تنبلی معضل است که شاید امروزه با روند ماشینی شدن زندگی، عوارض آن بیشتر ما را درگیر میکند و به نوعی شاید بتوان گفت نسل جدید تا حدودی تنبلتر از قبل هستند.
نبض ما– تنبلی و استعداد دو مفهومی هستند که عموما افراد دید علمی و دقیقی نسبت به آن ندارند. در این مقاله می خواهیم به این دو مفهوم بپردازیم و راه هایی برای شناخت استعداد و مبارزه با تنبلی بیابیم.
استعداد، قابلیت های بالقوه ی ذاتی شما در حوزه های مختلف هست که با وقت گذاشتن برای رشد و بهبود آن، از فردی که به همان میزان وقت و انرژی برای پیشرفت خود در آن زمینه مشخص می گذارد اما استعداد کمتری از شما دارد رشد بیشتری می کنید.
استعداد چیست؟
یکی از مواردی که عموما ممکن است با استعداد اشتباه بگیرند، مهارت داشتن در کاری است. مهارت در هر کاری را نمی توان به طور قطعی استعداد نامید. خیلی از مهارت ها ارتباط چندانی با استعدادهای ما ندارند و گاها حتی دیده می شود که ما در زمینه ای بسیار هم ماهر هستیم اما آن مهارت را به واسطه تمرین زیاد به دست آورده ایم. و هرچیزی که با تمرین به دست آید را نه می توان صرفا جدای از هر نوع استعدادی دانست و نه می توان با اطمینان آن را جزئی از یک استعداد درونی دانست.
حتی اگر شما یک مهارت را در طی زمان کوتاهی به دست آورید، نمی توانید خیلی ساده به آن استعداد بگویید و نوع آن را مشخص کنید. چه بسا کاری که انجام می دهید با کیفیت فوق العاده عالی انجام شده باشد.
مثلا شما زود رانندگی یاد گرفتید اما واقعا نمی شود خیلی راحت گفت شما حتما راننده خوبی هستید. تشخیص اینکه دقیقا کدام استعدادتان منجر به خلق آن کار با آن کیفیت شده است، خیلی راحت و شفاف نیست. بر فرض شما خیلی خوب می توانید جزئیات یک تصویر را به خاطر بسپارید. اما اینکه آیا شما حافظه تصویری خوبی دارید یا اینکه در دیدن جزئیات ذاتا توانمند هستید با این مسئله کاملا مشخص نمی شود.
چطور بفهمیم استعداد داریم؟
روش های متفاوتی برای یافتن استعدادهای ما وجود دارند که برخی از آنها آزمون های استانداردی هستند که با وجود تفاوت هایشان با هم در بسیاری از موارد جواب خود را پس داده اند و موثر بوده اند. اما اطرافیانتان هم می توانند نوع استعدادی که در وجودتان هست را برایتان آشکار کنند.
همه ی این ها ابزارهایی هستند تا در نهایت خودتان به کمک آنها و با شناخت بهتری که از خود دارید به کشف استعداد ذاتی خود برسید.
در چه صورت استعداد رشد می کند و شکوفا می شود؟
این که ما در زمینه ای استعداد خود را پیدا کنیم در شروع باعث می شود تا نسبت به استعداد درونی خود احساس وظیفه کنیم و راهی را پیدا کنیم که به نحو مطلوبی از این نیروی بالقوه خدادادی در مسیر درست بهره ببریم و آن را به سرمنزل مقصود برسانیم. راه استفاده از استعدادها این است که با شناختی که به شکل درست از خود پیدا کردیم سعی کنیم تا حدالمقدور وارد حوزه هایی (چه زمینه های تحصیلی و چه زمینه های شغلی) شویم که می دانیم در آن ها استعداد داریم. شما با شناخت بهتر خود به این باور هم باید برسید که می توانید در زمینه ی مرتبط با استعدادتان قوی عمل کنید و جزو چند نفر برتر در آن حوزه شوید و یا به موفقیتی عالی برسید.
تنبلی به چه معناست؟
میتوان گفت تنبلی به تعویق انداختن کارهای از پیشتعیینشده در برنامه یا اصلاً حذف اهداف از قبل تعیینشده در زندگی است. متأسفانه باید گفت بر اساس برخی آمار، شیوع تنبلی در ایران بعد از یکسری کشورهای آفریقایی و عراق بیشتر از حد رایج در جهان است.
برخی از دلایل تنبلی
در زیر به بررسی برخی از دلایل تنبلی می پردازیم:
تأثیر کمبود اعتماد به نفس
گاهی در شرایطی فرد بدون آن که دچار علایم بارز افسردگی باشد، نشانهها و خصوصیتی از این بیماری مانند پایین بودن اعتماد به نفس را دارد. این ویژگی میتواند کمتحرکی و بیمیلی به انجام فعالیت را در فرد ایجاد کند که شکلی از تنبلی است.
