این روزها حال هیچ کدام از ما خوب نیست، بسیاری به واسطه مشکلات اقتصادی و معیشتی گرفتار استرس و اضطرابهای بسیاری هستند، برخی دیگر به واسطه مبهم بودن آیندهای که برای خود متصور بودند، دیگر انگیزهای برای تلاش بیشتر ندارند، این بیانگیزگی و عدم تلاش به خصوص در قشر جوان جامعه میتواند هم برای آنها مخاطره آمیز باشد و هم جامعه را با چالش جدیدی رو به رو کند.
مساله اینجاست که پرداختن به روح و روان انسانها هیچوقت در اولویت ما نبوده است، این در حالی است که ما در مدارس و حتی دانشگاهها جای خالی مددکاران اجتماعی را به خوبی احساس میکنیم، این روزها مددکاری و روانکاوی به شغلی پردرآمد برای برخی از فارغالتحصیلان این رشته تبدیل شده است و البته این خدمات زیر پوشش هیچ بیمهای هم نیستند و بسیاری از افراد به دلیل هزینههای بالای آن قید درمان روح و روان خود را میزنند.
در حالی که بیماران حتی برای تهیه داروهای مورد نیاز خود با مشکل مواجهاند و توان تامین هزینههای درمانی خود را ندارند، صحبت کردن از روان درمانی و رفتن پیش روانکاو و... بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است تا واقعیتی که جامعه ما بیش از هر زمان دیگر به آن احتیاج دارد. اما مددکاران اجتماعی در این میان میتوانند نقش یک سوپاپ اطمینان را برای جامعه ایفا کنند، اما از آنجایی که هیچوقت این افراد و خدماتی که ارایه میدهند مورد توجه قرار نگرفته است به همین خاطر هم نتوانستهاند آن طور که باید در جامعه مفید باشند.
همیشه وقتی از مددکاری اجتماعی صحبت میکنیم، انگار در مورد افرادی حرف میزنیم که نیازمند کمکهای زودگذر هستند، مثلا همین اورژانس اجتماعی که در حوادثی مانند سیل و زلزله به مناطق اعزام میشوند و چند روزی با مردم حرف میزنند و بعد هم همهچیز تمام میشود، نه آنها کار مفیدی میتوانند انجام دهند چون امکانات لازم را ندارند و نه مردم میتوانند از این خدمات بهره کافی را ببرند چرا که فرصت بسیار اندک است.
وضعیت مددکاری در ایران و جهان
مساله اینجاست که در کشور ما اهمیت جایگاه مددکار اجتماعی آن طور که باید شناخته نشده است، در واقع بسیاری از سازمانها و نهادها فردی با مدرک کارشناسی مددکاری اجتماعی را به سختی استخدام میکنند و اگر قرار باشد فردی در این زمینه استخدام شود بیشتر به دنبال افراد با مدرک روانشناسی و روانپزشکی هستند، این در حالی است که وزارت بهداشت و درمان امسال اعلام کرده که برای احراز پست مددکاری اجتماعی افراد با داشتن مدرک کارشناسی مددکاری میتوانند استخدام شوند که البته این اعلام و ابلاغ وزارت بهداشت و درمان هم از ضمانت اجرایی کافی برخوردار نیست.
کسی به مددکاران اجتماعی و کاری که میکنند اهمیت نمیدهد
پرتو فروغی، مددکار اجتماعی درباره مشکلات این قشر و کمکهایی که میتوانند در مورد بهبود وضعیت جامعه انجام دهند، به «تعادل» میگوید: متاسفانه شغل مددکاری به شغلی کاملا پیش پا افتاده تبدیل شده است، در واقع بسیاری از افرادی که فارغالتحصیل این رشته هستند در شغلهایی که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلی شان ندارد، مشغول به کار هستند چرا که در جامعه ما کسی به مددکار اجتماعی اهمیت نمیدهد. این رشته تحصیلی برای خیلیها ناشناخته است و وقتی به کسی میگویی فارغالتحصیل رشته مددکاری اجتماعی هستی فکر میکنند، با بیماران معلول و... سر و کار داری. در واقع کسی برای شناساندن این رشته و البته کاری که فارغالتحصیلان آن میتوانند برای جامعه انجام دهند، تلاشی نکرده است.
