اثر دانینگ-کروگر یکی از سوگیریهای شناختی است که میتواند روی رفتارها و تصمیمات ما تأثیر زیادی بگذارد. اگرچه ممکن است تشخیص این پدیده در دیگران آسانتر باشد؛ اما باید بدانیم این اتفاق برای همه ما میافتد. برای یادگیری چیزهای جدید آماده باشید. شناخت و یادگیری ممکن است بهترین روش برای جلوگیری از سوگیریهایی مانند اثر دانینگ-کروگر باشد.
به عبارتی دیگر اثر دانینگ کروگر یک اختلال شناختی است که بر اثر آن، افراد میزان تبحر و تسلط خود در برخی حوزههای تخصصی را بیش از آنچه که واقعیت دارد، ارزیابی میکنند.
اثر دانینگ-کروگر به زبان ساده میگوید: «افرادی که در یک مهارت ضعیف هستند، معمولاً ارزیابی خوبی از وضعیت خود ندارند و به عبارت دیگر، متوجه نیستند که در آن مهارت ضعیفند.» بعضی اوقات محققان این اثر را برای افرادی در جهت خلاف آن نیز استفاده میکنند، افرادی حرفهای که گرایش بیشتری به دستکمگرفتن شایستگی خود دارند و به اشتباه تصور میکنند، کاری که برای ایشان آسان است، برای دیگران نیز آسان خواهد بود.
به زبان دیگر، همین الان که شما درباره این اثر مطالعه میکنید، احتمالاً چند مورد از دوستان و آشنایان و همکاران را به خاطر آوردهاید که در یک حوزه ضعیفند، اما خودشان از این ضعف خبر ندارند و آن را نمیپذیرند. بعید است به این سوال فکر کنید که «خود من در چه زمینههایی گرفتار اثر دانینگ-کروگر هستم؟» یک حالت دیگر هم وجود دارد. بعید نیست الان به نتیجه برسید که «من جزو همان متخصصانی هستم که خودم را دستکم میگیرم. باید اعتماد به نفس خودم را بیشتر کنم و واقعیت را بهتر ببینم!»
دیوید دانینگ و جاستین کروگر از دانشگاه کرنل اینگونه نتیجه میگیرند: «تخمین نادرست فرد بیلیاقت، از اشتباه در ارزیابی خود ناشی میشود؛ درحالیکه تخمین نادرست افراد بسیار بالیاقت، از اشتباه در ارزیابی دیگران نشئت میگیرد.»
فرض کنید یه دوستی دارید، که تازه گواهینامه گرفته. همین که گواهینامه رو گرفته، فرداش میاد پیشتون و میگه میخواد ماشین باباش رو برداره تا دوتایی بزنید به دل جاده! تصور دوستتون از خودش چیه؟ با خودش میگه: خوب بعد این همه جلسه آموزشی آیین نامه و شهری، دیگه من الان ته رانندههای عالمم! گواهینامهام که دارم. پس هیچ مشکلی نیست. اما واقعیت اینه که درسته که دوست شما گواهینامه داره و آموزش دیده. اما راننده که نبوده، یعنی تجربه سفر اونم تو جاده رو نداشته. پس بهتره که اول یه خورده بیشتر رانندگی تو شهر رو تجربه کنه و چند تا سفر هم کنار دست راننده بشینه، تا زیروبم کار رو بشناسه و چند تا تجربه مفید داشته باشه. اما راستش اینه که اعتماد به نفس دوستتون یه خورده کاذبه و مهارتها و همینطور تجربه رانندگی تو جاده رو نداره. خوب این یعنی چی دقیقا؟! یعنی اینکه دوست شما دچار یه نوع سوگیری شناختی شده و داره اثر دانینگ-کروگر رو تجربه میکنه.
این حالت زمانی رخ میدهد که عدم شناخت فردی باعث میشود که افراد، قدرت تحلیل و ارزیابی واقعی و صحیح تواناییهای خود را از دست بدهند. در ادامه به اثر دانینگ کروگر، چگونگی ایجاد آن و راههای جلوگیری از این اختلال شناختی خواهیم پرداخت.
این پدیده یک سوگیری (بایاس) در درک ما انسان ها است. اثری که باعث میشه آدمهای بی مهارت و نادان با اندکی مطالعه دچار این توهم بشوند که خیلی هم بامهارت و توانمندند! ولی در عوض خیلی از آدمهای عالم، دانا و باسواد احساس کنند که چیزی نمی دانند و آنچه که آنها می دانند امر واضحی است که همه میدانند.
اسم این پدیده روانشناسی از اسم فامیلی دو دانشمند روانشناسی اجتماعی دانشگاه کرنل آمریکا یعنی دیوید دانینگ و جاستین کروگر گرفته شده که برای اولین بار این اثر رو مشاهده و در مقاله ای تحت عنوان “بی مهارتی و بیخبری از آن” گزارش کردند.
این دو دانشمند نقل می کنند: “تخمین نادرست فرد بیلیاقت، از اشتباه در ارزیابی خود ناشی میشود؛ درحالی که تخمین نادرست افراد بسیار بالیاقت، از اشتباه در ارزیابی دیگران نشئت میگیرد.”
به عبارتی دیگر اثر دانینگ کروگر یک اختلال شناختی است که بر اثر آن، افراد میزان تبحر و تسلط خود در برخی حوزههای تخصصی را بیش از آنچه که واقعیت دارد، ارزیابی میکنند.
اثر دانینگ-کروگر به زبان ساده میگوید: «افرادی که در یک مهارت ضعیف هستند، معمولاً ارزیابی خوبی از وضعیت خود ندارند و به عبارت دیگر، متوجه نیستند که در آن مهارت ضعیفند.» بعضی اوقات محققان این اثر را برای افرادی در جهت خلاف آن نیز استفاده میکنند، افرادی حرفهای که گرایش بیشتری به دستکمگرفتن شایستگی خود دارند و به اشتباه تصور میکنند، کاری که برای ایشان آسان است، برای دیگران نیز آسان خواهد بود.