دوری از ریسک و درخواست پاداش
یکی از مسائل ایجادکننده تنبلی، صفات شخصیتی فرد است. برای مثال، وقتی وابستگی فرد به پاداش بالا باشد، شاهد این وضعیت هستیم. یعنی فرد کارها را صرفاً به این دلیل انجام میدهد که زودتر به نتیجهای عینی برسد؛ یا شخصیتی دارد که از ضرر و زیان اجتناب میکند. این افراد همیشه در حاشیه امن به سر میبرند و به عبارتی، اهل ریسک و تجربههای جدید نیستند. حال فردی که این ویژگیها را با هم دارد، بیشتر مستعد ابتلا به تنبلی است.
خانواده تنبلپرور
متأسفانه الگوهای رفتاری خانواده هم در این میان میتوانند نقش مخربی داشته باشند. برای مثال، در خانوادهای که دو بچه یکی کوشا و یکی تنبل باشد، اعضای خانواده طرف بچه تنبل را میگیرند و میگویند بچه کوشا میتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. چه بسا حتی از او توقع کمک هم داشته باشند و بگویند تو هوای برادر تنبلت را داشته باش. در حالی که به علل ضعیف و ناتوان بودن بچه تنبل توجهی ندارند.
تنبلی های ذهنی
تنبلی ذهنی در جامعه ما بسیار رایجتر است؛ اما چون عینی نیست، خیلی به چشم نمیآید. در واقع، اگر نگاه کنید عمده تغییرات و تحولاتی که در جامعه مدرن وجود دارد، از جامعههای خارجی میآید. وسایل، ایدهها و امکانات همگی عمدتاً زاییده تفکر خارجی است؛ طوری که اگر برای مدتی رابطه ما با دنیای خارج از کشور کاملاً قطع شود، ممکن است سالها هیچ تغییر محسوسی در وسایل مورد استفاده و تکنولوژی ما دیده نشود. این نشانه این است که ما ذهنمان را در مسیر خلاقیت تربیت نکردهایم و آن را به امتحان کردن شیوههای دیگر و خلق چیزهای تازهتر عادت ندادهایم. بنابراین تنبلی ذهن هم موردی است که باید به آن خیلی توجه کرد.
مقابله با تنبلی
برای آن که بتوانیم با تنبلی مقابله کنیم، به چند راهکار قابل اجرا اشاره میکنیم:
۱- اهدافی را به شکل مناسب طراحی کنیم. همانطور که یک هدف کلی و بزرگ داریم، اهداف کوتاهمدت و دستیافتنی هم بگذاریم که رسیدن به آنها انگیزهبخش باشد و ما را مصممتر به تلاش بیشتر کند.
۲- یکی از کارهای مفید در این برنامه این است که به خود تلاش، پاداش بدهیم. برای قدمهایی که برمیدارید، ارزش قائل شوید و از این بابت خوشحال شوید.
۳- اگر دچار عارضههای روحی هستید؛ مثلاً اعتماد به نفس پایینی دارید یا به علل جسمی، انرژیتان از سطح عادی پایینتر است و شما را زودتر خسته میکند، حتماً این مشکلات را پیگیری و درمان کنید.
۴- تحرک فیزیکی باعث میشود تا از حالت رخوت و سستی بیرون بیایید و روحیه بهتری داشته باشید. ورزش حتی در افزایش اعتماد به نفس و افزایش سطح انرژی مؤثر است.
۵- خودداری از پرخوری عاملی مفید در مقابله با تنبلی است. پرخوری فرد را سنگین و کند میکند. بهخصوص در مورد افرادی که فعالیت ذهنی دارند، این مسئله نمود بیشتری دارد.
افزایش خلاقیت با استفاده از روش های تنبلی
گاهی با افکار پوچ و خیالبافی، خلاقیت افزایش می یابد. زمانی که افکاری پوچ و رویاهای خوشایند داریم و مدام در حال خلق آرزوها هستیم در حال تقویت یکی از استعدادهای خاص خود می باشیم. افزایش خلاقیت و رسیدن به مقطعی که ذهن ما خود به خود ایده و طرح ارائه دهد کار زیاد پیچیده و دشواری نیست. در عین ناباوری افکار پوچ و بیهوده می توانند با ایجاد فعالیت مغزی خلاقیت را بیشتر کنند. افکار پوچ در واقع همان رویاهای خوشایند و معمولاً خلق آرزوها و تصورات است.
سرگردانی ذهنی دور از خلق تفکر نیست. سرگردانی ذهنی معمولاً از کارهای انجام شده شروع می شود، به عبارت دیگر تصور خیال بافی عادت ذهن های تنبل است. بیشترین هدف حیرت انگیز این مطالعه نشان می دهد ایده و خلاقیت و نوآوری بدون فکر فی البداه امکان پذیر نیست. انسانها بدون این توانایی قادر به نقاشی های استادانه، نوشتن قطعات شعری و یا کشف داروهای پزشکی نخواهند یود. خیال بافی کردن برای بالا بردن خلاقیت ضروری است و ذهن در این حالت خالی از مسئولیت است و توانایی فکر کردن انتزاعی زمینه خلاقیت تفکر است.
نبض ما– گردآوری
منابع:
بیتوته،پرورش فکر،آینده روشن
همین الان از طریق تلگرام سوال خود را بپرسید و پاسخ خودتون را در یافت کنید !