او میافزاید: بسیاری از آسیبهای اجتماعی به دلیل عدم توجه به علم مددکاری اجتماعی در جامعه رخ میدهد. افراد برای اینکه مشکلات روحی و روانی خود را حل کنند، میل و اشتیاق چندانی ندارند، در بسیاری از موارد هم آنها هزینههای بالا این نوع درمانها را بهانهای قرار میدهند برای عدم مراجعه. در حالی که ما اگر در مدارس، دانشگاهها و حتی سازمانها و ادارات چه خصوصی و چه دولتی مددکاران اجتماعی را استخدام کنیم میتوانیم آمار بسیاری از آسیبهای اجتماعی را کاهش دهیم. این در حالی است که استخدام مددکاران اجتماعی تنها به بیمارستانها محدود شده است و البته بسیاری از افرادی هم که در این پست در بیمارستانها استخدام میشوند مدرک کارشناسی مددکاری ندارند.
این مددکار اجتماعی در پایان میگوید: متاسفانه مساله توجه به روح و روان افراد چه در محیط تحصیل و چه در محیط کار نادیده گرفته میشود، این مساله در تمام جامعه ما جریان دارد و همین مساله هم باعث شده که امروز ما با افرادی مواجه باشیم که نه امیدی به آینده دارند و نه انگیزه برای تلاش، آمار خودکشی در کشور ما افزایش یافته است، ما هنوز نتوانستهایم در مورد کودک آزاری کار خاصی انجام دهیم، در حالی که مددکاران اجتماعی اگر به کار گرفته شوند میتوانند در این زمینهها بسیار مفید عمل کرده و مانع از بروز اتفاقات تلخ شوند.
لزوم ورود جدی «مددکاری» به کودکآزاری
رییس مرکز مدیریت بیمارستانی وزارت بهداشت با تاکید بر لزوم تغییر نگاه صرفا اقتصادی به واحدهای مددکاری بیمارستانها، بر لزوم ورود جدی مددکاران به مباحثی نظیر کودکآزاری و سالمند آزاری و ... بازگشت به جامعه این افراد تاکید کرد.
دکتر واعظی در مراسم بزرگداشت روز ملی مددکاری اجتماعی که در مرکز همایشهای رازی دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شد، گفت: بیمار بعد از دریافت خدمات تشخیصی و درمانی، به جایی متصل نیست و بیمارستان صرفا به بیمار به عنوان مورد درمانی نگاه میکند و این یک حلقه مفقوده است که تلاش کردیم برای رفع آن اقدام کنیم. بیمار نمیداند چگونه با واحد مددکاری در ارتباط باشد و این مشکل باید برطرف شود.
او افزود: خوشبختانه به یاری مددکاران طی ۵ سال اخیر در حوزه مددکاری قدمهای ارزندهای برای گروه هدف برداشته شد. بیمارانی که هزینه کمرشکن دارند مانند بیماران سرطانی که به جز مسائل مالی باید بازگشت به محیط را داشته باشند، کودک آزاریها که شاید بهطور کلی کشور سالها به درستی به آن نپرداخته است، سالمندآزاری و... که اهمیت فراوان دارد، نیازمند ورود جدی مددکاران بود. شاید بحث کم کردن فرانشیز یا رایگان کردن خدمت موضوع مهمی باشد اما بهطور مثال در مورد کودک آزاری این مهم است که کودک بتواند به جامعه بازگردد که این خدمت از مددکاران برمیآید.