به زبان دیگر، همین الان که شما درباره این اثر مطالعه میکنید، احتمالاً چند مورد از دوستان و آشنایان و همکاران را به خاطر آوردهاید که در یک حوزه ضعیفند، اما خودشان از این ضعف خبر ندارند و آن را نمیپذیرند. بعید است به این سوال فکر کنید که «خود من در چه زمینههایی گرفتار اثر دانینگ-کروگر هستم؟» یک حالت دیگر هم وجود دارد. بعید نیست الان به نتیجه برسید که «من جزو همان متخصصانی هستم که خودم را دستکم میگیرم. باید اعتماد به نفس خودم را بیشتر کنم و واقعیت را بهتر ببینم!»
دیوید دانینگ و جاستین کروگر از دانشگاه کرنل اینگونه نتیجه میگیرند: «تخمین نادرست فرد بیلیاقت، از اشتباه در ارزیابی خود ناشی میشود؛ درحالیکه تخمین نادرست افراد بسیار بالیاقت، از اشتباه در ارزیابی دیگران نشئت میگیرد.»
فرض کنید یه دوستی دارید، که تازه گواهینامه گرفته. همین که گواهینامه رو گرفته، فرداش میاد پیشتون و میگه میخواد ماشین باباش رو برداره تا دوتایی بزنید به دل جاده! تصور دوستتون از خودش چیه؟ با خودش میگه: خوب بعد این همه جلسه آموزشی آیین نامه و شهری، دیگه من الان ته رانندههای عالمم! گواهینامهام که دارم. پس هیچ مشکلی نیست. اما واقعیت اینه که درسته که دوست شما گواهینامه داره و آموزش دیده. اما راننده که نبوده، یعنی تجربه سفر اونم تو جاده رو نداشته. پس بهتره که اول یه خورده بیشتر رانندگی تو شهر رو تجربه کنه و چند تا سفر هم کنار دست راننده بشینه، تا زیروبم کار رو بشناسه و چند تا تجربه مفید داشته باشه. اما راستش اینه که اعتماد به نفس دوستتون یه خورده کاذبه و مهارتها و همینطور تجربه رانندگی تو جاده رو نداره. خوب این یعنی چی دقیقا؟! یعنی اینکه دوست شما دچار یه نوع سوگیری شناختی شده و داره اثر دانینگ-کروگر رو تجربه میکنه.
این حالت زمانی رخ میدهد که عدم شناخت فردی باعث میشود که افراد، قدرت تحلیل و ارزیابی واقعی و صحیح تواناییهای خود را از دست بدهند. در ادامه به اثر دانینگ کروگر، چگونگی ایجاد آن و راههای جلوگیری از این اختلال شناختی خواهیم پرداخت.
این پدیده یک سوگیری (بایاس) در درک ما انسان ها است. اثری که باعث میشه آدمهای بی مهارت و نادان با اندکی مطالعه دچار این توهم بشوند که خیلی هم بامهارت و توانمندند! ولی در عوض خیلی از آدمهای عالم، دانا و باسواد احساس کنند که چیزی نمی دانند و آنچه که آنها می دانند امر واضحی است که همه میدانند.
اسم این پدیده روانشناسی از اسم فامیلی دو دانشمند روانشناسی اجتماعی دانشگاه کرنل آمریکا یعنی دیوید دانینگ و جاستین کروگر گرفته شده که برای اولین بار این اثر رو مشاهده و در مقاله ای تحت عنوان “بی مهارتی و بیخبری از آن” گزارش کردند.
این دو دانشمند نقل می کنند: “تخمین نادرست فرد بیلیاقت، از اشتباه در ارزیابی خود ناشی میشود؛ درحالی که تخمین نادرست افراد بسیار بالیاقت، از اشتباه در ارزیابی دیگران نشئت میگیرد.”
اثر دانینگ کروگر، Dunning-Kruger Effect بر اساس تحقیقی کشف شد که در سال ۱۹۹۹ در دانشگاه کرنل توسط دیوید دانینگ (David Dunning) و جاستین کروگر (Justin Kruger) انجام گرفت.
عنوان این پژوهش «ناماهر و نادان به آن: چگونه دشوار بودن شناخت بیکفایتیِ خود منجر به ارزیابی متکبرانه از خویشتن میشود؟» بود. کروگر و دانینگ در چهار آزمون مجزا مهارت شرکتکنندگان را در زمینههای استدلال منطقی، دستور زبان انگلیسی، و حس شوخطبعی محک زدند و همزمان از ایشان خواستند که نمرهٔ خود را پیشبینی کنند. نتیجهٔ آزمونها نشان داد که شرکتکنندگانی که کمترین نمره را آورده بودند در ارزیابی خود تا بالای میانگین غلو کرده بودند و مهارت خود را دست بالا گرفته بودند. در عوض شرکتکنندگانی که بیشترین نمره را آورده بودند مهارت خود را دست کم گرفته بودند.
این پژوهش همچنین نشان داد که افراد «بیکفایت» توانایی شناخت مهارت یا کفایت در افراد ماهر را ندارند. به باور کروگر و دانینگ، دلیل ناتوانی افراد بیکفایت از شناخت بیکفایتی خود ضعف در فراشناخت، فراحافظه، فرادرک، و همچنین ضعف در مهارت نظارت بر خود است.
این دو نفر برای انجام این تحقیق مطالعاتی، افراد زیادی را از لحاظ تواناییهای استدلال منطقی، دستور زبان انگلیسی و حس شوخطبعی، مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه جالب رسیدند که افرادی خود را بهتر از میانگین ارزیابی میکردند که در واقع نتایجی بسیار کمتر از میانگین کسب کردهاند.
بهعنوان مثال، افرادی که ۱۲ درصد توانایی داشتند، میزان توانایی خود را ۶۲ درصد در نظر گرفته بودند.
عنوان این پژوهش «ناماهر و نادان به آن: چگونه دشوار بودن شناخت بیکفایتیِ خود منجر به ارزیابی متکبرانه از خویشتن میشود؟» بود. کروگر و دانینگ در چهار آزمون مجزا مهارت شرکتکنندگان را در زمینههای استدلال منطقی، دستور زبان انگلیسی، و حس شوخطبعی محک زدند و همزمان از ایشان خواستند که نمرهٔ خود را پیشبینی کنند. نتیجهٔ آزمونها نشان داد که شرکتکنندگانی که کمترین نمره را آورده بودند در ارزیابی خود تا بالای میانگین غلو کرده بودند و مهارت خود را دست بالا گرفته بودند. در عوض شرکتکنندگانی که بیشترین نمره را آورده بودند مهارت خود را دست کم گرفته بودند.
