تعاریف متعددی برای واژه تعارض زناشویی ارائه شده است طرحواره درمانی در مدیریت تعارضات زناشویی میتواند کارآمد و مفید باشد سودمندی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق زوجین متقاضی طلاق در مطالعات متعددی گزارش شده است (اعلمی و همکاران ، 99).
عدم انطباق بین وضعیت مورد انتظار و وضعیت موجود در روابط همسران را میتوان تعارض زناشویی نامید تعاریف متعددی برای واژه تعارض زناشویی ارائه شده است این در حالی است که رویکرد سیستمایتک درمان تعارض زناشویی را تنازع بر سر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت و حذف امتیازات دیگری تعریف کرده است تعریف دیگری کنش و واکنش دو فرد را که قادر نیستند منظور خود را تفهیم و به تفاهم برسانند تعارض یا تنازع نامیده میشود.
این اختلاف و تعارض هنگامی بوجود می آید که دیگران آنچه را که مورد انتظار ما هست انجام نداده و بر آورده نکنند و یا آنچه را که مورد انتظار و انتخاب نیست مرتکب شوند تعارض در این معنا میتواند بین زوجین از روابط زناشویی و شیوه تعامل با خانواده همسر و دوستان تا مدیرت مالی و فرزند پروری جلوه گری نماید تعارض زناشویی ممکن است به صورت افسردگی، اعتیاد، سوء رفتار با همسر و درگیری لفظی بروز نماید.
تعارض زناشویی به گسست و چالش های رابطه زناشویی بین زوجین که بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک به دلیل وجود اختلافات رخ می نماید( ساروخانی،1382).تعارض زناشویی ناشی از ناهماهنگی زن و شوهر در نوع نیازها و روش ارضای آن، خودمحوری، اختلاف در خواسته ها، طرحواره های رفتاری و رفتار غیر مسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج می توان تعریف نمود (فرحبخش، 1383).
درمانی ابتکاری و تلفیقی که توسط یانگ و همکارانش پایه گذاری شده است طرحواره درمانی نام گرفته است.
یونگ با بکارگیری مبانی و راهبردهای روشهای درمان شناختی – رفتاری (CBT) و مولفه هایی از سایر نظریه ها مثل دلبستگی، روابط شیء ای، ساختار گرایی و روان تحلیلگری و تلفیق یکپارچه و منسجم آنها با یکدیگر یک مدل درمانی جدید را برای درمان اختلالات دیرپایی مثل اختلالات شخصیت و اختلالات مزمن محور یک ارایه دهد( حمیدپور،1386). طرحواره درمانی به عنوان رویکرد درمانی نوین موجب کاهش نشخوارهای فکری ناشی از تعارضات زناشویی در زوجین میگردد.
این را برخی از مطالعات داخلی را نیز اعلام کرده اند که طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق زوجین متقاضی طلاق است.
مهمترین عامل و شاخص تعیین کننده کیفیت ازدواج نوع رابطه بین زن و شوهر است و یکی از عوامل مهم در هر رابطه زناشویی رضایت خاطری است که زن و شوهر از ان احساس می کنند تعارض میتواند مارا به بحران بکشاند اینجاست که رویکرد شناختی رفتاری میتواند بر تاریکی این ظلمت نور بتاباند و اقدام موثری برای درمان تعارضات زناشویی بشمار آید.
رابطه زناشویی رضایت بخش تاثیر زیادی بر سلامت روانی و رشد شخصی زوجین و فرزندان انان دارد و بهر شکل زندگی زناشویی و خانوادگی این ارزش و جایگاه را دارد که برای بهبود و رشد یا جل.گیری از تخریب و سقوط آن هر اقدام موثری را انجام داد . رضایت زناشویی چنانچه مبالغه نباشد میتوان هم سنگ معنای خوشبختی در نظر گرفت.
