من نمیخواهم ارتباط او را قطع کنم، اما نزدیک بودن به او هم هیچ لطفی به من نمیکند. چگونه با این دوراهی کنار بیایم؟ ما ماه ها پیش از هم جدا شدیم. چرا من مدام به بازگشت با او فکر می کنم؟ چگونه می توانم ادامه دهم؟
قطع رابطه با کسی که هنوز هم دوست دارید با او باشید می تواند بسیار سخت باشد.
یک مطالعه در سال 2013 سه نوع عشق نافرجام را مشخص می کند
دوست داشتن کسی که در دسترس نیست.
حسرت عاشق گذشته.
قرار گرفتن در رابطه ای که در آن فرد احساس نابرابری می کند.
(احتمال این است که اکثر ما حداقل یکی از آنها را تجربه کرده باشیم)
اگر در حال حاضر با احساس عشق یک طرفه یا نافرجام دست و پنجه نرم می کنید، در این مطلب دو راه وجود دارد که می توانید انجام دهید تا احساسات خود را به شکلی سالم تر هدایت کنید.
بدانید که احساسات شما کاملاً غیرقابل کنترل نیستند.
تمایل به خارج شدن از سناریوی عشق نافرجام ممکن است غیرممکن و خارج از کنترل شما باشد. با این حال، تحقیقات منتشر شده در PLOS ONE نشان میدهد که میتوانیم با استفاده از تکنیکهای شناختی و رفتاری خاص، احساسات خود را کنترل کنیم.
این مطالعه به این عمل به عنوان “کنترل عشق” اشاره می کند. یعنی استفاده از راهبردهای رفتاری یا شناختی برای تغییر شدت احساسات فعلی شما از عشق نافرجام.
در حالی که این مطالعه راهبردهایی را برای افزایش و کاهش عشق بیان میکند، اما در مورد عشق یک طرفه میتوان از تکنیکهای کاهشی استفاده کرد، مانند:
ارزیابی مجدد شناختی: این استراتژی شامل چارچوب بندی مجدد موقعیتی است که در آن قرار دارید تا احساس خود را تغییر دهید. می توانید سعی کنید روی جنبه های منفی معشوق خود تمرکز کنید یا به این فکر کنید که زمان چگونه درد را التیام می بخشد.
حواس پرتی: حواس پرتی صرفاً شامل تحریک خود با موارد غیرمرتبط با موضوع می شود تا تمرکز را از موقعیت فعلی و وضعیت عاطفی موجود دور کنید. تماشای تلویزیون، گوش دادن به موسیقی، تمرکز بر تحصیل یا محل کار یا ورزش گروهی به عنوان تکنیک های حواس پرتی واجد شرایط هستند.
حمایت اجتماعی: صحبت با دوستان نزدیک، خانواده یا افراد آگاه می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید و دیدگاهی مناسبی نسبت به احساسات پیچیده عاشقانه خود پیدا کنید.
انتخاب موقعیت: این استراتژی شامل پرهیز از نشانهها و محرکها (مانند عکسها، مکالمات، مکانها و…) میباشد که عشق نافرجام شما را به شما یادآوری میکند. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که احساسات زیربنایی شما بی جهت آشکار نمی شوند. (پیشنهاد میشود مقاله چرا افراد یکی پس از دیگری از عشق من دور می شوند؟ را مطالعه کنید.)
به خود یادآوری کنید که اشتیاق یک جایگزین ضعیف برای عشق کامل است.
ما اغلب می بینیم که عشق نافرجام در هنر، رسانه و فرهنگ رمانتیک شده است. اشتیاق در هسته یک رابطه ناتمام یا صرفاً خیالی به عنوان مرحله ای از سرخوشی تلخ و شیرین به تصویر کشیده می شود.
این روایت چقدر صحت دارد؟ یک مطالعه تعدادی از یافتهها را در مورد ماهیت عشق نافرجام نشان داد، مانند:
روابط عاشقانه نافرجام از لحاظ عاطفی دارای شور، فداکاری و تعهد کمتری است.
تنها چیزی که مردم در عشق نافرجام بیشتر احساس می کنند آشفتگی است.
عشق نافرجام همچنین با عزت نفس پایین، اعتماد به نفس پایین، اضطراب و افسردگی همراه است.
این یافتهها نشان میدهد که چرا نباید به عشق نافرجام به عنوان «آرزو» نگاه کرد. در حالی که ممکن است پردازش احساسات پایداری که نسبت به کسی دارید زمان ببرد، مهم است که بدانید عاشقانه کردن رنج شما می تواند عشق نافرجام را طولانی کند.
نویسندگان این مطالعه این را با بیان این جمله خلاصه می کنند:
“این نتایج نشان می دهد که عشق نافرجام شبیه سازی خوبی از عشق عاشقانه واقعی نیست، بلکه تقریبی پایین تر از ایده آل است.”
نتیجه
عشق نافرجام می تواند تجربه ای دردناک و در مواقعی آسیب زا باشد. اما مانند هر رویداد دشواری در زندگیتان، صبور بودن با خودتان، مراقبت از خود و ارزیابی واقعیتتان همراه با صداقت میتواند به بهبودی شما کمک کند.