این پژوهش همچنین نشان داد که افراد «بیکفایت» توانایی شناخت مهارت یا کفایت در افراد ماهر را ندارند. به باور کروگر و دانینگ، دلیل ناتوانی افراد بیکفایت از شناخت بیکفایتی خود ضعف در فراشناخت، فراحافظه، فرادرک، و همچنین ضعف در مهارت نظارت بر خود است.
این دو نفر برای انجام این تحقیق مطالعاتی، افراد زیادی را از لحاظ تواناییهای استدلال منطقی، دستور زبان انگلیسی و حس شوخطبعی، مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه جالب رسیدند که افرادی خود را بهتر از میانگین ارزیابی میکردند که در واقع نتایجی بسیار کمتر از میانگین کسب کردهاند.
بهعنوان مثال، افرادی که ۱۲ درصد توانایی داشتند، میزان توانایی خود را ۶۲ درصد در نظر گرفته بودند.
بدین شکل دانینگ و کروگر، این مشکل فراشناختی یعنی عدم توانایی درک میزان توانایی و عملکرد فردی را کشف کرده و این موضوع را این چنین بیان کردند:
«افرادی که دانش کمتر از میانگین دارند، با دو مشکل بهصورت همزمان مواجه هستند: نه تنها نتیجهگیریهای اشتباهی دارند و بر اساس همان نتیجهگیریها خطاهای مکرری را مرتکب میشوند، بلکه به دلیل همین مشکل، عدم توانایی خود را نیز درک نمیکنند و متوجه این عدم توانایی نخواهند شد.»
پدیده دانینگ کروگر
سوگیری اثر دانینگ-کروگر یک پدیده روانشناختی است که در آن فرد با کمترین تسلط در یک موضوع، خود را شایستهترین آدم میبیند. پس کسایی که کمترین دانش و اطلاعات رو تو یه زمینه خاص دارند، توانایی تشخیص اشتباه و خطای خودشان را ندارند. بخاطر همین هنگام ارزیابی خودشان اعتماد به نفس بالایی دارند و خوب اشتباه میکنند. آنها نمیتوانند در مورد عملکرد بقیه هم، عادلانه قضاوت کنند. همچین آدمی درک درستی از تواناییهایش ندارد، پس منبع قابل اعتمادی برای ارزیابی مهارتهای خودش نیست.
این پدیده روانشناسی به ما می گوید انسان درباره یک موضوع خاص هر چی دانش کمتری داشته باشد بیشتر درباره آن موضوع مطمئن است و اعتماد به نفس کاذب دارد و اما اگر هر چه درباره آن موضوع بیشتر بداند اعتماد به نفس کمتری دارد و کمتر به حرفی که می زند و دانشی که دارد مطمئن است.
چه کسایی دچار اثر دانینگ کروگر میشوند؟
متاسفانه همه ما در یعضی اوقات تحت اثر دانینگ-کروگر قرار میگیریم. دلیلش چیه؟ خوب ما هزاری هم که باتجربه و خبره باشیم، بازم یه سری کارها و مهارتها هستند، که توی آنها لنگ میزنیم. ممکن است که در خیلی از زمینهها کارمان حرف نداشته باشد و پرفکت باشیم، خیلی هم باهوش و ماهر باشیم؛ اما یادتون باشد که هیچ کس در همه چیز متخصص نیست.
دریای نامتناهی نادانی و اثر دانینگ-کروگر
وقتی درباره چیزی نمیدانیم، از کمبود دانش خود آگاه نیستیم. اما هنگامی که دانش ما بیشتر میشود، متوجه میشویم که چقدر درباره آن چیز نمیدانستیم. در واقع اثر دانینگ-کروگر بیانگر آن است که افراد، توانایی ارزیابی خودشان را ندارند.
بهعبارت دیگر، مردم تواناییهای خود را بیشتر از واقعیت تخمین میزنند و خود را باهوشتر و تواناتر از مهارت واقعی خود میدانند. سال ۲۰۰۰ جایزه نوبل روانشناسی برای همین مقاله به دانینگ و کروگر اعطا شد.
عدم شناخت خود در زندگی روزمره
شاید تصور کنید این عدم شناخت بهعلت بهره هوشی پایین افراد است. اما این اتفاق در زندگی روزمره برای همه ما میافتد و حتی افراد باهوش پدیده دانینگ-کروگر را تجربه میکنند.
مطالعات نشان داده است که حدود ۸۰٪ مردم، رانندگی خود را بهتر از واقعیت ارزیابی میکنند! احساس مهارت بالا هنگام رانندگی میتواند منجر به تصمیمات فوری و در نهایت تصادف شود. کسانی که کمتر از ۶ ماه رانندگی یاد گرفتهاند، ۸ برابر بیشتر از دیگران تصادف میکنند. این لزوماً فقط به این دلیل نیست که آنها رانندگان خوبی نیستند؛ بلکه بهدلیل اعتمادبهنفس بیش از حدشان این اتفاق رخ میدهد.
افراد تازهکار با تصور اینکه کنترل بیشتری روی خودرو دارند، در جاده بیپروا حرکت میکنند و این منجر به خطر میشود. ترکیبی از خودآگاهی ضعیف و شناخت کم باعث میشود که افراد تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی کنند.
اثر دانینگ-کروگر در برنامهریزی روزمره هم بسیار دیده میشود. بسیاری از ما برای افزایش عملکرد خود، روزانه برنامهریزی میکنیم. اما هنگام اجرای آن متوجه میشویم که نمیتوانیم به تمام برنامههای خود برسیم. این ممکن است بهدلیل اثر دانینگ-کروگر و خوشبینی ما نسبت به خودمان باشد.
