تعریف و طبقه بندی کودکان استثنایی
واژه کودکان استثنایی اغلب در جامعه آموزش به ویژه توسط متخصصان روان‌شناسی استفاده می‌شود و شامل کودکانی می‌شود که عملکردشان برتر است و برای دستیابی به حداکثر پتانسیل خود نیازمند غنی‌سازی برنامه درسی و...

تعریف و طبقه بندی کودکان استثنایی
واژه کودکان استثنایی اغلب در جامعه آموزش به ویژه توسط متخصصان روان‌شناسی استفاده می‌شود و شامل کودکانی می‌شود که عملکردشان برتر است و برای دستیابی به حداکثر پتانسیل خود نیازمند غنی‌سازی برنامه درسی و آموزش چالش‌برانگیزتر هستند، همچنین این واژه در مورد کودکانی که مشکلات یادگیری دارند و پایین‌تر از هنجارهای جامعه هستند نیز استفاده می‌شود.

اختلالات جسمی یا حسی یا مشکلات رفتاری که نیازمند اصلاح توسط سیستم آموزشی هستند و برای کودکانی که نیازمند کمک در یادگیری هستند، در این دسته بندی قرار می‌گیرند. در حقیقت عنوان «استثنایی» بیشتر به عبارات مربوط به ناتوانی، نقص یا کم توانی ترجیح داده می‌شود زیرا این واژه به کودکان با استعداد و با توانایی هایی ویژه کمتر اطلاق می‌گردد.

ناتوانی ها یا آسیب‌های کودکان استثنایی توسط روانپزشکی و روانشناسی تحت دسته اختلالات رشد عصبی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی قرار می‌گیرند.
کودکان استثنایی تعاریف مختلفی دارد از جمله:
کودکان استثنایی از نظر ویژگی های فیزیکی یا توانایی یادگیری با هنجار جامعه، چه بالاتر و چه پایین تر، به حدی تفاوت دارند که برای بهره مندی کامل از تحصیل به خدمات آموزشی تخصصی یا تسهیلات فیزیکی متفاوتی نیاز دارند (هوارد، 2012).

به کودکانی استثنایی گفته می‌شود که بر خلاف اکثریت افراد هم سن خود در شرایط عادی قادر به سازگاری با محیط نباشند و از نظر فکری، عقلانی، رفتاری و عاطفی با هم سالان خود فرق کلی داشته باشند و روش های خاص آموزش و پرورش درباره آن ها به کار رود.


دانش آموزی که از نظر جسمی یا خصوصیات رفتاری و ذهنی با اکثریت دانش آموزان همکلاس خود تفاوت آشکار داشته و آموزش ویژه برای او مناسب تر از اموزش معمولی باشد دانش آموز استثنایی تلقی می شود.

کودک استثنایی فردی است که، به دلیل تفاوت ویژه یا استثنایی با سایر کودکان از لحاظ توانایی های حسی، فیزیکی ، نورورلوژیک، ذاتی(خلق و خوی) یا هوشی و یا از لحاظ طبیعت و دامنه تجربه های قبلی به منطبق کردن برنامه درسی -مدرسه ای عادی نیاز دارد تا سطح عملکرد او به حداکثر برسد.

در آمریکا: به تمام کودکانی که به نحوی با کودکان طبیعی و هم سن وسال خود از نظر فکری،جسمی، عاطفی، رفتاری فرق داشته باشند کودک استثنایی می‌گویند.

در انگلیس: به کودکان تیز هوش فقط استثنایی گفته می شود و سایر کودکان را که به علتی تحت آموزش ویژه قرار می گیرند کودکان با نیازهای ویژه گفته می‌شود.