او تاکید کرد: مددکاری اجتماعی پل ارتباطی وزارت بهداشت و سایر نهادهای خارج از وزارت بهداشت است تا افراد نیازمند و گرفتار این خدمات را به درستی بگیرند که سه دهک پایین اقتصادی که نیاز به کمک دارند، گروه هدف هستند.
تعرفهگذاری و پروانهدار شدن «مددکاری اجتماعی»
رییس اداره مددکاری اجتماعی وزارت بهداشت با اشاره به اقدامات انجام شده در جهت اصلاح برخی استانداردهای مددکاری در مراکز درمانی، در عین حال تعرفهگذاری و سختی کار مددکاران و همچنین پروانهدار شدن مددکاری اجتماعی را از مهمترین دغدغهها و برنامههای وزارت بهداشت خواند. او افزود: با جذب نیروی مددکاری و توسعه رشته مددکاری اجتماعی در دانشگاههای علوم پزشکی تلاش داریم خدمات مددکاری اجتماعی را در نظام شبکه توسعه دهیم. شاید حوزه اثربخشی مددکاری اجتماعی در مراکز درمانی 20 درصد باشد، اما اگر در نظام شبکه خدمات را گسترش دهیم، ضریب نفوذ خدمات به 80 درصد میرسد.
رییس اداره مددکاری اجتماعی وزارت بهداشت در خاتمه، اظهار کرد: تعرفهگذاری خدمات مددکاری اجتماعی، سختی کار مددکاران، توسعه خدمات مددکاری اجتماعی در اورژانس بیمارستانی و پروانهدار شدن مددکاری اجتماعی از مهمترین دغدغهها و برنامههای ما است.
از وعده تا اجرا راه طولانی است
عاطفه وثوقی، مددکار اجتماعی نیز درباره وعدههای رییس اداه مددکاری اجتماعی وزارت بهداشت و درمان به تعادل میگوید: سالهاست که مددکاران اجتماعی تلاش دارند تا فعالیتهایشان مورد توجه قرار بگیرد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که آسیبهای بسیاری در آن جریان دارد، از مشکلات اقتصادی و معیشتی گرفته تا مشکلات اعتیاد و... اینکه فقط مددکاران اجتماعی در بیمارستانها حضور داشته باشند تا بتوانند با همراهان بیمارهای لاعلاج و کسانی که فوت میکنند صحبت کنند و آنها را برای شرایط تازه آماده کنند، نهایت استفاده از ظرفیت مددکاری کشور نیست.
او میافزاید: بین وعدههایی که مسوولان میدهند تا اجرایی شدن آنها همیشه راهی طولانی وجود دارد که نمیگذارد خیلی به آینده امیدوار باشیم، اما ما تلاش خود را میکنیم، مددکاران اجتماعی همیشه در شرایط سخت در کنار مردم حضور داشتهاند اگر چه کاری که انجام دادهاند نادیده گرفته شده است. بسیاری از مددکاران هم مانند مردم از مشکلات اقتصادی و معیشتی رنج میبرند، یک مددکار باری اینکه بتواند به مددجو خود کمک کند نباید درگیر این مسائل باشد، اما متاسفانه کسی به این مهم توجه نمیکند.
این مددکار اجتماعی میافزاید: اصولا کسانی که با سلامت جسم و روان افراد سر و کار دارند نباید دغدغه معیشت داشته باشند چرا که خواه ناخواه این دغدغه میتواند بر کیفیت خدماتی که ارایه میدهند تاثیر منفی داشته باشد. مددکاران هم مانند پرستاران سالهاست که منتظر هستند تا وضعیت استخدام و حقوقی شان مشخص شود، شاید هم بلاتکلیفی است که باعث شده بسیاری از فارغالتحصیلان این رشته به کارهای دیگری روی بیاورند تا بتوانند چرخ زندگی شان را بچرخانند در حالی که در شرایط کنونی کشور ما بیش از هر زمان دیگر به ارایه خدمات از سوی مددکاران اجتماعی نیاز دارد.