میزان رضایت خاطر از رابطه زناشویی روی ارسال و دریافت پیام تاثیر می گذارد این در حالی است در خانواده های آشفته اصولاً ارتباطات غیر کلامی به شکل کاملاً منفی احساس و ابراز می شود. البته تعارض مشروط به شرایطی میتواند مثبت، مولد و عامل رشد باشد کارکرد های هشتگانه مثبت تعارضات را از نظر ترنر عبارتند از:
۱-بهرهگیری از انرژی به جای سرکوب آن.
۲-استفاده خلاقانه از تعارض در جهت رشد پرسشها و آرای جدید.
۳-برملا شدن احساسات و افکاری که تاکنون مخفی ماندهاند.
۴-خلق شیوههایی نوین برای مدیریت تعارض توسط زوجین.
۵-ارزیابی مجدد قدرت در رابطه.
۶-خلق یک فضای همکاری و مشارکت.
۷-یادگیری دیدی منطقی نسبت به مسائل
۸-مذاکره دوباره در مورد قراردادهای دیرین و تغییر انتظارات در رابطه
تعارض در روابط زناشویی به یقین بر کل رابطه موثر واقع خواهد شد اما آنچه را که با قطعیت میتوان بیان کرد این است که زوچی متعارض کمترین میزان رضایتمندی از ازدواج و بیشترین احتمال طلاق را نشان میدهند ختم کلام اینکه برخی از متون و صاحب نظران هشت فاکتور را برای زوجین و رابطه زناشویی مورد اشاره قرار دادند که بدون در نظر گرفتن اولویت عبارتند از: ثبات، رشد شخصیت و مصاحبت و انتظارات اجتماعی، شادی و رضایت ، سازگاری و یکپارچگی هم آیندی این عوامل میتواند یک رابطه را به حد بهینه موفقیت برساند .
شاد بودن به عنوان یک فرد یا زوج پیوسته در تمام عمر کار سختی است ، هیچ فردی همیشه شاد نیست و برای زوج ها نیز طبیعی است که دوره هایی از ناشادی، کشمکش یا فشار داشته باشند
از رضا عبدی کتابی به نام طبقه پنجم هم منتشر شده است.
عدم انطباق بین وضعیت مورد انتظار و وضعیت موجود در روابط همسران را میتوان تعارض زناشویی نامید تعاریف متعددی برای واژه تعارض زناشویی ارائه شده است این در حالی است که رویکرد سیستمایتک درمان تعارض زناشویی را تنازع بر سر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت و حذف امتیازات دیگری تعریف کرده است تعریف دیگری کنش و واکنش دو فرد را که قادر نیستند منظور خود را تفهیم و به تفاهم برسانند تعارض یا تنازع نامیده میشود.
این اختلاف و تعارض هنگامی بوجود می آید که دیگران آنچه را که مورد انتظار ما هست انجام نداده و بر آورده نکنند و یا آنچه را که مورد انتظار و انتخاب نیست مرتکب شوند تعارض در این معنا میتواند بین زوجین از روابط زناشویی و شیوه تعامل با خانواده همسر و دوستان تا مدیرت مالی و فرزند پروری جلوه گری نماید تعارض زناشویی ممکن است به صورت افسردگی، اعتیاد، سوء رفتار با همسر و درگیری لفظی بروز نماید.
تعارض زناشویی به گسست و چالش های رابطه زناشویی بین زوجین که بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک به دلیل وجود اختلافات رخ می نماید( ساروخانی،1382).تعارض زناشویی ناشی از ناهماهنگی زن و شوهر در نوع نیازها و روش ارضای آن، خودمحوری، اختلاف در خواسته ها، طرحواره های رفتاری و رفتار غیر مسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج می توان تعریف نمود (فرحبخش، 1383).
درمانی ابتکاری و تلفیقی که توسط یانگ و همکارانش پایه گذاری شده است طرحواره درمانی نام گرفته است.
