داستان کودکانه (روباه مریض و گنجشک زرنگ)
نازوب؛ وب سایت تفریحی: هدف از گردآوری مجموعه داستان های کودکانه در وب سایت نازوب، دسترسی سریع، آسان، بدون اتلاف وقت، بدون هزینه تا بتوانید برای کودکان عزیزتان زیباترین داستان های جذاب کودکانه را بخوانید.
یکی بود یکی نبود. در یک جنگل کوچک و دور افتاده حیوانات زیادی زندگی میکردند. خانم گنجشکه بتازگی 2تا جوجه کوچولویش را از تخم بیرون آورده بود و از آنها بخوبی نگهداری میکرد. روزها به اطراف جنگل میرفت تا برایشان غذا پیدا کند و بیاورد، اما چند روزی بود که آقا روباه مکار دوباره سروکلهاش پیدا شده بود و دوروبر گنجشکها میپرید.
یک روز از این روزها که خانم گنجشکه میخواست دنبال غذا بره دید که روباه بدجنس پایین درخت آنها نشسته و بر و بر به بچههایش نگاه میکند. با خودش گفت این روباهه دوباره آمده تا جوجههایم را بخوره… برای همین پشیمان شد و برگشت خانه و از بچههایش مراقبت کرد.
گنجشکهای کوچولو خیلی گرسنه بودند و خانم گنجشکه حتما باید میرفت به جنگل تا غذا تهیه کند، ولی روباه مکار که فکر میکرد از همه زرنگتر و مکارتره، 4چشمی مراقب جوجهها بود تا سر یک فرصتی آنها را یه لقمه چرب کند.
خانم گنجشکه فکری کرد و با خودش گفت: ای روباه بدجنس! دیگه نمیگذارم بچههایم را بخوری و با خودش گفت حالا من چطوری خانه و بچههایم را تنها بگذارم و بروم… همین طور که با خودش صحبت میکرد، ناگهان فکری به ذهنش رسید و بعد رفت نزدیک روباه و گفت: سلام روباه عزیز. از این طرفا…!
روباه گفت: سلام گنجشک مهربون، داشتم از اینجا رد میشدم، گفتم یک سری به شماها بزنم.
گنجشک گفت: وای چقدر کار خوبی کردی. روباه عزیز دوست خوب من! من باید بروم و برای بچههایم غذا بیاورم، تو میتوانی از آنها مراقبت کنی تا من برگردم.
روباه گفت: بله حتما من خیلی خوب از آنها مراقبت میکنم. برو خیالت راحت باشه.
گنجشک گفت: روباه عزیز! بر عکس صحبتهایی که دربارهات میکنند تو چقدر مهربانی، ولی من به همه میگم که تو با وجود مریضیات از بچههای من نگهداری کردی.
روباه گفت: چی؟ چی گفتی… کدام مریضی؟
گنجشک گفت: آخه دیدم رنگت خیلی پریده و زرد شده. من شنیدم در جنگل بیماریای شیوع پیدا کرده که کشنده است و اولین نشانهاش رنگ پریدگی است.
روباه با شنیدن این حرف گنجشک گوشهای نشست و گفت: یعنی من آن مریضی را گرفتهام، چه چیزی بخورم تا خوب شوم؟
گنجشک گفت: تنها دارویش نوشیدن یک جرعه از آبی است که از قله کوه پس از آب شدن برفها بیاید.
روباه راهی شد به سمت کوهستان و چند روز بعد هم خبر رسید که مرده است. گنجشکها و دیگر حیوانات هم از دست آزارهای روباه راحت شدند و به زندگیشان ادامه دادند.
و گنجشک هم خوشحال بود از اینکه حیلهگرتر از روباه است.
منبع: نازوب – www.nazweb.irfunction doshare(el) { var id = $(el).attr('id'); var posturl = 'http://www.nazweb.ir/?p='+ 211405; var posttitle = 'داستان کودکانه (روباه مریض و گنجشک زرنگ)'; var endurl = ""; switch (id) { case 'telegram': endurl = "https://telegram.me/share/url?url=http://www.nazweb.ir/211405-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%b1%d9%88%d8%a8%d8%a7%d9%87-%d9%85%d8%b1%db%8c%d8%b6-%da%af%d9%86%d8%ac%d8%b4%da%a9-%d8%b2%d8%b1%d9%86%da%af.html" + posturl; break; case 'facebook': endurl = "http://www.facebook.com/sharer.php?u=" + posturl + "&t=" + posttitle; break; case 'cloob': endurl = "http://www.cloob.com/share/link/add?url=" + posturl + "&title=" + posttitle; break; case 'googleplus': endurl = "https://plus.google.com/share?url=" + posturl break; case 'twitter': endurl = "http://twitter.com/home/?status=" + posttitle + "-" + posturl; break; case 'whatsapp': endurl = "whatsapp://send?text=" + posturl; break; } window.open(endurl, "_blank") } $("#afzayesh").click(function() { $(".PostTextarea").css("font-size", function() { return parseInt($(this).css("font-size")) + 1 + "px"; }); }); $("#kahesh").click(function() { $(".PostTextarea").css("font-size", function() { return parseInt($(this).css("font-size")) - 1 + "px"; }); });