اگر شریک شما این کار را انجام می دهد، باید آن را به عنوان یک تاکتیک دیگر برای کنترل خود بشناسید و اجازه ندهید که تصمیماتتان را تحت تاثیر قرار دهد.
برخی از همسران کنترل گر ممکن است با شکایت از اینکه در صورت ترک شدننمی توانند روال عادی خود را پیش ببرند یا حتی تهدید به آسیب رساندن به خود می کنند، احساس گناه را به همسر خود منتقل می کنند.
به اعتقادات خود وفادار بمانید
یک همسر کنترل گر با گفتن اینکه به چه چیزی فکر کنید یا چه ارزش هایی داشته باشید، بر شریک زندگی خود مسلط می شود. اگر عقایدی دارید که با عقاید همسرتان متفاوت است، مهم است که از حق خود برای حفظ آنها دفاع کنید.
اگر عقاید سیاسی متفاوتی نسبت به همسرتان دارید، بر اساس اعتقادات خود به زندگی ادامه دهید.
حاضر باشید از یک رابطه ناسالم بیرون بیایید
در برخی موارد، رفتار کنترل‌کننده را می‌توان اصلاح کرد و احترام متقابل می‌تواند جای آن را بگیرد، اما مهم است که بدانیم این اتفاق همیشه نمی‌افتد. اغلب، یک همسر کنترل گر به سادگی قابل تغییر نیست، بنابراین شما باید تمایل داشته باشید که رابطه را در صورتی که به شما آسیب می رساند، پایان دهید.
رفتارهای خاص و مخرب را هرگز نباید تحمل کرد. اگر همسرتان شما را مورد آزار جسمی، کلامی، عاطفی یا جنسی قرار می دهد، ترک رابطه بهترین گزینه است.
ترجمه و تدوین: اقتصادآنلاین
خبرنگار: مهتاب لطفیان