یونگ با بکارگیری مبانی و راهبردهای روشهای درمان شناختی – رفتاری (CBT) و مولفه هایی از سایر نظریه ها مثل دلبستگی، روابط شیء ای، ساختار گرایی و روان تحلیلگری و تلفیق یکپارچه و منسجم آنها با یکدیگر یک مدل درمانی جدید را برای درمان اختلالات دیرپایی مثل اختلالات شخصیت و اختلالات مزمن محور یک ارایه دهد( حمیدپور،1386). طرحواره درمانی به عنوان رویکرد درمانی نوین موجب کاهش نشخوارهای فکری ناشی از تعارضات زناشویی در زوجین میگردد.
این را برخی از مطالعات داخلی را نیز اعلام کرده اند که طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق زوجین متقاضی طلاق است.
مهمترین عامل و شاخص تعیین کننده کیفیت ازدواج نوع رابطه بین زن و شوهر است و یکی از عوامل مهم در هر رابطه زناشویی رضایت خاطری است که زن و شوهر از ان احساس می کنند تعارض میتواند مارا به بحران بکشاند اینجاست که رویکرد شناختی رفتاری میتواند بر تاریکی این ظلمت نور بتاباند و اقدام موثری برای درمان تعارضات زناشویی بشمار آید.
رابطه زناشویی رضایت بخش تاثیر زیادی بر سلامت روانی و رشد شخصی زوجین و فرزندان انان دارد و بهر شکل زندگی زناشویی و خانوادگی این ارزش و جایگاه را دارد که برای بهبود و رشد یا جل.گیری از تخریب و سقوط آن هر اقدام موثری را انجام داد . رضایت زناشویی چنانچه مبالغه نباشد میتوان هم سنگ معنای خوشبختی در نظر گرفت.
میزان رضایت خاطر از رابطه زناشویی روی ارسال و دریافت پیام تاثیر می گذارد این در حالی است در خانواده های آشفته اصولاً ارتباطات غیر کلامی به شکل کاملاً منفی احساس و ابراز می شود. البته تعارض مشروط به شرایطی میتواند مثبت، مولد و عامل رشد باشد کارکرد های هشتگانه مثبت تعارضات را از نظر ترنر عبارتند از:
۱-بهرهگیری از انرژی به جای سرکوب آن.
۲-استفاده خلاقانه از تعارض در جهت رشد پرسشها و آرای جدید.
۳-برملا شدن احساسات و افکاری که تاکنون مخفی ماندهاند.
۴-خلق شیوههایی نوین برای مدیریت تعارض توسط زوجین.
۵-ارزیابی مجدد قدرت در رابطه.
۶-خلق یک فضای همکاری و مشارکت.
۷-یادگیری دیدی منطقی نسبت به مسائل
۸-مذاکره دوباره در مورد قراردادهای دیرین و تغییر انتظارات در رابطه
تعارض در روابط زناشویی به یقین بر کل رابطه موثر واقع خواهد شد اما آنچه را که با قطعیت میتوان بیان کرد این است که زوچی متعارض کمترین میزان رضایتمندی از ازدواج و بیشترین احتمال طلاق را نشان میدهند ختم کلام اینکه برخی از متون و صاحب نظران هشت فاکتور را برای زوجین و رابطه زناشویی مورد اشاره قرار دادند که بدون در نظر گرفتن اولویت عبارتند از: ثبات، رشد شخصیت و مصاحبت و انتظارات اجتماعی، شادی و رضایت ، سازگاری و یکپارچگی هم آیندی این عوامل میتواند یک رابطه را به حد بهینه موفقیت برساند .
شاد بودن به عنوان یک فرد یا زوج پیوسته در تمام عمر کار سختی است ، هیچ فردی همیشه شاد نیست و برای زوج ها نیز طبیعی است که دوره هایی از ناشادی، کشمکش یا فشار داشته باشند
از رضا عبدی کتابی به نام طبقه پنجم هم منتشر شده است.