ما تصور میکنیم که در انجام برخی از کارها خوب هستیم و میتوانیم آنها را سریع انجام دهیم؛ بنابراین برای آن کارها وقت کمی در نظر میگیریم. اما در واقعیت نمیتوانیم همه کارها را طبق برنامهریزی پیش ببریم.
متاسفانه به خاطر همین پدیده دانینگ-کروگر است که آدمهایی که در قله حماقت منحنی دانینگ-کروگر هستند از صدایشان از همه بالاتر است و از آنسو افرادی که حرفی برای گفتن دارند اغلب ساکت اند! زیرا به خودشان اطمینان ندارند و با فکر میکنند که من با این همه مسئلهای که وجود دارد شایستگی لازم برای اظهار نظر ندارم و حتما آدمهایی هستند که از من بیشتر می دانند و بهتر است آنها اظهار نظر کنند. بنابراین همین باعث می شود که دنیا پر از نویز و رفتارهای احمقانه شود و حق انسانهای شایسته را افراد بدردنخور بخورند، به عبارتی آدم های ساده بدون فکر عمل میکنند و آدم های باسواد بخاطر کمالگرایی قفل شدند و هیچ کاری نمیکنند!
اثر دانینگ-کروگر در زندگی حرفهای
اثر دانینگ-کروگر در کسبوکارها نیز خودش را نشان میدهد؛ بهویژه هنگامی که محصولات یا مفاهیم جدیدی ایجاد میشوند. بهعنوان مثال، معرفی ارز دیجیتال و فناوری زنجیره بلوکی (Blockchain) منجر به شکلگیری سریع بسیاری از شرکتهای کارآفرین شد. در حالی که بسیاری از آنها دانش و آگاهی لازم برای درک اشتباهات خود را نداشتند.
همچنین در محیط کاری، وقتی افراد قادر نیستند که نقطه ضعف خود را تشخیص دهند و عملکرد خود را بیش از واقعیت بدانند، نمیتوانند آن را از بین ببرند و فرصت یادگیری را از دست میدهند.
در یک مطالعه روی یک شرکت مهندسی نرمافزار با فناوری پیشرفته (High-Tech) ٪۴۲ افراد عملکرد خود را جزو ۵٪ کارمندان برتر میدانستند! این اتفاق از نظر آماری قطعاً ممکن نیست. وقتی ۴۲٪ کارمندان فکر میکنند
همچنین این افراد ممکن است انتقاد را از مدیر یا همکار خود نپذیرند و بهجای تغییر فقط از خودشان دفاع کنند. اما وقتی بازخورد به امری عادی در یک کسبوکار تبدیل شود، افراد یاد میگیرند که منتظر انتقاد باشند. یکی از بهترین روشها برای این کار بازخورد ۳۶۰ درجه است.
در این روش افراد از مدیران، همکاران و زیردستان بازخورد میگیرند و همه بهنوعی انتقادها را میشنوند. اگر چندین نفر بازخورد یکسانی ارائه دهند و به یک نقطه ضعف اشاره کنند، افراد شواهدی دارند که میتواند منجر به خودارزیابی بهتر و پیشرفت افراد شود.
همچنین در محیط کاری، وقتی افراد قادر نیستند که نقطه ضعف خود را تشخیص دهند و عملکرد خود را بیش از واقعیت بدانند، نمیتوانند آن را از بین ببرند و فرصت یادگیری را از دست میدهند.
در یک مطالعه روی یک شرکت مهندسی نرمافزار با فناوری پیشرفته (High-Tech) ٪۴۲ افراد عملکرد خود را جزو ۵٪ کارمندان برتر میدانستند! این اتفاق از نظر آماری قطعاً ممکن نیست. وقتی ۴۲٪ کارمندان فکر میکنند
در رابطه با نادانی و اعتمادبهنفس چارلز داروین میگوید: نادانی بیشتر از دانش منجر به اعتمادبهنفس میشود.
که از ۹۵٪ همکارانشون دانش بیشتری دارند، فرصت رشد را از دست میدهند.همچنین این افراد ممکن است انتقاد را از مدیر یا همکار خود نپذیرند و بهجای تغییر فقط از خودشان دفاع کنند. اما وقتی بازخورد به امری عادی در یک کسبوکار تبدیل شود، افراد یاد میگیرند که منتظر انتقاد باشند. یکی از بهترین روشها برای این کار بازخورد ۳۶۰ درجه است.
در این روش افراد از مدیران، همکاران و زیردستان بازخورد میگیرند و همه بهنوعی انتقادها را میشنوند. اگر چندین نفر بازخورد یکسانی ارائه دهند و به یک نقطه ضعف اشاره کنند، افراد شواهدی دارند که میتواند منجر به خودارزیابی بهتر و پیشرفت افراد شود.
چه چیزی باعث ایجاد اثر دانینگ کروگر میشود؟
داشتن اعتماد به نفس بالا در جوامع مختلف، چنان مورد تقدیر و احترام است که افراد زیادی ترجیح میدهند به داشتن هوش یا مهارتهای گوناگون تظاهر کنند، ولی با یک نگاه واقعی خود را ارزیابی نکرده و با واقعیت روبهرو نشوند.
این اختلال شناختی تنها برای افراد عادی رخ نمیدهد، بلکه افراد باهوش نیز با این مشکل مواجه خواهند شد؛ زیرا داشتن هوش و توانایی ذهنی بهمعنای یادگیری و توسعهدادن تواناییهای مختلف نیست و این ۲ مقوله تفاوت زیادی با یکدیگر دارند. برخی از افراد نیز به اشتباه عقیده دارند که تجربهها و تواناییهای فردیشان در یک حوزه تخصصی، در سایر حوزهها نیز قابل استفاده و تعمیم است.
داشتن اعتماد به نفس بالا در جوامع مختلف، چنان مورد تقدیر و احترام است که افراد زیادی ترجیح میدهند به داشتن هوش یا مهارتهای گوناگون تظاهر کنند، ولی با یک نگاه واقعی خود را ارزیابی نکرده و با واقعیت روبهرو نشوند.