با همه این تعاریف اما بهترین تعریفی که می شود ارائه داد این است:
(( کودک استثنایی کودکی است که به علت شرایط ویژه (استثنایی) خود به نوعی آموزش ویژه نیاز دارد ، همین و بس. با این که کودکان دارای مشکلات مختلف به آموزش و پرورش ویژه نیاز دارند، تعداد شباهت های آن ها به سایر کودکان بیشتر از تفاوت هایشان است ))

لغت استثنایی اصولا یک اصطلاح آموزشی است.مربیان آموزش و پرورش ومشاوران راهنمایی در زمره اولین کسانی هستند که به محدودیت های یادگیری، عاطفی، شخصیتی، اجتماعی و مشکلات این افراد پی می برند و باید نسبت به رفع آن‌ها با روش‌های موجود و همچنین پیشگیری از مشکلات آتی اقدام نمایند.

جای تعجب نیست که گفته می‌شود قسمت اعظم وظایف مشاوران راهنمایی شناخت کودکان استثنایی است و هیچ روانشناس اموزشی، مشاور راهنمایی، مراقب بهداشت مدارس یا اموزگار را نمی توان یافت که با کودک استثنایی سر و کار نداشته باشد.


طبقه بندی
طبقه بندی کودکان استثنایی امری دشوار است و از دیدگاه مختلف مورد بررسی قرار گرفته،طبقه بندی که ما در اینجا آورده ایم نتیجه بررسی است که ما انجام داده ایم.

به صورت کلی کودکان استثنایی در سه دسته تقسیم بندی می‌شوند:
►کودکانی که از بدو تولد به دلیل مشکلات موروثی و اختلالات مادرزادی دچار بیماری‌های معینی مانند منگولیسم، هیدروسفالی و… هستند.
►کودکانی که با استفاده از وسایل تشخیصی می‌توان از بیماری آنها مطلع شد مانند اختلال‌های غدد مترشحه داخلی، در رفتگی مادرزادی لگن و…
►کودکانی که در طی رشد، نقص عضو و بیماری‌های آن ها معلوم می‌شود مانند فلج مغزی، عقب ماندگی ذهنی و…

کودکان استثنایی 12 گروه را شامل می شوند که از این میان 7گروه زیر مجموعه آموزش و پرورش استثنایی هستند و شامل: خدمات توانبخشی و آموزشی می شوند و 5گروه قرار است در طرح فراگیر سازی حمایت بشنود.

گروه هایی که خدمات داده می شوند:
1-(آهسته گام) آسیب دیده ذهنی
2- آسیب دیده شنوایی (ناشنوا)
3- اسیب دیده بینایی (نابینا)
4- اختلال طیف اتیسم
5- معلولیت جسمی _ حرکتی
6- چند معلولیتی
7- اختلالات یادگیری (LD)

گروه هایی که در فراگیر سازی قرار می گیرند
1- اختلال بیش فعالی (ADHD)
2- کودکان مرزی(دیرآموز)
3- اختلالات اضطرابی(Anxity disorder)
4- اختلالات خلقی (Mood disorder)
5- مشکلات پزشکی و بالینی مثل سرطان ،عمل قلب باز و…


نقص، ناتوانی و اختلال
اصطلاح «ناتوانی» در قرن بیستم به ناتوانی جسمی یا ذهنی اطلاق شد. به نظر می رسد که این کلمه از قرن شانزدهم سرچشمه گرفته شده باشد و ممکن است به فرمان پادشاه هنری هفتم در سال 1504 اشاره داشته باشد که به جانبازان معلول جنگ اجازه می داد در خیابان های انگلستان گدایی کنند. این کار معمولا با یک کلاه در دست انجام می شد.

یک توضیح دیگر شامل «دست در کلاه»، یک بازی قمار در قرن هفدهم است که در آن 2 بازیکن در ازای یک جایزه پولی اشیایی را عرضه می کردند و ارائه کننده کالای کم ارزش باید تفاوت ارزش را جبران می کرد. این اصطلاح به تلاشی برای مساوی کردن یک مسابقه با تحمیل بار بر یک شرکت کننده اطلاق شد.

