تمام افکار، احساسات و رفتارهای انسان تابع این نظام و انتظارات متقابل فرد از خود و جامعه میباشد که در نهایت راه و روش زندگی و تعیین اهداف و انتخابها و نوع ارتباطات فردی و میان فردی او را مشخص می نماید و بیشک مسئولیت تمام اینها برعهده خود شخص میباشد.
یکی از بزرگترین و شاید مهمترین مشکلات انسانها عدم پذیرش مسئولیت در زندگی میباشد، بهنحوی که با بوجود آمدن کوچکترین مسئلهای، آنرا به گردن دیگری میاندازند و بنوعی از پذیرش آن فرار میکنند و درواقع مشکل نه تنها حل نمیشود حتی ممکن است حادتر هم بشود و منجر به تحریف شناختی فرد از خودش و دیگران و …. میگردد.
بعنوان مثال در یک حادثه تصادف، رانندهی مقصر، علت این حادثه را عصبانیت ناشی از برخورد مدیرش در محل کار میداند و اینکه این عصبانیت باعث شده تصادف کند یا راننده جلویی مقصر بوده و خلاصه که تمام عوامل بیرونی غیر از خودش در بروز تصادف نقش داشتهاند.
یا مثالی دیگر در خصوص روابط زناشوئی و تعارضات موجود در زندگی مشترکشان است که هیچکدام حاضر به پذیرش مسئولیت درمشکل ایجاد شده نیستند و مسائل را به گردن یکدیگر انداخته و شرایط را سختتر و پیچیدهتر مینمایند.
و بسیاری مثالها از این دست.
در واقع این انگیزه و روحیهی مسئولیتگریزی انسانها در تمام موقعیتهای زندگی را میتوان به عنوان یک تنبلی و منفعتطلبی اجتماعی تلقی کرد با این توجیه که دیگران و شرایط اجتماعی باعث میشود من چنین رفتارهایی را داشته باشم و دقیقا بسیاری از مشکلات از همین عدم پذیرش نشات میگیرد.
یعنی ما به شکل زیرکانه ای مسئولیت شکست و بی کفایتی مان را به گردن افراد و اشخاص دیگری می اندازیم تا از بار مجازات و قضاوت های اجتماعی رهایی یابیم. افرادی که مسئولیت پذیر نیستند، هیچ وقت خودشان برای بهتر شدن شرایط، تلاشی نمی کنند؛ زیرا همواره دیگران را مسئول می دانند.
جورج واشینگتن می گوید:
90 درصد همه ی شکست ها از کسانی ناشی می شود که عادت دارند عذر و بهانه بیاورند.
در واقع گریز از مواجهه با واقعیتی که بطورمعمول در زندگی تجربه میکنیم میتواند نوعی دفاع ناخودآگاه و راهکار باشد که شاید بنوعی بطور مقطعی در کوتاه مدت اضطراب و یا بیانگیزگی افراد را کاهش داده و از او محافظت میکند .
حال باید بدانیم که پذیرش مسئولیت چه تاثیری بر حل مشکلات و همچنین ارتباط فرد با خودش و دیگران خواهد گذاشت و نقش مسئولیتپذیری در زندگی چیست؟
هر یک از ما به تنهایی و جدا از اعضای خانواده یا دوستانمان، شغل، ظاهر و غیره، در قبال خودمان مسئول هستیم و طیف متفاوتی از مسئولیتها برعهدهمان قرار میگیرد .
باید خودمان را به این نقطه در زندگی برسانیم و تا زمانی که مسئولیت به عهده نگیریم، نمیتوانیم زندگی خوب و موفقی داشته باشیم.
برای اینکه فرد متحول شود ابتدا باید سعی کند تا مسئولیت افکار و احساسات و رفتارها و تمام اتفاقات خوب و بد زندگی خود را بر عهده بگیرد تا یک تعهد درونی برای خود و در درون خود ایجاد نماید .
همین تعهد درونی باعث به وجود آمدن احساس ارزشمندی و مفید بودن در فرد میشود و اعتماد به نفسش بالا میرود و در پی آن عزت نفس و پایههای شکل گیری شخصیت بنا نهاده میشود.
انسانهای مسئولیت پذیر در عوض مقصر جلوه دادن دیگران در مشکلات و توجیه شکستها، آن را میپذیرند و به علت داشتن انعطافپذیری، دگرگونیهای زندگی را قبول میکنند و مشکلات را با صبر و حوصله هر چه تمامتر از مقابل خود برمیدارند و در نهایت با رفع تعارضها، به آرامش و عزت نفس دست مییابند .
حال 7 راهکار برای افزایش مسئولیتپذیری پیشنهاد و ارائه میگردد :
1- درس گرفتن از اشتباهات گذشته خود
2- در زندگی خود برنامه ریزی داشتن
3- تقویت احساس قدرت و اعتماد به نفس
4- متعهد و باثبات بودن در امور
5- بهانه آوردن، متقاعد کردن خود و شکایت کردن ممنوع
6- تعلل کردن و زمان هدر دادن ممنوع
7- تمرین نه گفتن و نپذیرفتن کارهایی که توان انجام آنها را ندارید .
در پایان به این جمعبندی میرسیم که ؛ زندگی با آرامش به معنی انکار کردن مشکلات یا دوری از مسئولیتپذیری برای حل مسائل نیست. دقیقا برعکس، به این معنیست که با شفافیت و حضور ذهن در زندگی روزانه با مسائل به گونهای مثبت و سازنده سر و کار داشته باشیم. شما تمامی شرایط و پیشامدهای زندگی را نمیتوانید کنترل کنید، ولی میتوانید از آنها بیاموزید، میتوانید اجازه دهید هر پیشامدی شما را باانگیزهتر قویتر، هوشیارتر، آگاهتر و ماهرتر نماید.
میتوانید توانائیتان را در جهت طراحی زندگی ایدهآل و فلسفه خود از آن، مدیریت کنید. یک فلسفه از مسئولیتپذیری فردی به شما این امکان را میدهد که دراصل و جوهر معنوی کمال زندگی کنید. انسانهایی که در شناسایی و حل مشکلات موجود تلاش میکنند اگر در موردی شکست بخورند، برای پیدا کردن راه حل مناسب میکوشند و مأیوس و دلسرد نمیشوند.
همین امر ، در نهایت ، حس رضایت و کمال و نوع دوستی و احترام به خود ودیگران را به دنبال خواهد داشت .