این اختلال شناختی تنها برای افراد عادی رخ نمیدهد، بلکه افراد باهوش نیز با این مشکل مواجه خواهند شد؛ زیرا داشتن هوش و توانایی ذهنی بهمعنای یادگیری و توسعهدادن تواناییهای مختلف نیست و این ۲ مقوله تفاوت زیادی با یکدیگر دارند. برخی از افراد نیز به اشتباه عقیده دارند که تجربهها و تواناییهای فردیشان در یک حوزه تخصصی، در سایر حوزهها نیز قابل استفاده و تعمیم است.
چرا افراد قادر به تشخیص عدم توانایی و بیکفایتی خود نیستند؟
افراد زیادی وجود دارند که میزان هوش و سایر تواناییهای خود همچون شوخطبعی یا دیگر مهارتها را بیش از میانگین عادی جامعه ارزیابی میکنند. آنها نمیتوانند میزان صلاحیت و شایستگی خود را بهصورت دقیق و درست، قضاوت و ارزیابی کنند، زیرا این افراد توانایی فراشناختی ندارند.
این توانایی همان قابلیتی است که با استفاده از آن، میتوان یک قدم به عقب بازگشته و تواناییهای فردی خود را با یک نگاه بیطرفانه و از دید یک فرد سوم بررسی کرد. در واقع باید بدانید که معمولا همان افرادی که کمترین میزان توانایی و مهارت را دارند، غالبا تواناییهای خود بیش از حد برآورد کرده و اصطلاحا خود را دست بالا میگیرند.
چه کسانی تحت تاثیر اثر دانینگ کروگر قرار میگیرند؟
اثر دانینگ کروگر به یک حوزه و یا قشر خاص محدود نشده و این اثر در دامنه گستردهای از انواع حوزههای رفتاری همچون استدلال منطقی، هوش هیجانی، اطلاعات اقتصادی و حتی امنیت و توانایی کار با سلاح گرم نیز وجود دارد. نکته مهم این است که اثر دانینگ کروگر تنها در میان افراد بیکفایت مشاهده نشده، بلکه حتی افراد باهوش و توانا در همان حوزههایی نقطه ضعف دارند که تعصب خاصی بر آنها داشته و نمیتوانند عملکرد خود را بهصورت واقعی در آن حوزهها ارزیابی کنند. این اثر در افرادی که اطلاعات پایه و ثابتی در رابطه با حوزههای مختلف دارند نیز مشاهده شده است؛ برای مثال افرادی که توانایی خود را در یک حوزه مشخص بیش از ۸۰ درصد عنوان کردهاند، در واقعیت توانایی و دانش بسیار کمتری در آن حوزه دارند. این اتفاق معمولا به این دلیل رخ میدهد که افراد در برخی از حوزهها هیچ دانش و تخصصی ندارند، سپس با کسب کمترین مقدار دانش ممکن، تصور میکنند که بر تمام بخشهای آن حوزه تسلط یافته و در واقع در آن زمینه متبحر هستند. این افراد تنها در صورتی از این تصور اشتباه اولیه خارج میشوند که مطالعه بیشتری در همان حوزه داشته باشند. در این صورت درک میکنند که آن حوزه تخصصی تا چه حد گسترده بوده و میزان دانش آنها نسبت به آن موضوع، تا چه اندازه کم است و باید چقدر تلاش کرده تا به تخصص در آن دست پیدا کنند.
چرا افراد میزان دانش و تواناییهای خود را بیش از حد واقعی ارزیابی میکنند؟
اثر دانینگ کروگر - چرا افراد میزان تواناییهای خود را بیش از حد واقعی ارزیابی میکنند؟ اعتماد به نفس بالا، انواع مختلفی دارد و یکی از انواع آن، دقت بیش از حد یا Overprecision نام دارد. این رفتار زمانی رخ میدهد که افراد بهصورت اغراقآوری تصور میکنند که پاسخهای آنها حتما و بدون شک، درست است. چنین افرادی معمولا به دلیل ظاهر با اعتماد بهنفس خود، بسیار شایسته و متقاعدکننده به نظر میرسند و این رفتار آنها نیز معمولا ناشی از تمایل شدیدشان به قدرت و البته نیاز به حس برتری در زمینه هوش نسبت به سایرین است. اغراقکردن در میزان توانایی فردی یا Overestimation، نوع دیگری از اعتماد بهنفس بیش از حد بوده که نشاندهنده اختلاف میان تواناییهای واقعی فرد و تصور واهی آن افراد نسبت تواناییشان است. افرادی که تواناییهای خود را بهشکل اغراقآمیزی بیش از آنچه که هست ارزیابی میکنند، غالبا با افکار پوچ و بیهوده درگیر شده و معمولا این افکار، نتایج زیانآور و خطرناکی را نیز در پی دارند. اگر فردی توانایی خود را بیش از حد واقعی ارزیابی کند، بیشک اقدامات خطرناکی را انجام داده و خود را بیش از توانایی خود تحت فشار میگذارد. معمولا این اتفاق را در حوزه ورزش میبینیم که ورزشکاران خود را چنان تحت فشار قرار میدهند که تا مرز آسیبهای جدی نیز پیش خواهند رفت.
آیا تحت تاثیر اثر دانینگ کروگر هستید؟
برای درک این موضوع، از خود این سوال مهم را بپرسید: آیا تا به حال نصیحت یکسانی را از افراد مختلف شنیده و آن نصیحتها را نادیده یا دستکم گرفتهاید؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت است، احتمالا شما نیز تحت تاثیر اثر دانینگ کروگر قرار دارید. آن بخشهایی از زندگیتان را بررسی کنید که احساس میکنید در آن حوزهها اعتماد بهنفس کامل دارید. به این موضوع مهم توجه کنید که احتمالا همیشه حق با شما نیست و شما باید دانش بیشتری کسب کنید و یا برای کسب تخصص کامل، به تمرین بیشتری نیاز دارید.