اولین کاربرد عملی این موضوع در مسابقه بود، جایی که اسب قوی‌تر مجبور بود وزن بیشتری را حمل کند تا مسابقه مساوی‌تر شود. این فرآیند به صورت عددی در ورزش گلف به کار گرفته شد و در قرن نوزدهم به معنای خود عمل برابرسازی بود. این اصطلاح در پایان قرن به افرادی که «نقص ذهنی یا جسمی» داشتند اطلاق شد (اندرسون، 2013).

اختلال به کاهش یا از دست دادن عملکرد یا توانایی اشاره دارد و می تواند به دلایل متعددی از قطع عضو تا مسمومیت ایجاد شود. یک اختلال توانایی فرد را برای انجام یک عملکرد خاص مانند افراد عادی محدود می کند، مانند تأثیر فلج در راه رفتن یا دویدن. هنگامی که یک نقص یا ناتوانی مانع تعامل فرد با محیط می شود، ممکن است فرد معلول در نظر گرفته شود.

نقص یا ناتوانی اگر با تلاش همراه باشد، ممکن است نقصی ایجاد نکند: مثلا یک فرد قطع عضو می‌تواند با یک اندام مصنوعی راه برود، و نمونه‌های متعددی از میلتون گرفته تا بتهوون تا استیون هاوکینگ وجود دارد که علیرغم ناتوانی شدید، دستاوردهای بزرگی داشته‌اند. نقص یا ناتوانی در برخی شرایط می‌تواند ناتوان‌کننده باشد، اما در موارد دیگر کاملا نه: ​​برای مثال، یک فرد نابینا می‌تواند راه برود و بخواند، اما نمی‌تواند رانندگی کند. از نظر تاریخی، بسیاری از معلولیت‌های ناشی از نقص یا ناتوانی، نتیجه باورها و واکنش‌های دیگران بوده است.

کودکانی که در زمان های بعدی به دلیل مادرزادی یا محیط خود دچار مشکلات رشدی شوند، “در معرض خطر” نامیده می شوند. مقوله‌های استثنایی که عموماً در آموزش ویژه به رسمیت شناخته می‌شوند عبارتند از: استعداد، ناتوانی‌های چندگانه، اختلالات پزشکی، آسیب مغزی ضربه‌ای، اختلال بینایی یا شنوایی، اختلالات ارتباطی، اوتیسم و ​​اختلالات مرتبط، اختلالات عاطفی و رفتاری، ناتوانی‌های یادگیری و عقب ماندگی ذهنی یا رشدی.

اختلالات یادگیری کودکان استثنایی به چه معناست؟
پس از بررسی اختلال یادگیری کودکان استثنایی و دسته‌بندی آنها، لازم است در مورد اختلالات یادگیری بیشتر بدانیم. از لحاظ سیستم آموزشی، کودکانی که دچار نارسایی های یادگیری هستند و بین توانایی هوش بالقوه‌ آنها و عملکردشان تفاوت چشمگیری وجود داشته باشد، دچار اختلالات یادگیری هستند.

البته این تفاوت شاید به سیستم اعصاب مرکزی متصل باشد اما اختلال یادگیری در کودکان استثنایی به محرومیت فرهنگی، آموزشی، عقب ماندگی ذهنی و یا به دیگر نقص ها ارتباطی ندارد. مشکل اساسی که در تعریف اختلال یادگیری وجود دارد، تعیین میزان هوش بالقوه‌ کودک است که از طریق نوعی آزمون هوش گرفته می‌شود و عملکرد کودک در این آزمون به انگیزه او و عوامل ناخواسته خارجی مرتبط است.
دقت داشته باشید کودکانی که به عنوان کودکان استثنایی دچار اختلالات یادگیری می‌شوند، برخلاف نظر اطرافیان فاقد استعداد نیستند، بلکه در یادگیری مطالب نسبت به دیگر کودکان دیرتر عمل می‌کنند. این کودکان ممکن است بعد از مدتی مانند دیگر کودکان و شاید بهتر از آنها در یادگیری عمل کنند.