چگونه از وقوع اثر دانینگ کروگر پیشگیری کنیم؟
برای جلوگیری از وقوع اثر دانینگ کروگر در زندگی فردی و شخصی خود، افراد باید با صداقت تمام و بهصورت مستمر، میزان دانش و البته نتایج کسبشده خود در حوزههای مختلف را بررسی کنند و تواناییهای خود را کورکورانه نپذیرند. همانگونه که دانینگ اظهار کرده است، افراد باید دائما خود را سنجیده و به چالش بکشند تا خطاهای احتمالی خود را کشف نمایند. علاوه بر این، افراد میتوانند اقدامات مختلفی را انجام دهند که در این دام مهلک گرفتار نشوند؛ مثلا میتوانند از متخصصان آن حوزه بخواهند که نقاط ضعفشان را به آنها آموزش دهند و یا از دوستان و همکاران خود بخواهند که انتقاد سازنده و یا نصیحتهای لازم را در اختیارشان بگذارند. یک روش دیگر برای جلوگیری از وقوع این اتفاق، مطالعه دائم و مستمر در بخشهای مختلف است که با کمک آن، میزان توانایی فرد در آن حوزه مشخص، افزایش یافته و بهبود یابد.
چگونه میتوان اثر دانینگ – کروگر را کمرنگ کرد؟
متأسفانه هیچ جواب ساده و سریعی برای این کار وجود ندارد. معمولاً پیشنهاد میکنند که «از دیگران بخواهید شما را نقد کنند و صادقانه بگویند که چه برآوردی از توانمندی شما دارند.» همچنین پیشنهاد میکنند که «در مسیر یادگیری متوقف نشوید و هرگز فکر نکنید که به سطح مطلوب رسیدهاید.» شاید یک راهحل دیگر هم این باشد که همیشه چند نفر را که از شما بسیار جلوتر و قویتر هستند همیشه مد نظر داشته باشید و با پیگیری آنها و فعالیتهایشان، تصویری واقعبینانهتر از جایگاه خود به دست بیاورید.
چگونه اثر دانینگ کروگر را از بین ببریم؟
برای از بین بردن این اثر در زندگی شخصی خود، چندین راه حل وجود دارد، شما باید دانستههای خود را دائما غربال کنید و یا نظرات سایر افرادی را در نظر بگیرید که دید متفاوتی با شما دارند. به دنبال بازخورد سایر افراد معتمد در حوزههای تخصصی مورد نظرتان باشید و از نظرات آنها استفاده کنید. نسبت به نظرات و انتقادات سازنده پذیرا باشید و از داشتن رفتار تدافعی خودداری کنید. به دانستن اطلاعات و مهارتهای مختلف تظاهر نکرده و واقعیت خود را بپذیرید. یادگیری و رشد دائم را به اولویت اول و اصلی زندگی خود تبدیل کرده و همیشه رویکرد یادگیری دائم را ادامه دهید.
مشکل کجاست و راهحل چیست؟
مغز ما دائماً بهدنبال الگوها و میانبُرها است که آنها در پردازش سریع اطلاعات و تصمیمگیریها به ما کمک میکنند. ولی اغلب همین الگوها و میانبُرها منجر به سوگیریهای مختلف میشوند. بیشتر مردم در تشخیص سوگیریها در رفتار دوستان، اعضای خانواده و همکارانشان مشکلی ندارند. اما برای تشخیص این خطا در خودشان مشکل دارند. باید بدانیم اثر دانینگ-کروگر بر روی همه انسانها تأثیر میگذارد. دانینگ و کروگر در مقاله خود به این موضوع اشاره کردند که آموزش به افراد امکان میدهد تا توانایی و عملکرد خود را با دقت بیشتری تشخیص دهند. بهعبارت دیگر، یادگیری بیشتر درباره یک موضوع خاص میتواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید دقیقاً چه چیزهایی را نمیدانید.
چند راهحل دیگر وجود دارد که میتوان از آنها برای برطرف کردن اثر دانینگ-کروگر استفاده کرد:
۱) بپذیرید که ندانستن عیب نیست بدانیم که ممکن است چیزی را ندانیم یا به اشتباه تصور کنیم که میدانیم. شاید «من نمیدانم!» مقدمه یادگیری چیز جدیدی باشد.
۲) وقت بیشتری بگذارید افراد هنگام تصمیمگیری سریع، اعتمادبهنفس بیشتری دارند. اگر میخواهید از اثر دانینگ-کروگر جلوگیری کنید، صبر کنید و برای بررسی گزینهها وقت بیشتری بگذارید.
۳) ادعاهای خود را به چالش بکشید آیا فرضیاتی دارید که بخواهید آن را مسلم فرض کنید؟ به الگوهای ذهنی خود اعتماد نکنید تا تشخیص دهید چه چیزی درست یا غلط است. از خودتان بپرسید: «آیا میتوانم با یک استدلال مخالف یا مخالفت با عقاید خود روبهرو شوم؟»
۴) استدلال خود را تغییر دهید آیا شما درباره تمام سؤالات یا مشکلاتی که با آنها برخورد میکنید، منطق یکسانی دارید؟ آزمایش روشهای جدید میتواند موجب از بین رفتن چیزهایی شود که به شما اعتمادبهنفس کاذب میدهد.
۵) انتقادپذیر باشید در محل کار، انتقاد را جدی بگیرید و با بررسی تمام شواهد، درست یا غلط بودن ادعاها را بررسی کنید. نتیجهگیری اثر دانینگ-کروگر یکی از سوگیریهای شناختی است که میتواند روی رفتارها و تصمیمات ما تأثیر زیادی بگذارد. اگرچه ممکن است تشخیص این پدیده در دیگران آسانتر باشد؛ اما باید بدانیم این اتفاق برای همه ما میافتد. برای یادگیری چیزهای جدید آماده باشید. شناخت و یادگیری ممکن است بهترین روش برای جلوگیری از سوگیریهایی مانند اثر دانینگ-کروگر باشد.
سخن آخر
اثر دانینگ کروگر نشان میدهد که چگونه افراد با کمترین میزان توانایی و هوش، خود را بیش از آنچه که هستند نشان میدهند و به همین وسیله در برخی موقعیتهای بسیار مهم قرار میگیرند. این اثر وجه دیگری نیز دارد که در طی آن، افراد باهوش و توانمند، تواناییها و مهارتهای خود را دستکم گرفته و تصور میکنند همه افراد میتوانند وظایف آنها را به همان راحتی برعهده گرفته و اجرا کنند. این اثر در طولانیمدت نتایج زیانباری در پی خواهد داشت و نکته مهم این است که همه ما در معرض اثر دانینگ کروگر هستیم.
منابع:افراد زیادی وجود دارند که میزان هوش و سایر تواناییهای خود همچون شوخطبعی یا دیگر مهارتها را بیش از میانگین عادی جامعه ارزیابی میکنند. آنها نمیتوانند میزان صلاحیت و شایستگی خود را بهصورت دقیق و درست، قضاوت و ارزیابی کنند، زیرا این افراد توانایی فراشناختی ندارند.
این توانایی همان قابلیتی است که با استفاده از آن، میتوان یک قدم به عقب بازگشته و تواناییهای فردی خود را با یک نگاه بیطرفانه و از دید یک فرد سوم بررسی کرد. در واقع باید بدانید که معمولا همان افرادی که کمترین میزان توانایی و مهارت را دارند، غالبا تواناییهای خود بیش از حد برآورد کرده و اصطلاحا خود را دست بالا میگیرند.
چه کسانی تحت تاثیر اثر دانینگ کروگر قرار میگیرند؟
اثر دانینگ کروگر به یک حوزه و یا قشر خاص محدود نشده و این اثر در دامنه گستردهای از انواع حوزههای رفتاری همچون استدلال منطقی، هوش هیجانی، اطلاعات اقتصادی و حتی امنیت و توانایی کار با سلاح گرم نیز وجود دارد. نکته مهم این است که اثر دانینگ کروگر تنها در میان افراد بیکفایت مشاهده نشده، بلکه حتی افراد باهوش و توانا در همان حوزههایی نقطه ضعف دارند که تعصب خاصی بر آنها داشته و نمیتوانند عملکرد خود را بهصورت واقعی در آن حوزهها ارزیابی کنند. این اثر در افرادی که اطلاعات پایه و ثابتی در رابطه با حوزههای مختلف دارند نیز مشاهده شده است؛ برای مثال افرادی که توانایی خود را در یک حوزه مشخص بیش از ۸۰ درصد عنوان کردهاند، در واقعیت توانایی و دانش بسیار کمتری در آن حوزه دارند. این اتفاق معمولا به این دلیل رخ میدهد که افراد در برخی از حوزهها هیچ دانش و تخصصی ندارند، سپس با کسب کمترین مقدار دانش ممکن، تصور میکنند که بر تمام بخشهای آن حوزه تسلط یافته و در واقع در آن زمینه متبحر هستند. این افراد تنها در صورتی از این تصور اشتباه اولیه خارج میشوند که مطالعه بیشتری در همان حوزه داشته باشند. در این صورت درک میکنند که آن حوزه تخصصی تا چه حد گسترده بوده و میزان دانش آنها نسبت به آن موضوع، تا چه اندازه کم است و باید چقدر تلاش کرده تا به تخصص در آن دست پیدا کنند.
چرا افراد میزان دانش و تواناییهای خود را بیش از حد واقعی ارزیابی میکنند؟
اثر دانینگ کروگر - چرا افراد میزان تواناییهای خود را بیش از حد واقعی ارزیابی میکنند؟ اعتماد به نفس بالا، انواع مختلفی دارد و یکی از انواع آن، دقت بیش از حد یا Overprecision نام دارد. این رفتار زمانی رخ میدهد که افراد بهصورت اغراقآوری تصور میکنند که پاسخهای آنها حتما و بدون شک، درست است. چنین افرادی معمولا به دلیل ظاهر با اعتماد بهنفس خود، بسیار شایسته و متقاعدکننده به نظر میرسند و این رفتار آنها نیز معمولا ناشی از تمایل شدیدشان به قدرت و البته نیاز به حس برتری در زمینه هوش نسبت به سایرین است. اغراقکردن در میزان توانایی فردی یا Overestimation، نوع دیگری از اعتماد بهنفس بیش از حد بوده که نشاندهنده اختلاف میان تواناییهای واقعی فرد و تصور واهی آن افراد نسبت تواناییشان است. افرادی که تواناییهای خود را بهشکل اغراقآمیزی بیش از آنچه که هست ارزیابی میکنند، غالبا با افکار پوچ و بیهوده درگیر شده و معمولا این افکار، نتایج زیانآور و خطرناکی را نیز در پی دارند. اگر فردی توانایی خود را بیش از حد واقعی ارزیابی کند، بیشک اقدامات خطرناکی را انجام داده و خود را بیش از توانایی خود تحت فشار میگذارد. معمولا این اتفاق را در حوزه ورزش میبینیم که ورزشکاران خود را چنان تحت فشار قرار میدهند که تا مرز آسیبهای جدی نیز پیش خواهند رفت.
آیا تحت تاثیر اثر دانینگ کروگر هستید؟
برای درک این موضوع، از خود این سوال مهم را بپرسید: آیا تا به حال نصیحت یکسانی را از افراد مختلف شنیده و آن نصیحتها را نادیده یا دستکم گرفتهاید؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت است، احتمالا شما نیز تحت تاثیر اثر دانینگ کروگر قرار دارید. آن بخشهایی از زندگیتان را بررسی کنید که احساس میکنید در آن حوزهها اعتماد بهنفس کامل دارید. به این موضوع مهم توجه کنید که احتمالا همیشه حق با شما نیست و شما باید دانش بیشتری کسب کنید و یا برای کسب تخصص کامل، به تمرین بیشتری نیاز دارید.
چگونه از وقوع اثر دانینگ کروگر پیشگیری کنیم؟
برای جلوگیری از وقوع اثر دانینگ کروگر در زندگی فردی و شخصی خود، افراد باید با صداقت تمام و بهصورت مستمر، میزان دانش و البته نتایج کسبشده خود در حوزههای مختلف را بررسی کنند و تواناییهای خود را کورکورانه نپذیرند. همانگونه که دانینگ اظهار کرده است، افراد باید دائما خود را سنجیده و به چالش بکشند تا خطاهای احتمالی خود را کشف نمایند. علاوه بر این، افراد میتوانند اقدامات مختلفی را انجام دهند که در این دام مهلک گرفتار نشوند؛ مثلا میتوانند از متخصصان آن حوزه بخواهند که نقاط ضعفشان را به آنها آموزش دهند و یا از دوستان و همکاران خود بخواهند که انتقاد سازنده و یا نصیحتهای لازم را در اختیارشان بگذارند. یک روش دیگر برای جلوگیری از وقوع این اتفاق، مطالعه دائم و مستمر در بخشهای مختلف است که با کمک آن، میزان توانایی فرد در آن حوزه مشخص، افزایش یافته و بهبود یابد.