در نظر داشته باشید نوابغی مانند ادیسون و نیوتن در زمان کودکی از تنبل‌ترین و دیر آموزترین کودکان بودند، سپس شکوفایی استعدادها در آن ها دیده شد. بنابراین نقص در یادگیری شاید نشان دهنده برخی مسائل جزئی باشد که پس از آنکه علت آن از بین رفت، کودک به حالت نرمال برگردد و در فعالیت های یادگیری بهتر از قبل و حتی بهتر از دیگر کودکان عمل نماید.

ویژگی های کودکان استثنایی دارای اختلالات یادگیری
اختلالات یادگیری کودکان استثنایی با توجه به تعاریفی که متخصصین در زمینه کودکان دچار این اختلال ارایه کرده اند، ویژگی این کودکان عبارتند از:

-کودکان دارای اختلال یادگیری دارای بهره هوشی عادی یا بالاتر هستند.
-حواس مختلف مانند بینایی، شنوایی و … در این کودکان دچار مشکل نیست.
-محیط آموزشی این کودکان نسبتا خوب است.
-رفتارهای دارای ناهنجاری شدید در کودکان دارای اختلال یادگیری دیده نمی‌شود.
-پیشرفت آموزشی در کودکان دارای اختلال کمتر از میزان هوش، امکانات آموزشی و سن آنهاست.

چرا کودکان دارای اختلال یادگیری در امر یادگیری شکست می‌خورند؟
انگیزه کافی در این کودکان به وجود نیامده است. دقت و توجه کافی را ندارند. پیش از اندازه به جزیی از کل دقت می‌کنند در حرکاتشان هماهنگی وجود ندارد.
اختلال یادگیری در کودکان استثنایی موجب عدم هماهنگی در وفق دادن خود با کلاس و همکلاسی‌ها می‌شود دچار انزوا می‌شوند و نمی‌توانند در بازی های گروهی شرکت کنند. این کودکان معمولا به دیدن بازی‌ها رغبت بیشتری نشان می‌دهند تا اینکه در آن شرکت کنند.

از دیگر مشکلاتی که در کودکان دارای اختلال یادگیری می‌توان دید پرخاشگری است. این پرخاشگری به دلیل ناهماهنگی با همکلاسی‌ها و اطرافیان به وجود می‌آید و کودک تلاش می‌کند تا با پرخاشگری، دروغ گفتن، خیال پردازی و … به جبران کمبود و ناهماهنگی خود بپردازد و در بین اطرافیان خود کسب اعتبار نماید.

بنابراین هیچ گاه فراموش نکنید که کودکان استثنایی دارای اختلال یادگیری مانند دیگر کودکان می‌توانند بیاندیشند، استدلال کنند. این کودکان همچنین دوست دارند اطرافیان از نظراتشان استفاده کنند و به افکارشان احترام گذاشته شود.
اختلال یادگیری در کودکان استثنایی پیش دبستانی چه علائمی دارند؟
دیرتر از بچه‌های دیگر سخن می‌گویند. در پیدا کردن کلمات درست در زمان گفتگو ناتوان هستند. در یک دسته بندی خاص توانایی گفتن کلمات به سرعت را ندارند. نمی‌توانند قافیه بسازند. یادگیری الفبا، اشکال و اعداد برایشان سخت است. تمرکز ندارند و نمی‌توانند آرام و قرار داشته باشند. از دستورات با قواعد نمی‌توانند پیروی کنند.

سخن آخر
جهت درمان اختلال یادگیری و درمان اختلال یادگیری کودکان کلید نهایی مداخله زودهنگام است. مانند هر چالش یا مشکلی که با آن روبه رو می شویم، اگر هر چه سریع تر به شناسایی و پذیرش آن اقدام کنیم؛ نتیجه نهایی بهتری خواهیم داشت. بنابراین هر چه سریع تر به متخصصان این حوزه برای کمک به فرزندتان اقدام کنید.