چگونه میتوان اثر دانینگ – کروگر را کمرنگ کرد؟
متأسفانه هیچ جواب ساده و سریعی برای این کار وجود ندارد. معمولاً پیشنهاد میکنند که «از دیگران بخواهید شما را نقد کنند و صادقانه بگویند که چه برآوردی از توانمندی شما دارند.» همچنین پیشنهاد میکنند که «در مسیر یادگیری متوقف نشوید و هرگز فکر نکنید که به سطح مطلوب رسیدهاید.» شاید یک راهحل دیگر هم این باشد که همیشه چند نفر را که از شما بسیار جلوتر و قویتر هستند همیشه مد نظر داشته باشید و با پیگیری آنها و فعالیتهایشان، تصویری واقعبینانهتر از جایگاه خود به دست بیاورید.
چگونه اثر دانینگ کروگر را از بین ببریم؟
برای از بین بردن این اثر در زندگی شخصی خود، چندین راه حل وجود دارد، شما باید دانستههای خود را دائما غربال کنید و یا نظرات سایر افرادی را در نظر بگیرید که دید متفاوتی با شما دارند. به دنبال بازخورد سایر افراد معتمد در حوزههای تخصصی مورد نظرتان باشید و از نظرات آنها استفاده کنید. نسبت به نظرات و انتقادات سازنده پذیرا باشید و از داشتن رفتار تدافعی خودداری کنید. به دانستن اطلاعات و مهارتهای مختلف تظاهر نکرده و واقعیت خود را بپذیرید. یادگیری و رشد دائم را به اولویت اول و اصلی زندگی خود تبدیل کرده و همیشه رویکرد یادگیری دائم را ادامه دهید.
مشکل کجاست و راهحل چیست؟
مغز ما دائماً بهدنبال الگوها و میانبُرها است که آنها در پردازش سریع اطلاعات و تصمیمگیریها به ما کمک میکنند. ولی اغلب همین الگوها و میانبُرها منجر به سوگیریهای مختلف میشوند. بیشتر مردم در تشخیص سوگیریها در رفتار دوستان، اعضای خانواده و همکارانشان مشکلی ندارند. اما برای تشخیص این خطا در خودشان مشکل دارند. باید بدانیم اثر دانینگ-کروگر بر روی همه انسانها تأثیر میگذارد. دانینگ و کروگر در مقاله خود به این موضوع اشاره کردند که آموزش به افراد امکان میدهد تا توانایی و عملکرد خود را با دقت بیشتری تشخیص دهند. بهعبارت دیگر، یادگیری بیشتر درباره یک موضوع خاص میتواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید دقیقاً چه چیزهایی را نمیدانید.
چند راهحل دیگر وجود دارد که میتوان از آنها برای برطرف کردن اثر دانینگ-کروگر استفاده کرد:
۱) بپذیرید که ندانستن عیب نیست بدانیم که ممکن است چیزی را ندانیم یا به اشتباه تصور کنیم که میدانیم. شاید «من نمیدانم!» مقدمه یادگیری چیز جدیدی باشد.
۲) وقت بیشتری بگذارید افراد هنگام تصمیمگیری سریع، اعتمادبهنفس بیشتری دارند. اگر میخواهید از اثر دانینگ-کروگر جلوگیری کنید، صبر کنید و برای بررسی گزینهها وقت بیشتری بگذارید.
۳) ادعاهای خود را به چالش بکشید آیا فرضیاتی دارید که بخواهید آن را مسلم فرض کنید؟ به الگوهای ذهنی خود اعتماد نکنید تا تشخیص دهید چه چیزی درست یا غلط است. از خودتان بپرسید: «آیا میتوانم با یک استدلال مخالف یا مخالفت با عقاید خود روبهرو شوم؟»
۴) استدلال خود را تغییر دهید آیا شما درباره تمام سؤالات یا مشکلاتی که با آنها برخورد میکنید، منطق یکسانی دارید؟ آزمایش روشهای جدید میتواند موجب از بین رفتن چیزهایی شود که به شما اعتمادبهنفس کاذب میدهد.
۵) انتقادپذیر باشید در محل کار، انتقاد را جدی بگیرید و با بررسی تمام شواهد، درست یا غلط بودن ادعاها را بررسی کنید. نتیجهگیری اثر دانینگ-کروگر یکی از سوگیریهای شناختی است که میتواند روی رفتارها و تصمیمات ما تأثیر زیادی بگذارد. اگرچه ممکن است تشخیص این پدیده در دیگران آسانتر باشد؛ اما باید بدانیم این اتفاق برای همه ما میافتد. برای یادگیری چیزهای جدید آماده باشید. شناخت و یادگیری ممکن است بهترین روش برای جلوگیری از سوگیریهایی مانند اثر دانینگ-کروگر باشد.
سخن آخر
اثر دانینگ کروگر نشان میدهد که چگونه افراد با کمترین میزان توانایی و هوش، خود را بیش از آنچه که هستند نشان میدهند و به همین وسیله در برخی موقعیتهای بسیار مهم قرار میگیرند. این اثر وجه دیگری نیز دارد که در طی آن، افراد باهوش و توانمند، تواناییها و مهارتهای خود را دستکم گرفته و تصور میکنند همه افراد میتوانند وظایف آنها را به همان راحتی برعهده گرفته و اجرا کنند. این اثر در طولانیمدت نتایج زیانباری در پی خواهد داشت و نکته مهم این است که همه ما در معرض اثر دانینگ کروگر هستیم.
- psychologytoday.com
با اندکی اضافات
- کار بوم
- تکراسرا
- متمم